به گزارش خبرنگار مهر، محمد زارع شیرین کندی، عضو هیأت علمی دانشنامه جهان اسلام و نویسنده کتابهایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت»، «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» و مترجم کتاب «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفهای جدید» اثر لوسین گلدمن در تازهترین یادداشت ارسالی خود به مهر درباره نسبت تکنولوژی با شیوع ویروسهای همه گیر و پاندمیک شدن جهان پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:
«تکنولوژی مدرن کارش را تمام و کمال به انجام رسانده است و جهان بزرگ ما را، به تعبیر مارشال مک لوهان، به دهکدهای کوچک بدل کرده است. دهکدهای که هر اتفاقی در آن بیفتد دامن همهی ساکناناش را میگیرد و نفع یا ضرر آن برای همه ساکنان رقم میخورد. همان طور که این دهکده شدن جهان فواید و محاسن فراوانی دارد، مضرات و خطرات آن هم ممکن است بسیار بیشتر از تصور ما باشد.
امروز بر اثر پیشرفت و گسترش رسانههای ارتباط جهانی، قطارها و کشتیها و هواپیماهای قاره پیما پیشرفته، پیدایی فضای مجازی و دیگر ماشینها و وسایل مدرن، انسانها بیش از پیش به هم نزدیک شدهاند و مناسبات و روابط شأن بیش از پیش تنگ شده است. در پی رشد تکنولوژی، انسانهای کره زمین همسایهی دیوار به دیوار هم شدهاند و هر آن میتوانند از اوضاع و احوال همدیگر خبردار شوند و میتوانند با یکدیگر ارتباط وثیق داشته باشند. اما همین نزدیکی و وضع همسایگی میتواند لوازم و پیامدهای منفی و ناخوشایند هم داشته باشد.
از جمله پیدایی و وجود بیماریهای مسری و واگیردار که ممکن است همه ساکنان دهکده جهانی را درگیر و مشغول خود کند. امروز ویروس یکی از این بیماریها در سطح دهکده جهانی به شدت شیوع پیدا کرده و در سطح گسترده قربانی میگیرد. ممکن است کسی شب در کشوری در شرق عالم به این ویروس مبتلا شود و صبح آن را در کشوری در غرب عالم به انسانهای دیگری منتقل کند. در زمانهای قدیم به دلیل کمبود امکانات و وسایل روابط و مناسبات جهانی، بیماریها در یک حیطه جغرافیایی محدود میماندند و احتمال همه گیری شأن کم بود. اما در زمان ما به دنبال پیشرفتهای تکنولوژیک، هیچ بیماری واگیرداری در یک حیطه جغرافیایی محدود و محصور نمیماند و همه قارهها و کشورها را در مینوردد.
این از پیامدهای تکنولوژی معطوف به دهکده شدن جهان است. تکنولوژی برای بشر مدرن جهانی ساخته است که حاکمیت و مدیریت آن در دست خود تکنولوژی است نه در دست بشر. اینک بشر اسیر دست تکنولوژی است و شیوع و گسترش جهانی این ویروس هم از پیامدهای تکنولوژی در ساختن دهکده تنگ و کوچک جهانی است. اگر افسار تکنولوژی مانند ابزار و آلات قدیم در دست بشر بود، بشر میتوانست از نتایج و لوازم آن جلوگیری کند اما میبینیم که جهان به راهی میرود که تکنولوژی تعیین میکند و دیگر چیزی در اختیار بشر نیست. به همین سبب بشر قادر به ممانعت از شیوع ویروس هم نیست.
تکنولوژی مدرن به همان اندازه که میتواند برای بشر خدمت کند میتواند مشکل آفرین و خطرناک باشد. مهر و قهر، دوستی و دشمنی در ذات تکنولوژی است. تکنولوژی مدرن به راهی میرود که هر آن ممکن است ریشهی بشر را بکند نه لزوماً با بمب اتم و بمب شیمیایی و بمب هستهای، بلکه با یک ویروس ناچیز و نامرئی. این سخن در سیاق این یادداشت در صورتی و با این فرض صادق تلقی میشود که این ویروس ساخته دست بشر در آزمایشگاه نباشد اما اگر اثبات شود که ساخته دست بشر در آزمایشگاه است آن موقع واقعاً باید فاتحهی علم و تکنولوژی مدرن خوانده شود. زیرا علم و تکنولوژیای که قادر به مهار ساخته کشنده خود نیست دیگر علم و تکنولوژی نیست بلکه آشکارا و مستقیم قاتل انسان است. خلاصه آن که دهکده جهانی ما به شدت بیمار است. بیماریش هم حاصل کار خودش است. خود انسان مدرن افسار زندگی و سرنوشتاش را به دست تکنولوژی داده است. تکنولوژی هم برایش دهکده جهانی ساخته است. از پیامدهای چنین حیاتی، پیدایی چنین ویروسهایی واگیردار است.»