نویسنده کتاب «میدان‌های شهری ایران؛ فضاهای تعاملی» می‌گوید که میدان‌های در سنت معماری ایران فضاهایی گفت‌وگو محور و تعاملی بودند، اما امروزه شهرهای ایران و حتی تهران فضایی برای تعامل ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات اول و آخر کتاب «میدان‌های شهری ایران؛ فضاهای تعاملی» نوشته حمیدرضا صارمی و روجا بوداغی را با شمارگان هزار نسخه، ۱۴۱ صفحه و بهای ۳۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر کرده است. مساله اصلی در این کتاب بحث درباره «فضاهای تعاملی و گفت‌وگویی» است که در میدان‌های قدیم در سنت شهرسازی ایران وجود داشته اما با بروز و ظهور مدرنیته و روند توسعه عجیب و غریب شهرهای ایران بویژه تهران این مساله فراموش شده است.

حمیدرضا صارمی، مدرس معماری و شهرسازی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس است. صارمی در سال‌های گذشته در سمت‌های مختلفی چون شهرداری بروجرد، معاون پژوهشکده مطالعات شهری و روستایی سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور و شهردار کرمانشاه فعالیت کرده است. از دیگر کتاب‌های منتشر شده او نیز می‌توان به «پیش‌درآمدی بر حکمت هنر اسلامی»، «حقوق معماری»، «روان‌شناسی محیط در معماری و شهرسازی»، «زندگی انسان ایرانی در فضاهای معماری معاصر»، «اصول معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی با تاکید بر مکتب اصفهان» و... اشاره کرد.

هویت زدایی از شهرهای اسلامی

صارمی درباره تغییر هویت شهرهای ایران در دوران معاصر گفت: روند تغییر و تحولات سریع شهری در عرصه‌های گوناگون، منجر به تمرکزگرایی و فشردگی زمان و مکان شده است. دامنه این تحولات البته همه شهرهای جهان را با شدت و ضعف درگیر خود کرده است و مختص به شهرهای ایران نیست. پیامد این تغییرات سبب شده شهرها با افق‌های مشترک روبه‌رو شده و هویت جدیدی برای آنها تعریف شود.

ما در گذشته نه خیلی دور، میادینی با کاربردهای چندگانه و بی بدیل برای ظهور انواع و اقسام کارکردهای شهری برای شکوفایی زندگی اجتماعی داشتیم. در آن شهرها به سادگی مثلا عنصر شادی جمعی با توجه به فرهنگ ایرانی اسلامی بروز و ظهور می‌کرد و باعث سرزندگی می‌شدوی افزود: دامنه این تحولات در شهری مثل تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ ایران بیشتر بوده و هویت ایرانی – اسلامی آنها را می‌توان گفت که تغییر داده است. در واقع در این دهه‌ها شهرهایی با هویت جدید تعریف شده و کماکان دارند تعریف می‌شوند. در صورتی که در سنت معماری و شهرسازی ایران در سده‌های گذشته تعریف از شهر تعریف کاربردی‌تری بود.

صارمی ادامه داد: شهرهای گذشته ایران پیشتر فضاهای گفت‌وگویی به معنای واقعی کلمه، همچنین فضاهایی برای جشن و فضاهایی که موید سرمایه اجتماعی بود، داشتند. مردم در گذشته مثلا می‌دانستند که در کجا می‌توانند تجمع کنند و یا در کجا مثلا رژه بروند. نماز اعیادی مانند فطر هم در میادین یا در بیرون شهر در فضای خاصی اقامه می‌شد. بنابراین شهرهای گذشته ایران از نظر فرهنگی هویتی غنی داشتند.

اهمیت میدان‌ها در سنت شهرسازی ایران

این عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس در بخش دیگری از این گفت‌وگو به اهمیت کارکرد میدان‌ها در فضای شهری اشاره کرد و ادامه داد: ما در گذشته نه خیلی دور، میادینی با کاربردهای چندگانه و بی بدیل برای ظهور انواع و اقسام کارکردهای شهری برای شکوفایی زندگی اجتماعی داشتیم. در آن شهرها به سادگی مثلا عنصر شادی جمعی با توجه به فرهنگ ایرانی اسلامی بروز و ظهور می‌کرد و باعث سرزندگی می‌شد.

نویسنده کتاب «میدان‌های شهری ایران؛ فضاهای تعاملی» اضافه کرد: ما در این کتاب در مباحث خوانایی و سیمای شهر به عوامل سازنده آن مثلا راه، لبه و میدان توجه کرده و بعد به مباحثی چون علل پیدایش میدان، کارکردهای میدان، اعم از کارکردهای اداری، سیاسی، تجاری، خدماتی، ورزشی، تفریحی و حتی نظامی پرداختیم. همچنین تاریخچه‌ای از شکل گیری میدان‌ها در ایران از ایران باستان و بعد میدان‌ها در ایران اسلامی را ارایه داده‌ایم.

صارمی همچنین به مطالعه موردی میدان‌ها در کتاب «میدان‌های شهری ایران» اشاره کرد و گفت: بحث مبسوطی در کتاب داریم درباره میدان‌ها در عصر قاجار، پهلوی و دوران انقلاب اسلامی و چند میدان مهم از جمله میدان‌های آزادی و ارگ در تهران، میدان نقش جهان در اصفهان، میدان امیر چخماق یزد و میدان گنجعلی خان در کرمان را مطالعه موردی کرده و آنها را مورد واکاوی قرار دادیم.

شهرهای گذشته ایران پیشتر فضاهای گفت‌وگویی به معنای واقعی کلمه، همچنین فضاهایی برای جشن و فضاهایی که موید سرمایه اجتماعی بود، داشتند. مردم در گذشته مثلا می‌دانستند که در کجا می‌توانند تجمع کنند و یا در کجا مثلا رژه بروندمدیرکل سابق دفتر عمران و توسعه شهری وزارت کشور در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان کارکرد گفت‌وگویی میدان‌ها را در عصر امروز هم احیا کرد یا خیر، گفت: مبانی نظری و فلسفی ما در آن دوران باعث شده بود که ما این گنجینه عظیم را در شهرها داشته باشیم. یعنی اینکه میدان‌ها این کارکردها و این فضاهای تعاملی را داشته باشند و کارکردهای فرهنگی، مذهبی و تفرجگاهی‌شان برجسته باشد، یک مبانی نظری داشت. ما در این کتاب با تحلیل و واکاوی این میادین اثبات کردیم که بسیاری از کارکردهای میادین امروزه هم قابل احیا هستند و راهکارهای این احیا را در کتاب ارائه کرده‌ایم.

صارمی همچنین با اشاره به این که کتاب «میدان‌های شهری ایران؛ فضاهای تعاملی» چهارچوب نظری اصلاح میدان‌ها در ایران را ارائه می‌کند، گفت: ما با طرح مسائل ارتباط بین میدان و فضای دید، خوانایی یک میدان و نشانه شناسی میدان‌ها در اقلیم‌های مختلف، به تحلیل میدان‌های مهمی که نام بردم از نظر وضع موجود، محله‌های پیرامون، نقاط قوت و ضعف و... پرداختیم و در نهایت مدل‌ها و سیاست‌های اصلاحی را بررسی کردیم. در بسیاری از شهرها اکنون دارند به میدانها و کارکردشان فکر می‌کنند و این کتاب می‌تواند هم چارچوب نظری را برای اصلاح بدهد.

قدمی در راستای احیای شهر ایرانی و اسلامی

صارمی در بخش دیگری از این گفت‌وگو اشاره کرد: این کتاب کاملا کاربردی است و به گونه‌ای نوشته شده که کمک کند به احیای شهر ایرانی و اسلامی و فضای تعاملی. گرچه یک الگو و چهارچوب مدون الگوسازی شده برای میدان نداده اما چون آن چهارچوبها را برای چند شهر و میدان انجام داده می‌تواند برای کارهای مشابه چهارچوبی به صورت غیرمدون را الگوسازی کند.

صارمی همچنین با اشاره به این نکته که در معماری و شهرسازی امروز اهمیتی به فضاهای گفت‌وگویی داده نمی‌شود، گفت: در بافت‌های تازه تهران و حتی در شهرهای جدید مثل پردیس، هیچ میدانی برای گفت‌وگو و تعامل طراحی نشده است. شما اگر میدان‌های گنجعلی خان، نقش جهان و اکیرچخماق را از ایران بردارید دیگر هیچ چیز باقی نمی‌ماند. همین الان شما ببینید که چقدر میدان نقش جهان کارکرد دارد؟

همه شهرهای ایران یکسان شده‌اند

صارمی در بخش دیگری از این گفت‌وگو به تحولات تکنولوژی در شهرسازی ایران اشاره کرد و ادامه داد: ما تا سال ۱۳۳۵ در کشور صد شهر داشتیم با جمعیت شهری ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار نفردر مقابل جمعیت ۱۹ میلیون نفری یعنی حدود ۳۰ درصد. سال ۱۳۹۵ این جمعیت پنج میلیون و ۹۰۰ هزار نفری می‌شود ۵۹ میلیون نفر. یعنی ۱۰ برابر رشد می‌کند با این وصف که شهرهایی مثل تهران، مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز، کرج و قم چیزی حدود ۴۰ درصد از این جمعیت شهرنشین را به خود اختصاص می‌دهند.

این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: تهران نیز از یک جمعیت کم ناگهان به جمعیتی ۱۰ میلیونی می‌رسد این در صورتی است که زیرساخت‌های لازم به هیچ عنوان وجود نداشته است و مبانی نظری شهرسازی و معماری ایرانی اسلامی نیز در آن رعایت نشده است. معماری تکامل یافته ایرانی اسلامی در طول قرن‌ها را در روند توسعه شهری در تهران به ناگاه قطع می‌کنند و یک معماری و شهرسازی وارداتی را جایگزین می‌کنند.

صارمی همچنین به یکسان شدن شهرهای ایران در عصر جدید اشاره کرد و گفت: شروع رسمی این اتفاق باعث می‌شود که شهرهایی مثل تهران و مشهد یا کل شهرهای ایران که هر شهری واجد ارزش‌های معماری و شهرسازی بوده در مواجهه با این تحولات کاملا دستخوش تغییرات اساسی می‌شوند. هر شهری واجد ارزش‌های معماری خودش بود، اما در تحولات یکسان سازی شکل می‌گیرد و امروز اگر شهرهای ایران را از بالا نگاه کنید همه یکسان هستند. نوع معماری و حتی تکنولوژی ساخت و مصالح آنها نیز یکسان است. این در صورتی است که در پیشینه معماری و شهرسازی ایران بین شهرهای مختلف به دلیل اقلیم خاصشان تفاوت وجود داشت.

وی اضافه کرد: مواجهه ما با معماری و شهرسازی نوین و وارداتی باعث شده تا محیط و هویت کالبدی شهرهای بزرگ امروز در ایران سنخیتی با شهرهای گذشته نداشته باشند. به زعم بسیاری از متخصصان بسیاری از مشکلات به دلیل کمبودهایی است که در نظام شهرسازی و معماری ایران وجود دارد. در سنت گذشته معماری ایران همسان با اقلیم بود. ما به دلیل تاثیرپذیری‌های عمدتا ناآگاهانه از دستاوردهای غرب در حوزه‌های فرهنگی و معماری، به صورت ناقص آنها را وارد معماری و شهرسازی خود کردیم و باعث شد هویت زیرسوال برود.