به گزارش خبرگزاری مهر، مریم چهره گشا، لیلا جویباری، فریبا عنایت، اکرم ثناگو، بهزاد تقواکیش و منوچهر ارجمند حسابی در مقاله ای به بررسی دیدگاه و تجربیات دانشجویان از زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ سالمند پرداخته اند.
این محققان که از گروه پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گلستان و مرکز تحقیقات علوم بالینی دانشگاه علوم بهداشتی تگزاس هستند، این مقاله پژوهشی را در دوره ۱۱ مجله سالمند، شماره ۳ پاییز ۹۵ به چاپ رسانده اند.
هدف از این مطالعه تبیین دیدگاه ها و تجربه های دانشجویان از زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ سالمند است. روش این مطالعه کیفی براساس نمونه گیری مبتنی بر هدف از پنجاه دانشجو برای شرکت در مصاحبه های نیمه ساختاریافته دعوت و از آنان خواسته شد دیدگاهها و تجربه های مثبت و منفی خود را درباره پدربزرگ و مادربزرگ خود بازگو کنند.
افزایش چشمگیر جمعیت سالمندی در سراسر دنیا پدیده ای است که از قرن بیستم آغاز شده است. در سال ۲۰۰۶ سازمان ملل تعداد کل سالمندان دنیا را حدود هفتصد میلیون نفر برآورد کرد و پیش بینی می شود این جمعیت در چهل سال آینده دو برابر شود. در حال حاضر نرخ رشد جمعیت در کشور ما ۱.۶ درصد محاسبه شده است؛ درحالی که نرخ رشد جمعیت سالمندی ۲.۵ درصد است.
مطالعات بسیاری به سالمند و سالمندی در حیطه نگرش اجتماعی انجام شده است. در مطالعه ای دیدگاه نوه ها در برابر پدربزرگ و مادربزرگشان دیدگاه حمایتی مثبت بود که این نوع نگرش در دختران بیشتر از پسران بوده است.
در مطالعه دیگری در بررسی ارتباط بین نوه ها و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها مفاهیمی چون عشق، مراقبت و دلسوزی، هدیه و پول، مهربانی، جذابیت و سرگرمی و مراقبت را مدنظر قرار دادند.
در این مقاله شرکت کنندگان تحقیق دانشجویانی بودند که در زمان انجام مطالعه تجربه حضور در کنار پدربزرگ و مادربزرگ خود را داشتند.
مضامین برگرفته از این مطالعه، مضامین اصلی مهربانی و دلسوزی مضامین فرعی آن معنویت، گذشت و صبوری، محبت بی دریغ و مضامین اصلی رنجش و دلخوری و مضامین فرعی آن تبعیض بین خانواده، دخالت در کارها، شِکوه و گلایه کردن، رک گویی و دلشکستن است.
مهربانی و دلسوزی : از میان دوگانگی احساسی ذکرشده، شرکت کنندگان در مصاحبه هایشان مفهوم «مهربانی و دلسوزی» را در تجربه های خود از زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ به صورت بارز بیان کردند. تجربه های شرکت کنندگان نشان داد برخورد دوستانه توأم با احترام خانواده، مهربانی و محبت سالمندان را به همراه داشته است.
معنویت: بیشتر شرکت کنندگان این پژوهش تأکید کردند که اعتقاد به خدا و ارتباط با او، به پدربزرگ و مادربزرگ آنها امید می دهد و در پناه ایمان و اعتقاد به خدا احساس آسایش خاطر و امنیت می کنند.
گذشت و صبوری: از دیگر زیر مضمونهای به دست آمده، ازخودگذشتگی و صبوری پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بود. بسیاری از شرکت کنندگان صبوری و ازخودگذشتی پدربزرگ و مادربزرگ خود را در مواقعی بیان کردند که انتظار واکنش شدیدتری را داشتند. این رفتار و برخورد از نظر بسیاری از شرکت کنندگان حس احترام به سالمند را بر می انگیخت.
محبت بی دریغ: باتوجه به ساختار فرهنگی حاکم در جامعه، سالمندان همچنان به عنوان پایه ها و ستون های زندگی نقش پررنگی را ایفا می کنند. در این باره یکی از دانشجویان چنین بیان کرد «تاریخ امتحان همه نوه هایش را می داند و دائم به ما زنگ می زند و برایمان دعا می کند. چگونه امتحان دادن من و بقیه برایش اهمیت دارد.»
رنجش و دلخوری: در کنار همه تجربیات خوبی که شرکت کنندگان از زندگی با پدربزرگ و مادربزرگشان بیان می کردند، تجربه برخی رویدادها نیز حس دلخوری و رنجش از زندگی درکنار پدربزرگ و مادربزرگ را در آنان به وجود آورده بود. دانشجویی گفت: «معیارهای قدیمی برایم می آورد و دوست دارد بر همه مسلط باشد.»
تبعیض بین خانواده: رفتار متفاوت پدربزرگ و مادربزرگ با نوه ها و اعضای خانواده و وابستگی و توجه بیشتر به هریک از آ نها، حس رنجش و تبعیض را در ذهن شرکت کنندگان متبادر می کرد.
اعمال نظر در کارها: سالمندان با توجه به گذر سن و تجربه بیشتری که در امور دارند، تمایل خود را برای نظر دادن در هر کاری ابراز می کنند؛ حتی در مواردی که از آنها کمکی درخواست نشود. گاهی این امر می تواند زمینه های رنجش اطرافیان و سالمند را فراهم آورد.
شکوه و گلایه کردن: شرکت کنندگان این مطالعه بیان کردند با افزایش سن، توانایی انطباق پدربزرگ و مادربزرگ با شرایط کاهش می یابد؛ بنابراین مشکلاتی مانند کاهش تحمل و افزایش تحریک پذیری به وجود می آید.
رک گویی و دلشکستن: بیان صریح و بدون در نظرگرفتن موقعیت افراد در بسیاری مواقع زمینه های رنجش خانواده و افراد را فراهم می آورد. اگرچه در بسیاری مواقع فرد سالمند تنها قصد دارد نظرش را بیان کند؛ اما صراحت بیان کلام و احساس همیشه احساس خوبی را به اطرافیان نمی دهد.
برمبنای یافته های این مطالعه می توان چنین برداشت کرد که دانشجویان یا به عبارت دیگر نسل سوم در ارتباط با سالمندان نگاه واقع بینانه ای به پدربزرگ و مادربزرگ خود داشته اند.
آنان مهربانی و صبوری و عطوفت پدربزرگ و مادربزرگ خود را یادآوری کرده اند؛ اما در کنار آن مشکلات تعامل با سالمندان را نیز مدنظر قرار داده اند. جامعه ما جامعه ای درحال گذار به سمت سالمندی است. شناخت پایه از وضعیت روانی اجتماعی سالمندان در جامعه نگاه روشن تری را برای برنامه ریزی های آتی و سیاستگذاری های کلان فراهم خواهد کرد.