در زمینه ثروت‌های ملی ما از منابع نفتی و گازی و طبیعی زیادی برخورداریم اما آیا ثروت اصلی ما این‌ها هستند یا کودکانی که به عنوان منابع انسانی ما آینده سازان کشورمان خواهند بود؟

به گزارش خبرگزاری مهر، کیهان نوشت: ما می‌خواهیم از این نسلی که امروز مثل مادّه خامی و مثل ذخیره‌ای در اختیار یکایک ماست، چه ساخته شود؟ آینده‌ای را که آن‌ها خواهند ساخت و پرداخت و پیش برد، چگونه تصویر کرده‌ایم؟ اگر حقیقتاً به آرمان‌های اسلامی و ملی و عظمت ایران و ایرانی و جبران راهی که دست‌های استبداد سیاه در این صدوپنجاه سال، دویست سال اخیر ما را در آن کشانده است، فکر می‌کنیم؛ اگر این‌ها برایمان مهمّ است و به آینده به معنای حقیقی کلمه اهمیت می‌دهیم، پس بایستی به تربیت کودک و نوجوان خیلی بپردازیم، درباره آن خیلی فکر کنیم و اهمیت آن را خیلی بشناسیم؛ که احساس می‌کنم برای برخی از مسئولان امور فرهنگی - دست‌اندرکاران - مسئله به این شکل مطرح نیست! امروز کودک ما - چه برسد نوجوان - آگاهی و هوشیاری‌ای دارد که داده تردید ناپذیر جو و فضای انقلاب است. (رهبر انقلاب ۲۳/۰۲/۱۳۷۷)
به طور قطع، کودکان هر کشوری آینده سازان آن کشور هستند و مهمترین نقش را در تحقق اهداف و آرمان‌های یک ملت ایفا می‌نمایند. یک وقت به طور کلی از لزوم توجه به پرورش کودکان برای نقش‌آفرینی در آینده صحبت می‌شود که کم و بیش همه به آن اذعان دارند و عملیات‌هایی هم تعریف شده و می‌شود. اما یک وقت بحث بر سر سرمایه سوزی بخشی از ظرفیت کودکان بر اثر آسیب‌های اجتماعی است که متأسفانه به اذعان اغلب کارشناسان و مسئولان علی‌رغم علم به موضوع، کار درخوری در این راستا صورت نمی‌گیرد. یکی از این ظرفیت‌ها که بر اثر آسیب‌های اجتماعی از فرآیند طبیعی رشد فردی و اجتماعی متمایز شده‌اند، کودکان کار هستند.


کودکان؛ مهم‌ترین ثروت آینده ساز کشور
قاسم حسنی مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار در گفتگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «اساساً یک خلاء بزرگی که در سطح ملی با آن مواجه هستیم این است که ما یک نهاد دیدبان حقوق کودک در کشور نداریم. در زمینه ثروت‌های ملی ما از منابع نفتی و گازی و طبیعی زیادی برخورداریم اما آیا ثروت اصلی ما این‌ها هستند یا کودکانی که به عنوان منابع انسانی ما آینده سازان کشورمان خواهند بود؟ در گفتگوها همیشه اذعان داریم که کودکان، سرمایه‌های اصلی ما هستند و واقعیت هم همین است اما در عمل به این واقعیت کم توجهیم. در واقع بی‌توجهی یا کم توجهی به کودکان، غفلت از سرنوشت آینده کشور است. با این نگاه انتظار می‌رود حداقل همان اهمیت و توجهی که به منابع دیگر کشور مثل نفت و پتروشیمی و… می‌شود، به این حوزه هم اهمیت داده شود.»
او می‌افزاید: «متاسفانه ما در این حوزه یک نهاد متولی نداریم و لازم است این نهاد متولی یک نهاد فرا قوه‌ای باشد و دستخوش رفت و آمدها و تغییرات رؤسا و مسئولان قوا قرار نگیرد. در حال حاضر ما نه تنها این نهاد دیدبان را نداریم بلکه برخی مسائل مرتبط با کودکان به طور عام، به صورت تکه پاره در نهادهای مختلف پخش شده است. مثلاً آموزش کودکان در وزارت آموزش و پرورش، بخش بهداشت در وزارت بهداشت و… به همین خاطر هیچ نهادی متولی و پاسخگوی این حوزه در سطح کلان نیست.»
مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار ادامه می‌دهد: «در مسئله کودکان کار که اساساً از چرخه حمایت اجتماعی خارج شده‌اند، حساسیت این مسئله عمیق‌تر است. آسیب این دسته از کودکان تا یک جایی متوجه خود کودکان است اما از یک مرحله‌ای به بعد آسیب کودکان، آسیب جامعه خواهد بود. اگر امروز با کودکان کار با تحقیر و بی‌توجهی برخورد کنیم، فردا نه تنها از سرمایه وجودشان بی‌بهره خواهیم ماند بلکه برای ما مشکل ساز هم خواهند شد. بنابراین لازم است توجه ویژه‌ای به این مسئله مهم صورت بگیرد.»


تشدید آسیب پذیری کودکان کار
آقای سید مهدی موسوی، فعال در حوزه مددکاری اجتماعی در گفتگو با گزارشگر روزنامه کیهان، بااشاره به تشدید آسیب‌های کودکان کار بر اثر شیوع ویروس کرونا اظهار می‌دارد: «به موضوع کودکان کار و خطراتی که به موجب شیوع ویروس کرونا برای این دسته از کودکان ایجاد شده باید از چند زاویه نگاه کنیم؛ از یک زاویه، اصل موضوع کار کودکان و آسیب‌های آن باید مورد توجه باشد که این بحث قبل از شیوع این ویروس هم وجود داشت و بعد از آن هم ادامه خواهد داشت. یعنی ما با یک گروهی سر و کار داریم که مهمترین عامل حضورشان در خیابان فقر و نیاز اقتصادی است. نکته دوم در مورد خود کروناست. اتفاقی که همه دنیا با آن درگیر هستند. بنده به واسطه مسئولیت بین‌المللی که در حوزه مددکاران اجتماعی دارم عرض می‌کنم که این دسته از کودکان در بسیاری از کشورهای دنیا در روزهای آغازین شیوع ویروس کرونا نسبت به کودکان کار غافل بودند. هرچند پس از مدتی به دلیل فشارها و مطالبات به این موضوع توجه شد. ما هم در ابتدا تقریباً دچار یک سردرگمی نسبت به توجه به این گروه از کودکان بودیم. دلایل متعددی از جمله آماده نبودن سازمان‌ها و دستگاه‌ها، ناشناخته بودن این ویروس و تاثیراتش و … موجب این سردرگمی شده بود.»
موسوی در ادامه می‌گوید: «علاوه بر این‌ها ذهنیتی هم ایجاد شده بود مبنی بر اینکه این ویروس بیشتر روی سالمندان اثر می‌گذارد و به کودکان آسیبی نمی‌رساند. به همین دلیل کودکان در اولویت رسیدگی نبودند. اما پس از گذشت مدتی توجه به کودکان کار که در معرض ابتلای به کرونا بودند با ورود برخی نهادهای غیردولتی فعال به ویژه در کلانشهرها و بخصوص در تهران آغاز گردید. یعنی سازمان‌های غیردولتی در حمایت از کودکان کار و خیابان که نمی‌توانستند کارشان را تعطیل کنند، جلوتر از سازمان‌های دولتی شروع به اقدام کردند و در ادامه سازمان‌های دولتی مثل بهزیستی، شهرداری و دیگر سازمان‌ها نیز به این جریان پیوستند. اما آیا این مقدار از کار کافی بود؟ خیر. زیرا در همان مقطعی که این حمایت‌ها صورت می‌گرفت باز هم خیلی از بچه‌ها را می‌دیدیم که ابتدایی‌ترین وسایل پیشگیری از شیوع این ویروس را در اختیار نداشتند. ضمن اینکه اساساً با توجه به محدود بودن تیم‌های شناسایی، تعدادی از کودکان مبتلا شده اصلاً شناسایی نمی‌شدند. بنابراین این مسئله، مشکل بسیاری از کشورها بود و ما وقتی با دبیرکل فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی صحبت می‌کردیم، آن‌ها هم به این واقعیت اذعان داشتند. انجمن‌های اکثر کشورهایی که مثل ما کودک کار و خیابان داشتند شرایط شأن تقریباً مشابه یکدیگر بود.»
این مددکار اجتماعی با تاکید بر اینکه؛ «این دسته از کودکان همانند بخش‌های زیادی از مردم کرونا را جدی نمی‌گیرند»، تصریح می‌کند: «مهم‌ترین عامل در مقابله با این ویروس رعایت بهداشت فردی و بهداشت محیط است. البته کودکان کار و خیابان ما قبل از کرونا هم از لحاظ بهداشت فردی و محیط شرایط خوبی نداشتند و طبیعتاً کرونا این موضوع را تشدید کرد. لذا لازم است نظام‌های اجتماعی ما حمایت‌های ویژه‌تری را نسبت به این گروه از کودکان داشته باشند.


اولویت اصلی، سلامت کودکان کار است
در بخش دیگری از گفت‌وگویم با آقای موسوی می‌پرسم؛ با توجه به نامعلوم بودن نقطه پایان کرونا چه اقداماتی علاوه بر خدمات بهداشتی باید برای کودکان کار صورت بگیرد؟ موسوی در پاسخ به این سوال اظهار می‌دارد: «اقدامات در این راستا چند وجهی است؛ یک وجه این است که کمک بشود بچه‌ها، هم دسترسی به اطلاعات بهداشتی داشته باشند و آموزش ببینند و هم اقلام بهداشتی در اختیارشان قرار بگیرد. طبیعتاً در شرایط فعلی این یک اولویت است. زیرا در غیر این صورت کودکان کار به دلیل ویژگی‌هایی که دارند (سطح پایین بهداشت فردی، نبود نظارت روی این دسته از کودکان و…) در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در کنار این اولویت ما یک مشکل دیگری هم داریم. کودکان کار و خیابان ما چند دسته هستند؛ یک دسته کودکان زیر ۱۵ سال هستند که طبق قانون اصلاً نباید کار کنند. لذا عزم‌ها باید جزم شود تا کودکان زیر ۱۵ سال کار نکنند. ارائه حمایت‌های اجتماعی از این کودکان مسئله دیگری است که جداً باید مورد توجه قرار بگیرد.»
او می‌افزاید: «گروه دوم بچه‌های ۱۵ تا ۱۸ سال هستند که به کار در کارگاه‌های تحت نظارت یا بدون نظارت‌اشتغال دارند. برای این‌ها متناسب با شرایط شأن باید برنامه ریزی صورت بگیرد. مثلاً کودکی که به اصلاح و تربیت رفته و برگشته و الان در خیابان مشغول کار است، یک نوع حمایت خاص تری را نیاز دارد نسبت به کودکی که این شرایط را ندارد.»
موسوی معتقد است: «کودکی که درگیر جرم و اعتیاد و آسیب‌های دیگر است، نوع حمایتش متفاوت از کودکی است که درگیر این آسیب‌ها نیست. آنچه که مهم است در وهله اول شناسایی این دسته از کودکان کار است. در شناسایی، دولت و سازمان‌های غیردولتی می‌توانند کمک کنند. شناسایی این کودکان هم باید به صورت محله محوری باشد، چه بر اساس محل سکونت و چه بر اساس محل کار. محوریت این کار هم به سازمان‌های غیردولتی فعال در این حوزه سپرده شود. بعد از این مرحله با کمک تمام ظرفیت، این کودکان تحت آموزش فنی حرفه‌ای ناظر به نیازهای شغلی موجود قرار بگیرند و پس از آموزش رها نشوند و در مکان‌های مورد نیاز بکارگیری شوند.»


لزوم توجه به آموزش‌های کاربردی
«در زمینه مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینه مسائل آموزش این است که ما آموزش‌های دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزش‌های عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درس‌ها و بحث‌های فایده‌محور را مطرح بکنید.» (رهبر انقلاب ۱۴/۰۳/۱۳۹۹)
«همان‌طور که رهبر معظم انقلاب اخیراً در بحث لزوم تحول آموزش در کشور فرمودند، اساساً منطق همین را حکم می‌کند والّا هدر رفت هزینه‌ها (نیروی انسانی، زمان و امکانات مادی) را درپی خواهد داشت. لذا منطق کار ایجاب می‌کند هدفگذاری متناسب با نیاز باشد.»
موسوی، فعال اجتماعی با بیان این مطلب تاکید می‌کند: «بنده معتقدم کودکان ما حتی حین درس آموزی هم می‌توانند کار و مهارت یاد بگیرند.»
او در بخش پایانی اظهاراتش می‌گوید: «کارفرماها نیز باید نسبت به مراقبت از این کودکان دغدغه لازم را داشته باشند. در این صورت می‌توان امیدوار بود که گام‌های مثبت‌تری را در این راستا برداریم. به طور کلی کودکان سرمایه کشورمان هستند و کودکان کار و خیابان هم بخشی از این سرمایه به شمار می‌روند. اگر نتوانیم از این سرمایه حمایت لازم را انجام دهیم طبیعتاً آن‌ها را از دست داده و کشور ضرر خواهد کرد.»