به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روش تحقیق معاصر در علوم انسانی» (مباحثی در سیاستهای روش) نوشته احمد محمدپور به تازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
مسئله روش، چه در معنای فنی و چه در معنای کلی آن، قدمتی به درازای تاریخ فلسفه دارد و به هیچ عنوان چیز جدیدی نیست؛ حتی انتزاعیترین نظامهای فلسفی به طور ضمنی در لابه لای مباحث هستی شناختی و معرفت شناختی خود ناگزیر جایی برای روش باز کرده اند یا آشکارا از آن سخن گفته اند. به عنوان مثال، فیلسوفان پیشاسقراطی روش را عمدتا در چارچوب جهان بینی بیان کرده و جا میدادند.
نویسنده کتاب پیش رو، مدرس گروه انسان شناسی دانشگاه واندربیلت است و در این اثر، بر نیاز بازگشت به روش در قالب جهان بینی تاکید میکند. خلاف نگرش حاکم بر روش شناسی تحقیق که معتقد است روشهای کمیو کیفی پژوهش صرفا ابزاری در خدمت فرضیات برآمده از رویکردهای نظری هستند، محمدپور نشان میدهد که روشهای تحقیق برخاسته از جهان بینیها و موقعیتهای زیست جهان هستند که درک و تفسیر ما را از جهان شکل میدهند.
این کتاب ۱۱ فصل دارد که به ترتیب عبارت اند از: «از پارادایم به اپیستمه»، «شناخت عینی واقعیت: از کنت تا باسکار»، «ساختار به مثابه واقعیت: از سوسور تا لاکان»، «روش شناسی رهایی بخش: از آدونور تا هومیبهابها»، «انسان شناسی در چنبره نگاهها: از هنری مورگان تا جورج مارکوس»، «واقعیت به مثابه تفسیر معنا: از دیلتای تا گارفینکل»، «فلسفه قاره ای و جدال بر سر معنا: از کانت تا دریدا»، «فلسفه تحلیلی و تلاش برای رسیدن به حقیقت: از فرگه تا کو آین»، «درک نوپراگماتیسمیاز روش: رورتی و فلسفه پساتحلیلی»، «پست مدرنیسم و امکان تولید معرفت: از توینبی تا باومن» و «بازتعریف معرفت در بستر سیاست رادیکال: از دریدا تا بدیو»
کتاب «روش تحقیق معاصر در علوم انسانی» با بررسی بستر شکل گیری برخی از جریانهای مهم نظری و عملی علوم انسانی دوران معاصر و همچنین برجسته کردن سویههای هستی شناختی و معرفت شناختی آنها، در پی ارائه مفهوم جدیدی از روش تحقیق و کاربرد آن است. این کتاب، روشهای تحقیق را شیوههایی برای نگاه به جهان یا بودن در آن و مواجهه با مسائل پیش روی انسان و معضلات فلسفی، اجتماعی، سیاسی و... میداند. به این ترتیب نویسنده با ارائه تعریفهای طبیعت گرایانه و ذات گرایانه مرسوم در روش شناسی علوم انسانی مخالفت میکند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
به باور دریدا، باور مسلم و مسلط متافیزیک غربی حضور است. این اندیشه غیاب را جدی نمیگیرد. دریدا نشان میدهد که در سنت فکری، فلسفی و علمیغرب همواره گفتار از نوشتار باارزش تر انگاشته شده و در هر متنی به گفتار برتری داده شده است. گفتار از این رو بر نوشتار برتری دارد که در این ارتباط دوسویه گوینده و شنونده هر دو حضور دارند و گفت و شنود براساس این حضور پیش میرود. این شکل از ارتباط که واکنش فوری شنونده را در پی دارد، با ارزش تر دانسته میشود. به نظر ما، به هر رو معنا در حضور به شکلی کامل به دست میآید و منطق مکالمه حضوری شان دیگری دارد. این دیدگاه مورد تائید دریدا نیست.
دریدا از افلاطون و پیروانش انتقاد میکند که چرا به پیروی از منطق حضور، نوشتار را در مرتبه ای فروتر از گفتار قرار دادند. افلاطون استدلال میکرد که در گفتار وجهی از حضور میان گوینده و گفته شده موجود است، اما در نوشتار نویسنده غایب است و معنای مورد نظر وی نیز مستور میماند. به باور دریدا، متافیزیک فرض میکند که گوهر یا حقیقتی وجود دارد که میتواند همچون زیربنای تمامیعقاید ما عمل کند. دریدا هر گونه نظام فکری ای که چنین زیربنایی را بنیان فلسفه ورزی خویش قرار دهد متافیزیک میخواند. در نظر وی، متافیزیک یعنی هستی به مثابه حضور.
این کتاب با ۵۲۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۹ هزار تومان منتشر شده است.