به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «کمدی، تراژدی و دین» (درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک) نوشته جان مورل بهتازگی با ترجمه البرز حیدرپور توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است. این ناشر به تازگی کتاب «تراژدی کافی نیست» از کارل یاسپرس را هم با ترجمه همین مترجم به چاپ رسانده است.
مورل یکی از اندیشمندان شناختهشده فلسفه طنز است و علاوه بر آثاری که در این زمینه دارد، مدخل طنز دانشنامه استنفورد را هم درباره طنز نوشته است. او در کتاب «کمدی، تراژدی و دین» در پی آن است که روشن کند انسانها چگونه میتوانند با اتخاذ چشماندازی درست، به جای غلتیدن و نابودشدن در یک شکاف، از کنارش بگذرند یا دستکم حوالی آن سکنا برگزینند. این شکاف، میان چیزها آنگونه که هستند و آنگونه که باید باشند وجود دارد. مورل، راه و روش واکنش آدمها به ناهمخوانیها را در شیوه نگرش آنها میداند؛ به اینکه جهان را تراژیک ببینند یا کمیک.
در این کتاب، جان مورل در تقسیمبندی ادیان به غربی و شرقی، از رویه معمول دینپژوهان پیروی کرده که مطابق آن، ادیان بزرگ جهان به دو دسته تقسیم میشوند؛ ادیان یکتاپرست که ادیان ابراهیمی یا سامی نام دارند و دیگری ادیان شرقی یا غیرابراهیمی که مفاهیم و پیشینهشان ریشه در سنت بنیاسرائیلی ندارد و خواستگاهشان هند، چین و ژاپن است؛ مانند ادیان هندو و بودا.
عناوین فصلهای کتاب پیش رو، به ترتیب عبارتاند از: برخی پیوندهای بینادین، سرشت تراژدی، سرشت کمدی، بینش تراژیک در برابر بینش کمیک، بینشهای تراژیک و کمیک در ادیان، ادیان شرقی، ادیان غربی، آیینهای نوپدید، ارزش شوخطبعی در ادیان.
کتاب «کمدی، تراژدی و دین» در واقع ۲ بخش اصلی دارد. بخش اول فصول اول تا چهارم را در بر میگیرد که در آنها پس از مرور تاریخی، به بررسی سرشت تراژدی و کمدی به عنوان دو شیوه نگرش به جهان پرداخته شده است. سپس با مقابله بینشهای تراژیک و کمیک از منظر روانشناسیِ شناختی و جامعهشناسی، ویژگیها و تفاوتهای بنیادین این دو بینش در ۲۰ مورد برشمرده شده است. بخش دوم فصول پنج تا نهم کتاب را شامل میشود که بر پایه ویژگیها و تفاوتهای ۲۰ گانه بینش تراژیک و کمیک به کاوش در ادیان اختصاص دارد.
مخاطبانی که میتوانند از مطالب این کتاب بهره ببرند، پژوهشگران و علاقهمندان به روانشناسی، جامعهشناسی، ادبیات و فلسفه هستند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
در آیینهای بودا و هندو، ما با رهایی از پندار پوچ وجود یک چنین منِ فردی از رنجهایی مییابیم. پاسخی که این آیینها از آن دفاع میکنند نه پای خودمان را در یک کفش کردن و ایستادن در برابر رنج، نه لابه و زاری کردن از دست سرنوشت، بلکه رهایی از دغدغه خویشتن است، دغدغهای که سبب رنج میشود.
ویژگیهای موافق کمیک در آیینهای هندو و بودا
همانگونه که میتوان انتظار داشت، این ادیان با ویژگیهای ضدتراژیکشان ویژگیهایی موافق کمیک دارند. بسیاری از آنها، در واقع، ویژگیهایی یکسان هستند. برای نمونه باور به تناسخ که به هر روحی بختهای بیشمار برای رسیدن به روشنشدگی میدهد، موافق کمیک و ضدتراژیک است. عدم خشونت، آیینهای بودا و هندو را از بینش تراژیک دور میکند؛ و همین، ویژگی یادشده را بهسمت بینش کمیک متمایل میسازد.
از این ویژگیهای دوگانه، مهمترین آنها نادَرگیری عاطفی است. در هر دو آیین بودا و هندو، روششدگی متضمن تجربهکردن ناهمخوانیهای زندگی است بدون رنجکشیدن، و این امکانپذیر است به این دلیل که نادرگیری عاطفی راه ترس، خشم، اندوه و دیگر احساسات منفی را میبندد. همین نگرش، چنانکه در فصلهای پیشین دیدیم، در قلب طنز قرار میگیرد. آنچه آیین بودا ناوابستگی میخواند در نظریه کمیک غالبا «فاصله» نامیده میشود. هانری برگسون آن را «بیحسی قلبی» خوانده است.
این کتاب با ۲۱۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۳ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.