به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گاردین، مجموعهای از ۵۰ رویای ولادیمیر ناباکوف که سال ۱۹۶۴ نوشته شدهاند و برای نخستین بار به صورت کامل منتشر میشوند، دربرگیرنده رویاهایی متفاوت از طیفهای متفاوت از خشونت تا سورئال است.
در این رویاها، نویسنده مشهور تصاویر متفاوتی را در ذهن پرورده است، از حضور خواهرش در کنار پنجره تا همراهی با همسرش در یک میهمانی.
این نویسنده که در همه زندگیاش با بیماری بیخوابی روبهروبود، پس از خواندن کتاب «تجربهای با زمان» نوشته جان دان فیلسوف بریتانیایی، شروع به بررسی رویابافی روزانه کرد و از دل این رویابافی به این تئوری رسید که رویاها میتوانند گاهی از وقایع آینده الهام گرفته شوند.
به گفته گندی بارابتارلو استاد ادبیات دانشگاه میسوری و متخصص ناباکوف شناسی که این رویاها را جمعآوری و ویراستاری کرده، آزمایش ناباکوف به پیروی از دستورالعملهایی که او در کتاب کوچک بسیار تاثیرگذار جان دان فیلسوف نابغه بریتانیایی یافته بود، شکل گرفته است.
وی میگوید هدف اصلی این بود که ثابت شود که در منطقه رویا- منطقه گرگ ومیش بین قلمروهای مادی و معنوی- جریان زمانی همانقدر که تحت تاثیر عاملی است، به عقب میرود. برای مثال: در روزنامه عصر میخوانیم که در نیویورک یک نفر با کامیون به جمعیت حمله کرد. شما رویای شب پیش خود را به یاد میآورید و میبینید با یک سهچرخه دارید از سراشیبی پایین میآیید و ناامیدانه سعی دارید تا از برخورد با دختری که در کالج میشناختید خودداری کنید. بر مبنای تئوری دان، این رویای شما نبوده که رویداد واقعی را پیشبینی کرده، بلکه معکوس آن؛ این رویداد وحشتناک موجب شد که شب پیش شما این رویا را داشته باشید. ناباکوف به شدت علاقهمند شد تا این نظریه و تاثیرات آن را بررسی و آزمایش کند و سال ۱۹۶۴ بر این مساله تمرکز کرد.
در یک رویا بینی ۸۰ روزه، این نویسنده هر چیری را که میتوانست از رویاهایش به یادآورد، بلافاصله که از خواب بیدار میشد، یادداشت کرد و ۱۱۸ کارت بر مبنای ۶۴ رویا نوشت. این متنها در کتابی با عنوان «رویاهای بیخوابی» جمعآوری شده و در کنار آن موادی که در زمینه زندگی ونوشتههای وی وجود داشت، آمده است.
بارابتارلو ادامه میدهد که نتیجه قاطعی نبود؛ به ویژه در چندین موردی که ناباکوف در ایجاد شباهتی بین رویاهایش و داستانهای اولیه روسی یا انگلیسیاش دچار شکست شد.
در یک مورد ناباکوف یک موفقیت قطعی را اعلام کرد و این زمانی بود که رویایی را که در موزهای دیده بود با فیلمی که سه روز بعد در تلویزیون دید، مرتبط دید. در رویا، ناباکوف به یک مدیر موزه گوش میدهد در حالی که دارد با حواسپرتی نمونههایی از خاکهای نادری را میخورد که فکر میکند باید نوعی شیرینی خمیری پودری باشد.
بارابتارلو مینویسد این رویا به طور مشخص به دو صحنه از داستان کوتاه او در سال ۱۹۳۹ با عنوان «دیدار موزه» ارتباط دارد که رویارویی راوی با مدیر موزه در دفترش را روایت میکند و نمایشگاه عجیبی در موزهای محلی دایر است که نمونههای خاک، موضوع اصلی رویای اوست.
پیشتر شماری از این رویاها به صورت پراکنده منتشر شده بود، اما این ناباکوفشناس میگوید او میخواست همه این مطالبی را که روی کارتها نوشته شده بودند جمعآوری کند و البته برخی از این یادداشتها به رمان ناباکوف در سال ۱۹۶۹ یعنی «آدا» مربوط میشوند.
وی میگوید به نظر میرسد این آزمایشها هستهای را شکل دادند که برمبنای آن رمان «آدا» بعدا از آنها الهام گرفت و در بخش پایهای این رمان، یعنی در بخش چهار، به موضوع بافت زمان بدل شد.
به گفته وی ارتباطهایی بین رویاها و این رمان وجود دارد و شمار قابل توجهی از رویاهای شخصیتهای ناباکوف که در بخش چهار گرد آمدهاند به نظر میرسد به نوعی از تجربههای خود او آمدهاند.
ولادیمیر ناباکوف نویسنده رمان، داستان کوتاه، مترجم و منتقد چندزبانه روسی-آمریکایی بود. تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۷، وی ۱۸ رمان، ۸ مجموعه داستان کوتاه، ۷ کتاب شعر و ۹ نمایشنامه منتشر کرده بود.
کتاب «رویاهای بی خوابی» با جلد سخت به قیمت ۲۴.۹۵ دلار در ۲۲۴ صفحه و همزمان در قالب کتاب الکترونیک از سوی انتشارات دانشگاه پرینستون، به تازگی منتشر شده است.