به گزارش خبرنگار مهر، سیصدوسیامین نشست حافظانه مرکز حافظشناسی و کرسی پژوهشی حافظ، با موضوع «حافظ و مسئلهی ترجمهپذیری غزلیات، با تکیه بر ترجمههای آلمانی از دیوان حافظ، ۱۳۹۸ در سالن غزل مجموعهی تالار حافظ، برگزار شد.
در این مراسم که با همکاری ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز ترتیب یافت، جمعی از دانشگاهیان و اهالی فرهنگ و ادب استان فارس حضور داشتند. در این نشست، نخست نماهنگی از برنامهی ویژهی نور و صدا که در کنار بنای یادبود حافظ و گوته در وایمر آلمان بهمناسبت دویستوشصتوهفتمین سالگرد تولد گوته، در سال ٢٠١٦ برگزار شد، نمایش داده شد.
سپس فریده پورگیو، مدیر روابط بینالملل مرکز حافظشناسی و استاد بازنشسته ادبیات انگلیسی دانشگاه شیراز به ترجمه اشعار حافظ در پیچ وخم زمان پرداخت و تعدادی از ترجمههای انگلیسی حافظ را معرفی و نقد کرد.
وی در جمعبندی کلام خود، گفت: بررسی مقایسهای ترجمههای انگلیسی چندمترجم در قرون گذشته و نیز در قرن بیستم نشان میدهد، مترجمان قدیمی با زبان و ادبیات فارسی آشنا بوده و بسیاری از آنان، در ترجمه اشعار حافظ سعی در حفظ فرم و محتوا (از نظر قافیه و انتخاب واژگان مناسب در زبان مقصد) داشتهاند. اما مترجمان قرن بیستم که اکثراً خود نیز شاعر هستند، ولی با زبان فارسی بهندرت آشنایی دارند، براساس ترجمههای قبلی یا با کمک افراد آشنا به زبان فارسی، ترجمههایی نوشتهاند که بیشتر برداشتی شخصی از شعر حافظ به شمار میرود.
وی با بیان اینکه نمیتوان اینگونه برداشتها را نادیده گرفت، توضیح داد: در دنیای نقد کنونی و با استفاده از نظریه پذیرش ادبی ( Reception Theory) نیاز هست که به بررسی برداشتهای گوناگون در جوامع و دورههای مختلف از اشعار حافظ بپردازیم.
پورگیو در خاتمه، به مرکز حافظشناسی پیشنهاد داد که این مقوله را مورد توجه قرار داده و در آیندهای نزدیک بدان بپردازد.
در ادامه این نشست، حسن نکوروح، استاد بازنشسته ادبیات آلمانی دانشگاه شیراز به تاثیرپذیری گوته از حافظ و سعدی و ترجمه برخی اشعار این دو شاعر ایرانی در دیوان شرقی-غربی گوته پرداخت.
او با بیان این مقدمه که در ترجمه، بهویژه ترجمه شعر، همیشه با دوگانگی یا بیگانگی سروکار داریم، گفت: هرچه وابستگی به سنتهای ملی بیشتر باشد، دوگانگی یا بیگانگی یادشده بیشتر نمایان می شود. چنانکه درباره شعر حافظ، به بیشترین وجه، ظهور میکند.
بهگفته نکوروح، گوته از گلستان و بوستان سعدی ترجمههایی انجام داده است، اما آورده های شاعر آلمانی از گلستان و بوستان، اغلب تنها با اندکی تغییر نقل شده، درحالیکه درمورد غزلهای حافظ برعکس، تغییرات بهحدی است که یافتن منبع الهام شاعر، غالباً دشوار و گاه حتی ناممکن می کند.
ایشان ضمن بیان مشابهتهایی در دیوان شرقی-غربی گوته با دیوان حافظ و گلستان و بوستان سعدی، گفت: گوته بهطور ویژه از دو نظر، به همتای ایرانی اش وامدار می ماند، یکی قالب سونت که آن را برابر غزل دانستهاند و دیگر، طنزی که پشت لحن جدی شعر پنهان شده است.
وی افزود: درباره طنز غربی که شاعر آلمانی هم به آن نظر داشته، بیش از هر چیز دوپهلوبودنش را بهعنوان مشخصه بارز آن بیان کرده اند، سخنی که درباره طنز رندانه حافظ هم در موارد بسیاری صادق است. منتها وجوه دیگری هم به آن اضافه می شود که کار توضیح و توصیف را بسیار پیچیده می کند.
استاد ادبیات آلمانی با اشاره به اوضاع سیاسی اجتماعی عصر حافظ و سعدی، بیان کرد: طنز گوته، طنزی آشکار از نوع Ironie است که نه فقط در اشعار گوته، بلکه نزد شاعران و نویسندگان دیگر غربی نیز همزمان با طنز دیگری همراه است و در زبانهای اروپایی Humor نامیده می شود.
وی افزود: این نوع اخیر طنز که نمونهی بارز آن را در گلستان سعدی بسیار می بینیم، طنزی است شادمانه (که همین هم نه فقط شادمانگی شعر و نثر گلستان را موجب شده، بلکه روشنی و شفافیت کلام او) که از اوضاع و احوال اجتماعی دوران زندگی اش که با دوران سلطنت اتابکان فارس مصادف بوده، سرچشمه می گیرد.
وی ادامه داد: در مقابل، طنز حافظ که خود به رندی از آن تعبیر می کند، طنزی است پنهان و پیچیده که نه فقط گوته با آن مشکل داشته، بلکه خواننده فارسی نیز از دیرباز از دریافتش ناتوان بوده و اغلب به آن به گونهی کلامی مقدس نگریسته اند، که در مکتب خانهها نیز به همین عنوان در کنار کتاب مقدس آسمانی بدون دریافتی می خوانده اند و نیز وسیله ای بوده برای تفأل، که آنگاه نیز اغلب تنها به درک کلماتی دل خوش می کرده که به گمان خود، پیام مدنظرشان را در آن مییافتند.
نکوروح با اشاره به بخشهایی از کتاب نظریه رنگهای گوته که اثری است علمی-عرفانی و گوته در آن از خلقت عالم به انسان می رسد، در مقایسه با شعر حافظ تأکید کرد: باید گفت که گوته با دید نوتر خود که از جهان مدرن (مدرن نسبت به دنیای حافظ) برگرفته با شیوهای مناسب آن شعر را پیش برده تا بر دنیای سنتی عصر حافظ چیره گردد. دنیایی که شعر همتای محبوبش به کمک شیوه بیمانندش با ابیات گسسته و مستقل از هم، ممنوعیت عشق را در آن عالم ایستا در ساختار خود به نمایش گذاشته است. ازینرو می توان شعر گوته را از دیدگاه معرفت شناسی گامی به جلو دانست.
این نشست از سلسلهنشستهای مرکز حافظشناسی است که در سال جاری با محوریت موضوعی «حافظ و ترجمه» برگزار شده است و بهدلیل تمرکز بر ترجمههای آلمان تازگی داشت.
پیشتر این مرکز، نشستهایی با عنوان «بازشناسی ترجمهی پل اسمیت استرالیایی از دیوان حافظ» با سخنرانی زهرا طاهری و «مقایسهی موسیقایی شعر حافظ و ترجمههای انگلیسی آن» با سخنرانی دکتر پورگیو و آقای پیام درخشانفرد در نیمهی اول سال ۹۸ برگزار کرده است.