به گزارش خبرنگار مهر، در حوزه حجاب و عفاف با وجود اتمسفری که بواسطه فعال شدن سیاستی عینی در قالب «ارشاد» بواسطه «گشت» زدن، ایجاد شده است، به نظر میرسد جای نهادها، ارگانها و سیاستهایی که بتوانند با استراتژی و راهبردهای فرهنگی و اجتماعی حجاب را ترویج و نهادینه کنند، شدیدا خالی است. تقریبا بدیهی به نظر میرسد که فرهنگ عمومی ما در حوزه حجاب و عفاف فاقد راهبردهای جدی فرهنگی و ترویجی است و چالشهای موجود در این زمینه از همین فقدان ناشی میشود.
با توجه به فضاهای ارتباطی گسترده، شبکههای مجازی و اجتماعی، مدرن شدن سبک زندگی و تکثر سبکهای زندگی امروز، نسبت به هر زمان دیگر کمتر شاهد باورها و اعتقادت متکثری در زمینه حجاب و عفاف هستیم که به طور همهجانبه به تقابل با معنای سنتی حجاب برخاستهاند. احساس میشود نهادهای فکری و فرهنگی از این مسئله غافل ماندهاند و مردم جامعه هم بیشتر با تحولات اجتماعی در شبکههای مجازی و رسانهها ارتباط برقرار میکنند و از آنها تاثیر میپذیرند. در این میان گویی ارتباط مردم و بطن جامعه با نهادهای ترویجی و فکری و فرهنگی کشور تقریبا گسسته شده و این افزایش فاصله فرهنگی، نیازمند اقدامی ضروری است.
مسلما، امروزه سبک زندگی مردم و پوشش آنان در ارتباط معناداری با رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار دارد، زیرا بیش از نیمی از جوانان اوقات فراغت خود را در فضای مجازی سپری میکنند و این تاثیرپذیری دور از ذهن نیست. تاثیراتی که منجر به یک گسست معنادار و البته دو قطبی شدن، تا حد زیادی کاذب، در جامعه منجر شده است.
با وجود این وضعیت در زمینه حجاب و عفاف، گویی متولی ثابتی برای کار جدی فرهنگی در این زمینه وجود ندارد، هر چند به نوعی تمام ارگانها جسته و گریخته در این خصوص فعالیتهای موازی و پراکنده و در پارهای از موارد محدودیتهای سازمانی و سلیقهای خود را اعمال میکنند. به بیان دقیقتر، در زمینه عفاف و حجاب یک متولی که با یک رویکرد فرهنگی و فکری بتواند تمام فعالیتها را به همافزایی مفید و قابل اعتنا و موثر در جامعه برساند وجود ندارد. بیشک فیلمها، مقالات، کتابها، همایشها و نشستها و غیره... زیادی تولید و اجرا میشود، اما گویی ما در زمینه حجاب و عفاف تنها به «تولید محتوا» نیاز داریم! اتفاقا آنچه در اینجا شدیدا نقصان و کمبود دارد، نه محتوا و امور نظری، بلکه شیوههای عینی و کاربردی برای عملیاتی کردن محتواهای فکر شده در خصوص حجاب و عفاف است. به عبارت دیگر ما نیازمند اجرایی کردن محتواهای ازپیشموجود در خصوص این موضوع مهم است، نه باز تولید محتواهای جدید، انتزاعی و بیکارکرد در جامعه. بدین ترتیب به نظر میرسد مهمترین معضل عفاف و حجاب در جامعه ما راهبردها و راهکارهای عینی فرهنگی برای اجرایی و کاربردی شدن ارزشهای عفاف و حجاب در بطن جامعه است.
البته در این میان چالشها و بحث و جدلهای نظری زیادی هم مطرح است. از اساسیترین چالشها آن است که گویی بین قرائت و درک مردم و قرائت و درک نهادی و سازمانی در کشور درباره موضوع تمایز و در مواقعی حتی تعارض وجود دارد. برخی آموزههای اسلامی در خصوص حجاب و عفاف را انعطافپذیرتر و غیرسختگیرانهتر از چیزی میدانند که به صورت رسمی و نهادی در این باره اقدام میشود. این افراد معتقدند انواع سختگیریها در خصوص شکلهای حجاب در کشور بیشتر از تصمیمات سلیقهای نهادها و سازمانها ناشی میشود.
به هر حال، ۲۱ تیرماه در تقویم رسمی کشور به عنوان روز حجاب و عفاف در نظر گرفته شده و فارغ از اینکه تعیین یک روز در تقویم، یا حتی هفته و دهه برای آن، اقدامی کافی برای به نتیجه رساندن ارزشهای عمومی عفاف و حجاب در جامعه است یا نه، سراغ دو صاحبنظر رفتیم تا لااقل از دو وجه به موضوع نگاه کنیم. یکی از منظر محتوایی و سیاستگذاری فرهنگی در خصوص عفاف و حجاب و دیگر از منظر اجرا و تولید مادی محصولات این حوزه؛ رویکرد این مراجعه هم برون کشیدن نقصانهایی بود که در هر دوی این وجوه، ممکن است نهادینه کردن حجاب در جامعه را با چالش مواجه کرده باشد.
کار حجاب رها شده است
لاله افتخاری عضو سابق کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و کارشناس حوزه زنان در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره راهبردهای حجاب و عفاف در جامعه و نوع سیاستگذاریهای انجام شده، میگوید: کشور ما در زمینه حجاب و عفاف، کمبود قانون ندارد، اما متاسفانه در بخش اجرا، اراده مصممی برای عملیاتی کردن ارزشهای حجاب و عفاف دیده نمیشود. زمانی بود که برخی دستگاهها در این بخش فعالیت تاثیرگذار داشتند، اما امروزه کار را رها کردهاند؛ انجام کارهای پراکنده هم اصلا مفید نخواهد بود.
او مردم را در اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف موثر میداند و میافزاید: ما در بخش حجاب و عفاف به حضور گسترده مردم نیازمندیم. همچنین در جهت تبیین و آگاهیبخشی موضوع حجاب و عفاف باید هنرمندان، صاحبنظران و کارشناسان وارد این عرصه شوند تا بتوانیم در عمل و اجرا آن را جلو ببریم. البته آن دسته از کسانی که حجاب را به هر دلیلی قبول ندارند، هم باید ملزم به رعایت قوانین شوند.
افتخاری میگوید از آنجا که ظاهرا در بحث حجاب و عفاف همه نهادها به نوعی فعالیتهای نابهسامان دارند و موازیکاریهایی در این زمینه صورت گرفته و متولی مشخصی هم نبوده تا به همافزایی دامن بزند، باید این مشکلات را بواسطه فعالیت نهادهایی چون شورای انقلاب فرهنگی، مجلس شورای اسلامی رفع کنیم. این نهادها باید از ارگانهای مربوطه گزارش بگیرند و آنان را وارد فاز اجرایی کنند. البته در اصل مسئول نظارت، ارزیابی، اجرایی و هدایت تمام نهادها در زمینه حجاب و عفاف وزارت کشور است، وزارت کشور باید پیگیری اصلی را انجام دهد تا مسئله حجاب در حد تکاملی خود به اجرا درآید.
او حجاب را بحثی تخصصی میداند و میگوید در این زمینه نمیتوان به نظرات عامه مردم که درک درستی از دین و قواعد دینی ندارند و دیدگاههای غیرتخصصی دارند توجه نشان دهیم. اصل در مسئله حجاب حکم شرعی است اما مسئله در اینجا تبیین این موضوعات است که متاسفانه به درستی انجام نگرفته است.
ضعف اصناف حوزه مد و لباس
در کنار تمام انتقادات و چالشهای موجود در خصوص حجاب و پوشش در جامعه، سوال این است که استراتژی نهادهای جمهوری اسلامی برای مد و لباس کجاست؟ و قوانین و مقررات ساماندهنده برای کلیت پوشش و مد چه محتوا و کارکردهایی دارند؟! از سوی دیگر وضعیت زیرساختهای اقتصادی برای تقویت این استراتژیها و ساماندهیهای مبتنی بر قانون وجود دارد؟ درباره این موضوعات، «اسدالله سلیمانی»، عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب، به خبرنگار مهر میگوید: متولی مد و پوشاک باید اتحادیههای مربوطه باشند، اما به دلیل کمکاریهای اصناف، معمولا فعالیتهای درستی با انگیزه مناسبی صورت نگرفته است.
به اعتقاد سلیمانی در حوزه اصناف پوشاک و مد و لباس کمکاریهای زیادی انجام شده است. وی توضیح میدهد: اگر این نوع کمکاریها صورت نمیگرفت دیگر نیازی به حضور و مداخله وزارت ارشاد در این امر نبود تا نهادی به نام «بنیاد ملی لباس» ایجاد کند. به اعتقاد من، هزینههای گزاف موازیکاری در حوزه مد و لباس، تنها در کشور ما وجود دارد.
سلیمانی درباره اوضاع نابهسامان مجامع امور صنفی بیان میکند: مجامع امور صنفی به دلیل مشکلات عدیده مثل تحریم و جنگ، از قافله عقب مانده، اما در کنار این مشکلات، کمکاری زیادی هم داشته است اگر کمکاری نمیکرد وضعیت ما اینگونه نبود. احساس میکنم کسانی در راس اتحادیهها قرار میگیرند، هیچ انگیزهای برای کار کردن ندارند، هیچ رزومه و برنامهای را اعلام نمیکنند و استراتژی خاصی را دنبال نکردهاند.
او همچنین ادامه میدهد: زمانی که شخصی برای هیات مدیره اتحادیه انتخاب میشود، به نظر میرسد بر اساس معروف بودنشان وارد کار میشوند نه اینکه تخصصی در این زمینه داشته یا برای آینده تولید پوشاک، برنامه درست و قابل اجرایی ارائه داده باشند. از طرفی هم افرادی هستند که سنشان بالا است و قصد کناره گیری هم ندارند؛ یکی از انتقادهای من به مجامع صنفی همین موضوع است.
عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب، معتقد است با اینکه در دورهای از تکنولوژی و دسترسی آسان به اینترنت هستیم و دنیا در این زمینه سرعت چشمگیری دارد اتحادیههای کشورمان با مکانیزم ۵۰ سال پیش فعالیت میکنند.
او با اشاره به اینکه چه ارگانهایی باید این کمکاریها را جبران کند: «دولت یا بخش خصوصی؟» اضافه میکند: ما متاسفانه در بخش اصناف و اتحادیهها پرسشگر نداریم، در حال حاضر مجامع امور صنفی فرار رو به جلو دارند در برنامههای تلویزیونی ومصاحبهها از وارادت و تعطیلی کارگاهها انتقاد میکنند. در حالیکه خودشان در این ۴۰ سال برای پیشرفت تولید ملی کجا بودند؟
وی ادامه میدهد: به تازگی یادشان افتاده که در کشور بسیاری از شغلها را از دست دادهایم و کارگاههای تولیدی تعطیل شده و بازار از کالاهای خارجی پُر شده است. اگر عِرق کاری و صنف داشتند، باید اعتراض میکردند، با نمایندگان مجلس صحبت میکردند. یا اگر کسی به آنان گوش نمیداد به لب مرز میرفتند و زنجیره انسانی درست میکردند و در اعتراضهایشان میگفتند نمیگذاریم وارادت انجام شود. پوشاک چیزی نیست که کشورمان نداشته باشد و نتواند تولید کند.
چرا سوییس برای زنان مسلمان چادر تولید کند؟
سلیمانی با اشاره به صنعت نوپای پوشاک اسلامی میگوید: نزدیک به ۱۷ سال است که بحث چادرهای ملی و دانشجویی پیش آمده است و من هم از اولین تولیدکنندگان انبوه این کار هستم به دلیل نوپا بودن، هنوز در اول راه هستیم و این را هم بگویم که مواد اولیهاش را خودمان نداشتهایم و نزدیک به ۵ سال است که با راهاندازی حجاب شهرکرد، توانستیم ۱۰ درصد مواد اولیه چادر را تولید کنیم. شما تصور کنید که کشورهایی مانند کره، چین، ژاپن و سوییس برای کشور ما چادر تولید میکنند که زنهایشان محجبه نیستند.
او درباره راهکارهایی که میتوان در پیش گرفت تا از این معضل رها شد، بیان میکند: راهکار در متکی بودن به خودمان است. ببینید در یکی از کارخانههای تولید چادرمشکی ملی بیش از ۱۵۰ میلیارد سرمایهگذاری شده است. اگر یک درصد از این هزینه را به دانشجوهای مقطع شیمی و نساجی اختصاص میدادند و به آنان سفارش نخو رنگ مخصوص را میدادند، بدون شک موفقتر بودیم.
سلیمانی معتقد است باید بخش خصوصی را تقویت کرد و کارخانههایی که در زمینه تولید پارچه چادر مشکی فعالیت میکنند باید به بخش خصوص واگذار شود تا بتواند فعالیت مفیدی را به جامعه ارائه دهد؛
او میگوید: ببینید، کارخانه «کرپناز» در بخش دولتی میلیاردی از بانک وام گرفتند، افرادی برای مدیریت کارخانه انتخاب شدند اما نتوانستند کار را به سرانجام برسانند، در نهایت کارخانه هیچ کارایی نداشته و تنها هزار و ششصد کارگر این کارخانه بیکار شدهاند. به اعتقاد من واگذاری بخش دولتی به خصوصی بهتر خواهد بود و آنان میدانند که در عرصه تولید پوشاک اسلامی باید چه استراتژیهایی را پیاده کنند.