به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر گفتاری از علامه مصباح یزدی به مناسبت سالروز شهادت شیخ فضلالله نوری است که در کتاب انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ص ۲۰۷ آمده است؛
از همان ابتدای نهضت، سخن از مشروط بودن سلطنت بود و کسانی در این فضا این مسأله را مطرح کردند که سلطنت باید به چه چیز مشروط باشد؛ غربزدگان با استفاده از فرهنگ غربی و تجربه تاریخی اروپا که در مقابل سلطنت استبدادی، دموکراسی لیبرال را مطرح کرده بودند، سلطنت را مشروط به رأی و موافقت مردم یا مشروط به دموکراسی کردند. اما مراد علما از مشروط بودن، مشروط به احکام اسلام بود.
علمای نجف چون از محیط ایران دور بودند، بیشتر روی جنبه تئوری قضیه فکر میکردند که وقتی گفته میشود سلطنت مشروط مراد سلطنت مشروط به اسلام است؛ امّا علمای داخل کشور، به خصوص شیخ فضلاللّه میدیدند که کسانی از این فضا سوء استفاده میکنند و مراد از سلطنت مشروطه را مشروط به رأی مردم، به طور مطلق، میدانند.
بههمین خاطر کسانی همچون شیخ فضلاللّه نوری پیبردند که این حرکت از مسیری که آنان میخواستند، منحرف شده است؛ زیرا از ابتدا خواستهٔ آنان این بود که احکام اسلام در سایهٔ مشروطیت تحقق پیدا کند و دست دشمنان از کشوراسلامی کوتاه شود، لیکن با انحراف حرکت، قضیه کاملاً به عکس گردید و دشمنان و ایادی آنها در این جنبش نفوذ پیدا کردند و این امر میتوانست به منزلهٔ به فراموشی سپرده شدن احکام اسلامی باشد.
از این رو، با تلاشهای شیخ فضلاللّه نوری، مادّهای در آن زمان تصویب گردید که بر اساس آن، باید در مجلس پنج نفر از علمای طراز اول وجود داشته باشند که مقررات مجلس را بررسی کنند و در صورت مغایرت هر یک از آنها با شرع، آن را از حیّز اعتبار خارج سازند.
این امر خدمت بزرگی از سوی شیخ فضلاللّه نوری بود تا نهضت مشروطیت، به کلی، در دامن غربزدگان نیفتد و از مسیر اسلام منحرف نشود. از همین جا بود که مشروطهٔ مشروعه در برابر مشروطهٔ مطلقه مطرح گردید، اما مخالفین نظر شیخ فضلالله، که به دنبال بهانهای برای حذف قید مشروعه بودند، اشکالاتی را بر این اصطلاح وارد میساختند.
هرچند که مردم برای اقامه احکام اسلامی و جلوگیری از ظلم و ستم و به استناد فرمان مراجع تقلیدِ زمان مشروطیت، دست به حرکتی عدالتخواهانه برای تأسیس عدالتخانه و جلوگیری از خودسریها و خودکامگیهای سلاطین قاجار زدند، لیکن این حرکت در ادامه دچار آفت غربزدگی و نفوذ عوامل بیگانه گردید و آن حرکت اسلامخواهانه به یک حرکت غربگرایانه تبدیل شد و کار به آنجا رسید که حتی یکی از شخصیتهای بنیانگذار حرکت مشروطیت، به نام شیخ فضلالله نوری، به دست غربزدهها و به بهانهٔ مخالفت او با مشروطیت، به دار آویخته شد.