به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گاردین، جورج ساندرز نویسنده آمریکایی داستانهای کوتاه به خاطر نخستین رمانش با عنوان «لینکلن در باردو» موفق به کسب جایزه ۵۰ هزار پوندی من بوکر شده است.
در آیین بودیسم، باردو به معنی حالتی از وجود بین مرگ و تولد دوباره است و طول آن بسته به رفتار فرد در زندگی و حالت مرگ او و سن او در زمان مرگ تغییر میکند.
رمان او حول محور یک رخداد واقعی نوشته شده است: آن شبی در سال ۱۸۶۲ که آبراهام لینکلن پسر ۱۱ سالهاش ویلی را در یکی از گورستانهای واشنگتن به خاک سپرد. رمان ساندرز که این پسر را در باردو تصور میکند، داستان دیگر مردگانی را تعریف میکند که در گورستان گیر افتادهاند، نمیخواهند مرگ را قبول کنند و در حالی که این پسر با درماندگی منتظر بازگشت پدرش است، او را تماشا میکنند.
این رمان که تقریبا به طور کامل در قالب دیالوگ نوشته شده است، شامل قسمتهایی از متون تاریخی، بیوگرافیها و نامههای مختلف هم میشود که بعضی از آنها در تضاد با یکدیگر و بخشهای دیگری هستند که ساندرز ۵۸ ساله خودش خلق کرده است.
هاری کنزرو نویسنده در نقد خود از این رمان برای گاردین آن را «داستانی از شجاعت صوری بزرگ» خواند و نوشت: «این رمان یک سر و گردن بالاتر از بیشتر رمانهای داستانی معاصر قرار میگیرد و نویسندهای را نشان میدهد که دارد دنیایش را به سمت بیرون گسترش میدهد و مشخصا لذتهای بسیار بیشتری برای ارایه کردن به خوانندگانش دارد.»
لولا یانگ رییس هیات داوران این رمان را «یک اثر خارقالعاده» نامید و گفت بسیار خاص بود. او اقرار کرد که ابتدا صفحهآرایی کلی رمان او را دلسرد کرده بود چون بیشتر آدم را یاد یک فیلمنامه میانداخت، اما در نهایت به شدت جذب این اثر شد.
او گفت: «چالش این اثر در حقیقت بخشی از خاص بودن آن است. تقریبا مثل این میماند که دارد میگوید اگر جرات داری با چنین داستانی به این شیوه درگیر شو. این رمان حقیقتا لذتبخش است. از نظر ما واقعا به دلیل نوآوریاش متمایز بود، سبک متفاوتش و این که تقریبا به طوری پارادوکسوار این ارواح تقریبا مرده در دنیایی دیگر را به زندگی میآورد. تراژدی بسیار شخصی آبراهام لینکلن و مرگ پسر بسیار جوانش در جوار زندگی عمومی او به عنوان کسی که واقعا جنگ داخلی آمریکا را شروع کرد قرار میگیرد. از یک سو این مرگ فردیست که بسیار نزدیک و شخصی است و از سوی دیگر مسئله بسیار بزرگتر سیاسی و مرگ صدها هزار مرد جوان هست؛ بعد هم یک حالت کاملا عجیب در گورستان هست که این ارواح کاملا آماده مرده بودن نیستند و سعی میکنند بعضی از مسایلی که در طول عمرشان آنها را آزار داده را حل کنند.»
ساندرز متولد تگزاس نویسنده شش مجموعه داستان کوتاه نسبتا دیر کار نویسندگی را آغاز کرد و ابتدا تعلیم دیده بود تا ژئوفیزیست بشود. او دومین نویسنده آمریکایی است که بعد از پل بیتی در سال گذشته، جایزه من بوکر را از آن خود میکند. پیروزی ساندرز چهار سال پس از این از راه میرسد که قوانین این جایزه عوض شد تا به نویسندگان دیگر ملیتها که به زبان انگلیسی مینویسند و رمانشان در بریتانیا به چاپ میرسد هم اجازه واجد شرایط بودن بدهد. تا به حال انتقادهای بسیاری از این تغییر قوانین صورت گرفته است.
اما هیات داوران که طی پنج ساعت تصمیم یکپارچه خود را گرفت، اهمیتی به این مسئله نمیدهد. یانگ میگوید:«ما به ملیت نویسنده نگاه نمیکنیم. راستش واقعا این مسئله برای ما مشکلی نیست. فقط به کتاب و این که چه چیزی به ما میگوید فکر میکنیم.»
ساندرز توانست با رمان خود آثار «۴۳۲۱» نوشته پل آستر از ایالات متحده، «اِلمِت» نوشته فیونا موزلی از بریتانیا، «خروج غرب» نوشته محسن حمید نویسنده بریتانیایی-پاکستانی، «تاریخ گرگها» نوشته امیلی فریدلوند از ایالات متحده و «پاییز» اثر الی اسمیت از بریتانیا را شکست بدهد.
امسال لیلا اعظم زنگنه نویسنده جوان ایرانیتبار از اعضای هیات داوران این جایزه بود. این نویسنده ۴۱ ساله استاد ادبیات دانشگاه هاروارد است و کتابش با عنوان «جادوگر، ناباکوف و خوشبختی» با اقبال جهانی روبه روشده است. سارا هال نویسنده، تام فیلیپس نویسنده، کالین توربون نویسنده دیگر اعضای هیات داوران و بارونس لولا یانگ رییس هیات داوران ۲۰۱۷ را تشکیل دادهبودند.