خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: محمد حسن علوان، نویسنده معاصر عربستانی است که سال ۲۰۱۷ جایزه بوکر عربی را برای نگارش رمان «موت الصغیر» به خود اختصاص داد. این رمان درباره زندگی محی الدین بن عربی چهره تابناک اندیشه و عرفان اسلامی است. ابن عربی را به تأثیرات مهم و اساسیاش بر تفکر اسلامی و همچنین به تالیفات پرشمارش میشناسند. عمده آثار او از جمله مجموعه عظیم «فتوحات مکیه» نیز به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
ارجاعات بسیار به آثار، آرا و اندیشههای این عربی، شروحی که در قرون متعدد بویژه در دهههای اخیر در جهان اسلام و ایران بر کتابهای او نوشتهاند، هرچند که باعث رونق حوزهها و مراکز علمی شده، اما به ساخت یک سیمای اساطیری از او نیز کمک کرده است. سیمایی که برای عامه مردم دستنیافتی به نظر میرسد.
علوان با رمانش ابن عربی را از ساخت اسطوره خارج کرد و سیمای زمینی او را به مخاطبانش شناساند. ابن عربی با این رمان شخصیت ملموسی است که گوشت، پوست، خون و احتیاجات انسانی دارد و نظام فکریاش تا حدودی در دسترس است. این رمان را امیرحسین اللهیاری به فارسی ترجمه کرد که در نشر مولی منتشر شد. (گفتوگوی مهر با اللهیاری درباره ترجمهاش از رمان «گاه ناچیزی مرگ» را از اینجا بخوانید.)
چاپ پنجم این رمان در زمستان گذشته (۱۳۹۸) با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۵۴۰ صفحه و بهای ۹۸ هزار تومان روانه بازار اندیشه شد. به باور بسیاری از منتقدان و اهالی ادبیات، ترجمه اللهیاری بسیار روان و بینقص است.
چاپ پیشین (چهارم) این ترجمه پاییز ۱۳۹۸ با شمارگان سه هزار و ۱۰۰ نسخه و بهای ۹۸ هزار تومان و چاپ نخست به سال ۱۳۹۷ با شمارگان ۵۲۰ نسخه و بهای ۷۵ هزار تومان روانه در دسترس علاقهمندان قرار گرفته بودند.
نویسنده با قلمی روان شرحی شورانگیز از طریق علم آموزی ابن عربی و قدم گذاشتنش در وادی حیرت و فنا میدهد. «فتوحات مکیه» از مهمترین منابع او برای نگارش این رمان است. حضور ابن عربی در اقیانوس علوم اسلامی را عامه مخاطبان با این کتاب درخواهند یافت. دیگر شخصیت برجسته این رمان ابن رشد آندلسی است. نویسنده به خوبی هرچه تمامتر مصائبی را که بر این فیلسوف و متفکر برجسته آندلسی از محیط فقه زده آن دوران رسید در روایت داستانی خود شرح میدهد.
از فصول زیبای این کتاب داستان عشق ابن عربی به نظام دختر شیخ مکین الدین زاهر بن رستم اصفهانی است. ابن عربی در سفر خود به بیت الله الحرام و زمانی که مجاور حرم امن الهی بود، به کلاسهای درس شیخ مکین الدین میرفت و در همین دوران به دختر استادش دل باخت. او مجموعه اشعار شورانگیز «ترجمان الاشواق» را نیز برای او سرود. خود ابن عربی مفصل شرح داده و گفته دلداده دختر شیخ زاهر بودم که از نظر اندام و… این ویژگیها را داشت و اگر حسادت حسودان نبود چیزهای بیشتری درباره او میگفتم.
با این اوصاف اما ما آنقدر دشمنان ابن عربی به خاطر «ترجمان الاشواق» بر او تاختند تا اینکه دوتن از اصحاب ابن عربی به نامهای بدر حبشی و اسماعیل بن سودوکین به او نامه نوشته و گفتند که برای حل این مشکل اندیشه کند. تا اینکه ابن عربی شرحی بر «ترجمان الاشواق» نوشت به نام «ذخایر الاعلاق» تا تهمتهای بدخواهان را پاسخی دهد. مسألهای که ترجمان الاشواق در جهان اسلام ایجاد کرده بود نیز در این رمان به خوبی و زیبایی هرچه تمامتر روایت شده است.