کتاب «ماموریت به ایران» (ایران در جنگ جهانی اول) نوشته مارتین هنری دانوهو با ترجمه شهلا طهماسبی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «ماموریت به ایران» (ایران در جنگ جهانی اول) نوشته مارتین هنری دانوهو به تازگی با ترجمه شهلا طهماسبی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دومین عنوان از مجموعه «ایران قاجار در نگاه اروپاییان» است که پیش‌تر کتاب «نماهایی از ایران» شامل یادداشت‌های سر جان مَلکم با ترجمه همین مترجم، در قالب آن منتشر شده است.

نسخه اصلی کتاب «ماموریت به ایران» در سال ۱۹۱۹ در لندن به چاپ رسیده است. نویسنده کتاب می‌نویسد: ماجرای جنگ ایران باید روایت شود و من خوشوقتم که سهمی کوچک در این گزارش بر عهده گرفته‌ام. این کتاب ماجرای قوای عملیاتی کوچکی است که گمنام مانده است، در کشور من کسی آن را نمی‌شناسد و ظاهرا مدت‌های مدید حتی حود مقامات نیز آن را از یاد برده‌ بودند. این قوا تحت فرماندهی ژنرال دانسترویل بود که همه‌جا با عنوان «دانستر فورس» شناخته می‌شود و من بخشی از آن بودم و این کتاب را درباره‌ آن نوشته‌ام.

توضیح این نکته لازم است که جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ با قتل فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش به دست یکی از اهالی صربستان شروع شد و در سال ۱۹۱۸ به پایان رسید. تحرکات کشورهای اروپایی در این جنگ، روی ایران و تاریخ‌اش نیز تاثیراتی داشت که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده است. دسامبر سال ۱۹۱۶ یعنی زمانی که ۲ سال از جنگ گذشته بود، مارتین هنری دانوهو که خبرنگار جوان دیلی کرونیکال در بالکان بود، برای ماموریتی اطلاعاتی به ایران اعزام شد و کتاب «ماموریت به ایران» حاصل انجام ماموریت محوله مورد اشاره به اوست.

نویسنده کتاب خود درباره آمدنش به ایران می‌نویسد: از ژوئیه ۱۹۱۴ هجده‌ماه تمام در مقام وقایع‌نویس جنگ عاقبتِ ارتش‌های متحد را به ترتیب در جبهه‌های صربستان، بلژیک، ایتالیا و یونان دنبال کرده‌ام _ خبرنگار فقیری مانند لازاروس [الیعازر] که خرده‌خبرهایی را که از میز دایوِس، مامور ممیزی به زمین می‌افتاد جمع‌آوری می‌کرد. اما راضی نبودم، چون احساس می‌کردم به این شکل «سهم‌»ام آن‌طور که باید و شاید ادا نمی‌شود. بنابراین به پیروی از میلیون‌ها تبعه امپراتوری [بریتانیا] به ارتش پیوستم. ابتدا مرا همراه «نیروی اطلاعاتی» به رومانی و روسیه فرستادند. در پتروگراد هنگام فرار از «وحشت سرخ»‌ ناگهان خود را در «دانسترفورس» با سمت افسر سرویس ویژه [اطلاعات امنیتی] در سرزمین دورافتاده ایران یافتم _ و از این نقطه وقایع آغاز می‌شود.

کتاب پیش رو ۲۳ فصل دارد عناوین‌شان به ترتیب عبارت است از:

تشکیل بریگاد «هیس-هیس»، از مصر به سوی خلیج فارس، شهر سندباد، در یک عروسی ایرانی، از دجله به سوی کوت، بغداد، تاریخچه قوای دانسترویل، به سوی ایران، از میان گل و لای به سوی کِرِند، از کِرِند به سوی کرمانشاه، شهر قحطی‌زده، حمله مجدد دانسترویل، پیش به سوی تبریز، تصرف میانه، زندگی در میانه، نبرد تیکمه‌داش، تخلیه میانه، در هم شکستن یک توطئه، اولین هیئت اعزامی به باکو، یورش مجدد به باکو، ترک‌ها و عشایر مسیحی، در کردستان، پایان مخاصمات.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

تلگرافخانه، که در مدت اشغال میانه در حکم قرارگاه واگستاف بود، لبه پشته‌ای رو به خیابان اصلی قرار داشت که به منطقه بازار منتهی می‌شد. روی تپه دیگری در مقابل جایی که پیچ جاده از هم جدایشان می‌کرد، «گورستان فقرا و غُربا»‌ی این شهر بود که دهاتی‌های بی‌کس و کار و آوارگان بی‌پول جاهای دور که دِین عظیم طبیعت را درون دیوارهای نامهمان‌نواز میانه پرداخت کرده بودند، در گورهایی کم‌عمق که با عجله کنده شده بودند (در حالی که مردم تن‌پرور شهر وقت کافی برای انجام دادن ایران کار داشتند) دفن بودند. در این فاصله متوفیاتی که عادت داشتند همان‌جایی که هستند بگذارندشان و بروند، گاهی یک روز تمام روی مزار ابتدایی و سردستی، زیر آفتاب داغ اواسط ماه ژوئن (تیرماه) می‌ماندند. میانه همان‌طور که برای مردگان آزارنده بود، برای زندگان غیربهداشتی بود. در واقع عده کمی از ایرانی‌ها حس بویایی دارند. آن‌ها ساعت‌ به ساعت گذرشان به گورستان فقرا و غربا می‌افتاد و در قید زشتی و کراهتی که به چشم‌ها و دماغ‌هایشان هجوم می‌آورد نبودند.

این کتاب با ۲۲۱ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شده است.