به گزارش خبرنگار مهر، نشر مرکز هشتمین چاپ کتاب «شکسپیر و شرکا» نوشته جرمی مرسر و ترجمه پویه میثاقی را با شمارگان هزار نسخه، ۳۷۲ صفحه و بهای ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر کرد. هفتمین چاپ این کتاب نیز در بهار امسال با شمارگان هزار نسخه و بهای ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده بود.
«شکسپیر و شرکا» نام دو کتابفروشی قدیمی در پاریس است که پاتوق بسیاری نویسندگان، شاعران و روشنفکران بود. نخستین کتابفروشی در ۱۷ نوامبر ۱۹۱۹ توسط سیلویا بیچ در خیابان هشتم دوپویترن بازگشایی شد و پس از مدتی در سال ۱۹۲۲ به محل بزرگتری در خیابان دوازدهم اودئون در پاریس نقل مکان کرد.
در طول دهه ۱۹۲۰، این کتابفروشی به پاتوقی برای نویسندگانی چون ازرا پاوند، ارنست همینگوی، ویلیام اس. باروز، جیمز جویس و فورد مادوکس فورد بدل شد. در سال ۱۹۴۱ در دوران اشغال پاریس توسط آلمان این کتابفروشی بسته شده و دیگر دوباره باز نشد. در فیلم سینمایی «نیمه شب در پاریس» وودی آلن به این کتابفروشی اشاره میشود.
کتابفروشی دوم در خیابان سیوهفتم بوشری، واقع در پاریس قرار گرفتهاست. این کتابفروشی که در سال ۱۹۵۱ توسط جرج ویتمن افتتاح شد، در اصل «لو میسترال» نام داشت اما در سال ۱۹۶۴ برای ادای احترام به کتابفروشی سیلویا بیچ به «شکسپیر و شرکاء» تغییر نام داد. اکنون نیز این فروشگاه هم به عنوان کتابفروشی معمول و هم به عنوان پاتوق کتابخوانی در زمینهٔ تخصصی ادبیات انگلیسی خدمات میدهد. این فروشگاه نیز پاتوق نویسندگان بود و هست و همه میتوانند در آنجا بخوابند و زندگی کنند.
جرمی مرسر، روزنامهنگار و نویسنده کانادایی که خبرنگار جنایی است پس از دریافت یک تماس تلفنی درباره یک جنایت، از زندگی روزمره و روتین خود فرار می کند و به پاریس می آید، غافل از این که تبدیل به یکی صدها انسانی خواهد شد که در کتابفروشی شکسپیر و شرکا روزگار خود را سپری خواهد کرد.
مرسر در مقدمه این کتاب نوشته است: ««آنچه در پی میآید، داستان چگونگی پناه گرفتن من در یک کتابفروشی قدیمی عجیب و غریب در پاریس و ماجراهای جالبی است که طی اقامتم در آنجا اتفاق افتاد. در نوشتن خاطراتی از این دست، حقیقت سیال میشود. بازگویی واقعیت همه آنچه باعث آمدن من به فرانسه شد و تمام آنچه در کتابفروشی رخ داد، احتیاج به حجمی بسیار بیشتر از کتاب حاضر داشت؛ بنابراین رویدادها خلاصه، فشرده و باز خلاصه شدند. برخی رویدادها از حیث زمانی اندکی پس و پیش شدهاند و رویدادهایی به شکل انتخابی حذف یا جرح و تعدیل شدهاند؛ و بنا به نیاز، اسم یک نفر تغییر داده شدهاست. گذشته از موارد فوق، این داستان تا جایی که فعلاً امکان دارد به حقیقت نزدیک است.»