به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم» با ترجمه و گردآوری احمد سیف بهتازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب شصتونهمین عنوان از مجموعه «علوم انسانی» است که اینناشر چاپ میکند و شامل اسنادی درباره اقتصاد ایران در قرن نوزدهم میلادی است که کنسولهای انگلیس در شهرهای مختلف ایران نوشتهاند.
مطالب اینکتاب ریشه در پژوهشهای دوران دانشجویی نویسنده و تحقیقات وی در آرشیو وزارت امور خارجه انگلستان دارند که به گفته وی، فراوانی اسناد موجب حیرتش شده است. بین اسناد موجود در وزارت خارجه بریتانیا، سندهای زیادی هم درباره ایران وجود دارد که گردآورنده کتاب در اینزمینه، سراغ اسناد مربوط به قرن نوزدهم رفته است.
بخش زیادی از اطلاعات مربوط به اقتصاد ایران در قرن نوزدهم، از خلال همیناسناد که در آرشیو وزارت خارجه بریتانیا موجودند، مشخص میشود و احمد سیف به مشابهت چنینوضعیتی درباره اسناد موجود در آرشیو روسیه تزاری هم اشاره کرده است. در کنار گزارشهای کنسولهای انگلیس در ایران، ترجمه گزارشهای دیگر کارگزاران استعمارگر بریتانیا در ایران هم در کتاب آمده که به گفته مولف کتاب، نشاندهنده تلاش جدی انگلیسیها برای گردآوری اسناد و اطلاعات هستند.
کنسولها و دیگر دیپلماتهای انگلیسی در قرن نوزدهم که در ایران حضور داشتند، به فراخور قابلیتها و تواناییهایشان گزارشهای مختلفی از اوضاع ایران، از تجارت ولایات مختلف تا ریزدرآمدهای دولت ایران تهیه کردهاند. کنسولها که در شهرهای اصلی ایران مستقر بودند، وظیفه داشتند گزارشهایی از وضعیت تجاری شهر و محل ماموریت خود تنظیم کنند که برای وزارت خارجه انگلستان ارسال و در پارلمان انگلستان عرضه میشدند. اینگزارشها معمولا پس از بررسی در پارلمان، در قالب مجموعههای سالانه «گزارشهای کنسولی و دیپلماتیک درباره تجارت و مالیه» منتشر میشدند که حالا در آرشیو وزارت خارجه بریتانیا قرار دارند.
عناوین گزارشهایی که در کتاب «اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم» چاپ شدهاند، به اینترتیب است:
گزارشی درباره تجارت و منابع ولایت گیلان برای سال ۱۸۶۹، گزارش کنسول جونز درباره تجارت ولایت آذربایجان در سال ۱۸۷۰، گزارش کنسول راس درباره تجارت و بازرگانی خلیج فارس برای سالهای ۱۸۷۸-۱۸۷۳، تجارت و بازرگانی ولایت استرآباد در سال ۱۸۸۱، تجارت ولایت آذربایجان برای سال مالی ۳۱ مارس ۱۸۸۲، کشت و تجارت تریاک در ایران، گزارشی درباره منابع کشاورزی آذربایجان، گزارش تجارتی آذربایجان ۲۱ مارس ۱۹۰۵ تا ۲۰ مارس ۱۹۰۶، تجارت ولایت کرمان در سال ۱۹۰۶-۱۹۰۵، تجارت ولایات کرمانشاه، همدان، کردستان و ملایر برای سال منتهی به ۲۰ مارس ۱۹۰۶، کشت زیتون در شمال ایران، در سرزمین شیر و خورشید یا ایران مدرن، شیراز در قحطی ۱۸۷۲-۱۸۷۰، گزارش بانک شاهنشاهی به گرانت داف، گزارش چرچیل (۱۴ آوریل ۱۹۰۶)، جادهسازی در ایران، یادداشتهای یک اقتصاددان درباره ایران، گزارشی درباره اوضاع مالی و منابع معدنی ایران، شایعترین بیماریها و شرایط اقلیمی شمال ایران، صورت درآمدها و هزینههای دولت ایران.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
در این موقع بود که اولین کمکهای مالی از انگلستان برای کمیته نجات ایران رسید. در هر شهر پولها را حفظ و به بهترین و کارآمدترین شیوه ممکن بین فقرا تقسیم کردند. در مورد شیراز که من از تجربه خودم حرف میزنم مشخص شد که دادن پول بهترین شیوه مددرسانی است، چون کوشش برای خرید نان بهمقدار زیاد موفق نبود و باعث افزایش قیمت آن میشد. بسیاری از متقاضیان را جواب کردیم، ولی کسانی که کمک مالی هفتگی دریافت میکردند یک کاغذ شمارهدار داشتند و مشخصاتشان در دفتری که به همین منظور نگاهداری میشد حفظ شده بود. بهواقع به فقیرترینها کمک میکردیم. مشکلات تصمیمگیری در خصوص تقاضای متقاضیان کمک زیاد بود و در بسیاری از موارد که نمیتوانستیم به آنها به طور دائمی کمک کنیم، موقتا مساعدت میکردیم.
خانه بزرگی اجاره شد و در آن همه یتیمهایی که در خیابانها یافته بودیم جا دادیم. اینها عمدتا کودکان روستاییان بودند، اگرچه تعدادی فرزند شهرنشینان هم در میانشان بود. آنها را به یک مسئول ایرانی انساندوست و وظیفهشناس سپردیم و او هم بهواقع برای آنها زحمت کشید و البته به طور مرتب اعضای کمیته نجات سرکشی میکردند و این خانه سرزده هم مورد بازرسی قرار میگرفت. کودکان فقیری که در حال مرگ به این مرکز میآمدند بهزودی بهصورت کودکان قوی و سالم درمیآمدند، و غذای مرتب و جای مرتب و لباسهای مناسب واقعا معجزه میکرد. اغلب کارمندان یکی دوتا از این کودکان را بعدها به خدمت گرفتند. هفتسال بعد، یکی از بچهها که به عنوان دستیار مسئول اصطبل برای من کار میکرد و سرپرست پیشخدمتها شده بود ماهی ۳۰ شلینگ از من حقوق میگرفت و میتوانست در هر جای دیگر نیز به همین میزان حقوق بگیرد. دوتای دیگر را بهعنوان کمک اتاق بیلیارد به خدمت گرفته بودم و آنها الآن خدمههای قابل احترامی هستند. وقتی قحطی به پایان رسید، کودکان خیابانی که کسی به دنبالشان نیامده بود در حرفههای مختلف آموزش دیده و در منازل ثروتمندان ایرانی بهعنوان خدمه استخدام شدند.
اینکتاب با ۲۷۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۹ هزار تومان منتشر شده است.