تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۳

شیراز- نشست بازشناسی کتاب ترجمه‌ پال اسمیت استرالیایی از دیوان حافظ برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، این نشست به همت مرکز حافظ‌شناسی و کرسی پژوهشی حافظ با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، با حضور جمعی از دانشگاهیان و اهالی فرهنگ و ادب برگزار شد.

این مراسم که سیصدو بیست ودومین نشست از مجموعه نشست‌های مرکز حافظ‌شناسی است با سخنرانی کاووس حسن‌لی، مدیر مرکز حافظ‌شناسی آغاز شد.

وی ضمن خوشامدگویی به حاضران و سپاسگزاری از زهرا طاهری، استاد دانشگاه ملی استرالیا که مهمان و سخنران جلسه بودند درخصوص اهمیت ترجمه گفت: ترجمه مناسب و درست، دری است که به جهانی دیگر باز می‌شود و راهی است که معنا و مفهوم آثار ارزشمند ما را به ذهن و ضمیر دیگران منتقل می‌کند.

وی ادامه داد: ترجمه وسیله‌ای است که از طریق آن می‌توان خود را در دیگران گسترد. بی‌گمان اگر امروز بزرگان ادبی ما در جهان شناخته‌شده و نام‌آورند، به همین دلیل است که آثارشان ترجمه شده است. اگر کسی مانند فیتزجرالد انگلیسی نبود، خیام این همه در جهان محبوبیت نداشت.

این استاد دانشگاه بیان کرد: درست است که ترجمه‌ی فیتزجرالد از خیام با خیامی که ما در ایران می‌شناسیم تفاوت‌های بسیار دارد، اما جهان غرب خیام را عموماً از طریق همین ترجمه‌ی فیتزجرالد می‌شناسد. اگر می‌شنویم آثار مولوی در چند سال اخیر از پرفروش‌ترین آثار جهان غرب و آمریکاست یکی از دلایل این آوازه ترجمه‌ای است که مثلاً کلمن بارکس از آثار مولانا داشته است و این در حالیست که نه کلمن بارکس و نه پال اسمیت و نه بسیاری دیگر از مترجمان آثار فارسی، با زبان فارسی و با ظرافت‌های ادبی این زبان آشنایی ندارند.

حسنلی ادامه داد: در واقع آن‌چه از طریق ترجمه به نام اشعار حافظ یا خیام یا مولانا در جهان منتشر و خوانده می‌شود با حقیقت این اشعار فاصله‌ی بسیار دارد. اما از سوی دیگر هیچ چاره‌ای هم جز تلاش برای ترجمه و البته تلاش برای ترجمه درست نیست.

وی افزود: شعر، به‌ویژه اشعار حافظ که پر از ایهام و معانی چندپهلوست و شعری‌ست لایه‌لایه و تودرتو، هرگز تن به ترجمه نمی‌دهد و آن‌چه از صافی ترجمه می‌گذرد، بخش بسیار اندکی از آن شعر واقعی‌ست.

مدیر مرکز حافظ‌شناسی عنوان کرد: برای ترجمه، هم شناخت شایسته زبانِ مبدأ ضروری است و هم شناخت شایسته زبان مقصد. اگر یک اثر ادبیِ فاخر مثل شعر حافظ که پر از پیچیدگی‌های زبانی است بخواهد ترجمه شود، افزون بر آشنایی با زبان فارسی، نیازمند درک ظرافت‌های زبانی و بیانی شعر حافظ هم هست.

حسن لی اضافه کرد: کدام متن ادبی است که از چنین بختیاری بهره‌مند باشد که مترجم آن متن هم بر زبان مبدأ، هم بر زبان مقصد و هم به روح اثر ادبی تسلط داشته باشد و آن را به درستی درک کند؟ با این همه کسی مانند فیتزجرالد به دلیل ذوق شعری و آشنایی با ذائقه مردم مغرب‌زمین ترجمه‌ای را که به نام خیام منتشر کرد چون با ذائقه مردم سازگار بود، مشهور شد و خوانندگان بسیاری یافت. کسی مانند کلمن بارکس که خودش زبان‌شناس و شاعر است و کسی مثل پال اسمیت که شاعر است به دلیل همین ذائقه شعری اگر زبان مبدأ را هم نشناسند، چون زبان مقصد را خوب می‌دانند اگر ترجمه مناسبی فراهم آورند، ترجمه‌ی آن‌ها در زبان مقصد علاقه‌مندان بسیاری می‌تواند داشته باشد. با این همه، همیشه باید به یاد داشته باشیم که این ترجمه‌ها با اصل اثر که در زبان مبدأ پدید آمده است، بسیار فاصله دارد.

سپس زهرا طاهری، استاد دانشگاه ملی استرالیا و سخنران این نشست، به‌شرح حال و زندگی پال اسمیت پرداخت و گفت: پال اسمیت در سال ۱۹۷۱ کار برگرداندن دیوان حافظ به انگلیسی را شروع می‌کند و در طول دوازده سال ترجمۀ ۷۹۱ شعر را به‌اتمام می‌رساند.

وی بیان کرد: خودش معتقد است که اولین کسی است که فرم درست غزل را به انگلیسی سروده است و از قول یکی از دوستان حافظ‌شناسش می‌نویسد که این ترجمه ۹۹ درصد حافظ است و یک‌درصد پال اسمیت. اولین کسی که ترجمه دیوان حافظ را از او می‌خرد، جودیت رایت یکی از معروف‌ترین شاعران استرالیاست.

وی ادامه داد: او بعد از آشنایی با حافظ و با الهام از شعرهای او مجموعه‌شعری به نام غزل چاپ می‌کند. پال اسمیت هم بعد از آن ۳۰ کتاب، مقاله، نمایشنامه، داستان، داستان‌های رادیویی و کتاب کودکان براساس زندگی حافظ نوشته است. یک رمان سه جلدی هم بر اساس شرح حال حافظ نوشته که نوشتن آن ۱۴ سال طول کشیده و بعداً به‌صورت نمایشنامه درآمده و در دهۀ نود در استرالیا اجرا شده است.

این استاد دانشگاه استرالیا بیان کرد: موسیقی متن این نمایشنامه را جان‌راس موسن که موسیقی‌دانی بسیار پرآوازه‌ای است نوشته و اخیرأ هم اسمیت مجموعه‌ شعری چاپ کرده که آغاز هر شعرش مطلع غزلی از حافظ است.

طاهری گفت: برای دریافتن درک و دانش پال اسمیت از حافظ و شعرش باید دید که او از چه زاویه‌ای به حافظ می‌نگرد. حافظ از دیدگاه او چگونه انسانی است و شعر حافظ را حاوی چه پیامی می‌داند. کدام بُعد حافظ را می‌شناسد و از کدام بُعد غافل مانده است.