نشر ایهام «دوستت دارم امضای من است: شورانگیزترین ترانه‌های نزار قبانی» را با ترجمه اصغر علی کرمی منتشر کرد. نزار قبانی به شاعر عشق و آزادی مشهور است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشر ایهام کتاب «دوستت دارم امضای من است» شامل شورانگیزترین ترانه‌های نزار قبانی را با ترجمه اصغر علی کرمی، در شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۵۴ صفحه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب مجموعاً شامل ترجمه ۹ شعر عاشقانه از نزار قبانی است که همگی پیشتر توسط خوانندگان مشهور عرب از جمله عبدالحلیم حافظ، اجرا نیز شده‌اند.

اعراب در طول تاریخ تمدن‌شان شاعران شگفت انگیزی داشته‌اند. در دوره‌ای که اکنون از آن با عنوان جاهلیت یاد می‌کنیم شاعر کاهنی بود که با کلمات معجزه می‌کرد و روایت‌های حیرت انگیزی از شیوه شاعری در آن دوران وجود دارد. شعر در خون آنان بود و جملگی مثلاً در حرکت کردن خود شعر نیز می‌سرودند. اشعار آنان حتی آنها که از نظر مفهوم سطح نازلی دارد از نظر زیبایی شناسی در اوج است. به همین دلیل نیز این بیت سعدی علیه رحمه بدل به ضرب المثل شد که: «اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب * گر ذوق نیست ترا کژ طبع جانوری».

امرؤالقیس، اعشی، نابغه ذبیانی، زهیر بن أبی سلمی، عبید بن ابرص، عمرو بن کلثوم التغلبی، لبید بن أبی ربیعه عامری، حسان بن ثابت (شاعری که به با قصاید خود به دفاع از پیغمبر پرداخت) و… هرکدام اکنون نام‌های بزرگی در تاریخ ادبیات جهان هستند. تواریخ رسمی ادبیات عرب می‌گویند که شعر در خون این شاعران بود و آنقدر جایگاه والایی داشتند که در هجوم قبایل به همدیگر هیچگاه اموال شاعران مورد دستبرد قرار نمی‌گرفت، چرا که می‌ترسیدند مورد هجو شاعران قرار بگیرند. هجویه‌ها نیز در عرب سنت دیرپایی داشتند و حتی سران قبایل در عرب جاهلی نیز از هجو شدن می‌ترسیدند. اگر شاعری کسی را هجو می‌کرد، این ننگ تا آخر عمر روی آن شخص می‌ماند و او حاضر بود تمام هستی و اموال خود را بدهد تا شاعر آن هجویه را از روی‌اش بردارد.

با توجه به غنای کلمه در عرب جاهلی شاید بتوان به این نکته هم پی برد که چرا خداوند متعال معجزه پیغمبر مکرم اسلام را نیز در کلمه قرار داد. قرآن کریم، شعر نیست اما از هر شعری به لحاظ زیبایی شناسی و ساختار، زیباتر و برتر است و محتوا که جای خود را دارد.

نزار قبانی، ادامه دهنده سنت شعر عرب است. اشعار او هم به لحاظ محتوا و هم از نظر زیبایی شناسی کلمات در اوج قرار دارند. نگاه او به زن و عشق نیز نگاه ویژه‌ای است. بر خلاف شعرای تاریخ ادبیات ایران که نگاه و رویکردشان به عشق و زن، انتزاعی و استعاری است. زن در شعر نزار قبانی، موجودی است که گوشت و پوست و خون دارد و صاحب تفکر و ایده است. همین نوع نگاه به عشق و زن هم باعث شده تا نزار شورانگیزترین اشعار را درباره وطن عربی و فلسطین هم بسراید.

نگاه دقیق و عینی نزار به عشق و در ادامه آن به وطن باعث شده تا اشعارش رسوا کننده سازشگران عربی باشد که ملت عرب را در پیمان‌های مختلف به اسراییل و آمریکا فروختند. فلسطین برای او جزیی از وطن است و او همان نگاه لطیف به عشق را به فلسطین و وطن عربی هم دارد.

بنابراین برای درک هرچه بهتر اشعار سیاسی نزار باید ابتدا اشعار عاشقانه و نگاه او به عشق و زن را درک کرد. قطعاً شاعری که شورانگیزترین ترانه‌های عاشقانه را می‌سراید در ادامه می‌تواند این چنین به هجو سران سازشکار عرب بپردازد:

ای امیر نفت

در گل و لای هوس‌هایت

غلت خور، مانند طی بر روی کاشی‌ها

غلت خور در دودِ گمراهی

نفت داری نفت پس آن را

روی پای معشوقه‌های خود بفشار

شبکده‌هایی که در پاریس می‌دیدی

رحم را، لطف و مروت را

در نهادت کشت

زیر پای یک زنِ بدکاره، توی خاک

دفن کردی انتقامت را

مفت دادی قدس را، آن گاه

مفت‌تر دادی خدا را هم

مفت‌تر خاکستر اموات خود را نیز...

جالب اینجاست که این هجویه سنگین باعث شد تا نزار قبانی تحریم شده و اجازه ورود به هیچکدام از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را نداشته باشد.

در دهه‌های پیش بیشتر اشعار سیاسی نزار قبانی ترجمه شده بود و غزل‌ها و ترانه‌های عاشقانه‌اش کمتر مورد توجه مترجمان قرار داشت. اصغر علی کرمی بیشتر تلاش خود در ترجمه را روی برگردان اشعار عاشقانه نزار قبانی گذاشته و تاکنون ۶ عنوان کتاب از این آثار را منتشر کرده است که «دوستت دارم امضای من است» آخرین آنهاست. مترجم در برگردان فضای عاشقانه و نگاه نزار قبانی دقت نظر خوبی داشته است و برخی از آثار این کتاب نیز منظوم ترجمه شده‌اند. می‌توان گفت که تا حد زیادی لطافت نگاه عاشقانه نزار قبانی به ترجمه فارسی نیز راه یافته است. راقم این سطور امیدوار است که این مترجم در ادامه ترجمه آثار نزار قبانی به ترجمه اشعار سیاسی این شاعر برجسته سوری نیز اقدام کند.

یکی از مشهورترین آثاری که در این کتاب ترجمه شده شعر زیر است:

یُسمعنی حینَ یراقصُنی کلماتٍ لیست کالکلمات

یأخذنی من تحتِ ذراعی یزرعنی فی إحدی الغیمات

والمطرُ الأسودُ فی عینی یتساقطُ زخاتٍ زخات

یحملنی معهُ، یحملنی لمساءٍ وردیِ الشُرفات

وأنا… کالطفلةِ فی یدهِ کالریشةِ تحملها النسمات

یحملُ لی سبعةَ أقمارٍ بیدیهِ وحُزمةَ أغنیات

یهدینی شمساً یهدینی صیفاً وقطیعَ سنونوَّات

یخبرنی أنی تحفتهُ و أساوی آلافَ النجمات

و بأنی کنزٌ… و بأنی أجملُ ما شاهدَ من لوحات

یروی أشیاءَ تدوخنی تنسینی المرقصَ والخطوات

کلماتٍ تقلبُ تاریخی تجعلنی امرأةً فی لحظات

یبنی لی قصراً من وهمٍ لا أسکنُ فیهِ سوی لحظات

وأعودُ أعودُ لطاولتی لا شیءَ معی.. إلا کلمات

ترجمه آن چنین است:

آنگاه که مرا می‌رقصاند به گوشم کلماتی خواند

که شبیه کلمات نبودند

بازویم را گرفت

مرا در میان ابری کاشت

و باران سیاه از چشمم می بارید

مانند ستاره

مرا با خود

به غروب سرخگون ایوان‌های شهر برد

دستم در دست او

مانند کودکی به دنبالش می‌رفتم

مانند پری در دست نسیم

برایم هفت ماه آورد

و یک جعبه موسیقی

مرا به سمت خورشید برد

و گله‌های پرستو

به من گفت که هدیه او هستم

با هزار ستاره برابرم

و گفت که من گنجینه اش هستم

و از تمام آنچه در تابلوها دیده است زیباترم

چیزهایی به من گفت که سرم گیج رفت

قدمهایم را از یاد بردم

و سالن رقص را

کلماتی به گوشم خواند که تاریخم را دگرگون کرد

از من زنی ساخت

و قصری برایم از خیال بنا کرد

تنها چند لحظه آنجا ماندم

و باز گشتم...

هنگامی که پشت میزم باز می‌گشتم

هیچ چیز با من نبود

غیر از کلمات.

اصغر علی کرمی (متولد ۱۳۶۲) از مترجمان پرکار در حوزه ترجمه ادبیات معاصر عرب است. از دیگر آثار منتشر شده با ترجمه او می‌توان به این موارد اشاره کرد: «هر عید محبوبه منی»، «همه چیز ممکن است»، «معشوقه من و سیگارهایم»، «خداوند فقط نامه‌های عاشقانه را جواب می‌دهد»، «همه چیز ممکن است» جملگی از نزار قبانی، «پیاده روی با تبعید» اثر عدنان صائغ، «صبح بخیر» اثر نجیب محفوظ، «از پیکر تا دریا» اثر آدونیس و «آن زن جمله اسمیه است» اثر محمود درویش و «و در آغاز زن بود» اثر سعاد الصباح.

پ.ن: قطعه‌ای که از شعر نفت نزار در این متن استفاده شده ترجمه اصغر علی کرمی نیست.