مجله مهر - فاطمه باقری: بی دلیل نیست که این سالها وبلاگ و صفحه اینستاگرام آدمهای اهل سفر و ماجراجو همیشه جزو پرطرفدارترینها بوده است. سفر یک موقعیت کوتاه ولی فوقالعاده، برای تغییر جریان یکنواخت روزمرگی و تکرار است. جز این، فرصتی برای شناخت عقاید و آداب و رسوم مردم قومیتهای دیگر است؛ درکی که نگاه آدمها را به همان زندگی روزمره هم عمیقتر میکند. سالها بعد، شناخت دغدغههای روز یک جامعه، فرهنگ، معماری و … با سفرنامههایی ممکن میشود که غریبههایی بی طرف از کشورهای دیگر آن را روایت کردهاند. همین است که حتی خواندن سفرنامه آدمهای ماجراجو هم در حد و اندازه تجربه همان سفر، لذت بخش است! حالا که سفرهای نوروزی به پایان خودش نزدیک میشود و احتمالاً تب و تاب سفرنامه نویسی هم شروع شده، در مجموعه پادکست «روایت سفر» بخشی از چند سفرنامه معروف را ورق زدهایم تا با لحن و فضاسازی سفرنامه نویس در دنیایی که دیده است، همراه شویم.
احتمالاً خیلی از ما اسم سفرنامه «برادران امیدوار» را کمتر شنیدهایم، اما قصه عیسی و عبدالله امیدوار یکی از کاملترین، بکرترین و خواندنیترین روایتهای جهانگردی در سطح جهان است. این دو برادر تهرانی میگویند از هفده سالگی آرزوی سفر به دور دنیا را داشتهاند و برای رفتن به این سفر مهم از چهار سال قبلتر آماده شده بودند. پایههای این سفر با ثبت نام در باشگاه کوهنوردی و صعود به خیلی از قلههای ایران گذاشته شد.
سفر امیدوارها سال ۱۳۳۳ و در شرایطی آغاز میشود که در تمام ایران فقط دو جاده آسفالته وجود داشته است. آن زمان تهیه وسیله نقلیه واقعاً مشکل بود؛ پس آنها سفر هفت ساله خود را با دو موتورسیکلت شروع کردند و با گذشتن از مشهد و وارد شدن به کشورهای همسایه مثل پاکستان و افغانستان، تبدیل به اولین جهانگردان معاصر ایرانی شدند. شعار آنها این بود: «مردم جهان اعضای یک خانواده اند و دنیا متعلق به همین خانواده است؛ همه متفاوت و همه خویشاوند»
این سفر در شگفت انگیزترین مناطق پنج قاره جهان و در سختترین شرایط انجام شد، از قارهی سیاه و قطب جنوب گرفته تا آسیا، قطب شمال، آمریکا و استرالیا!
برادران امیدوار مناطق مختلف قارههای آفریقا تا جنگلهای آمازون را طی کردند، به قطب شمال و بازدید از اسکیموها رفتند و بعدها توانستند با یک هیأت علمی از شیلی، اولین افراد آسیایی باشند که پا به قاره جنوب میگذارند. آنها به قاره استرالیا قدم گذاشتند و در آنجا با اولین قبایل بومی که هنوز به شیوه بدوی زندگی میکردند، آشنا شدند. البته اینها دیدارهای سادهای نبود و برادران امیدوار ماهها برای جمعآوری اطلاعاتی از نحوه زندگی این قبایل وقت میگذاشتند. هفت سال جهانگردی آنها در ۱۳۴۰ با بازگشت به تهران تمام میشود.
اما حالا مزه سفر و کشف ناشناختهها برای عیسی و عبدالله آنچنان لذتبخش شده که بعد از ۳ ماه دوباره بار سفر میبندند و این بار با یک ماشین سیتروئن ۲ سیلندر سفرشان را شروع میکنند. مقصد آنها این بار خاورمیانه است. اول وارد کویت و بعد عربستان سعودی میشوند و در نهایت از عربستان به سمت قاره پهناور آفریقا حرکت میکنند که در نتیجه آن ۳ سال دیگر از عمر آنها به جهانگردی میگذرد.
برادران امیدوار پژوهشگر و محقق بودند و هرچند آن اوایل سفرهایشان را با پساندازی که برای این سفرها کنار گذاشته بودند، شروع کردند اما بعدها توانستند با فروش عکسها، چاپ مقالات، تهیه فیلمهای مستند و … هزینه سفر خود را تأمین و یک کار غیر ممکن آن دوران را ممکن کنند؛ آن هم در زمانی که سفر به دورافتادهترین مناطق دنیا جزو سختترین کارهای جهان به شمار میآمد.
عبدالله حالا در شیلی سردبیر دو نشریه سینمایی و سیاحتی است و یک استودیو هم دارد، و برادرش عیسی در ایران است و «موزه برادران امیدوار» را در مجموعه سعدآباد راهاندازی کرده که دستاوردهای این سفر ده ساله را نگهداری میکند.
موزه برادران امیدوار اولین موزه انسان شناسی، جهانگردی و پژوهشی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که سال ۱۳۸۲ در هفته جهانگردی و در مجموعه فرهنگی-تاریخی سعدآباد، پشت به کاخ احمدشاهی افتتاح شد. حالا عکسها، یادگاریها، حیوانات تاکسیدرمیشده و زندگینامهی برادران امیدوار میگوید، سفری که آنها با ماجراجویی در میان قبایل بدوی و وحشی قارهی آفریقا، آمریکا و استرالیا انجام دادند، در نوع خود کم نظیر بوده است.
سفرنامه این دو برادر بارها تجدید چاپ شده است؛ کتابی که در کشور مکزیک هم توسط انتشارات Renacimieto چاپ شده و در همه کشورهای امریکای مرکزی و جنوبی در دسترس است. در این پادکست رادیومهر، بخشهایی از آن را با صدای متین باذرجانی میشنوید.