اورهان پاموک برنده جایزه نوبل از ترکیه که در حال تمام کردن پروسه نوشتن رمانی چندساله به نام «شب‌های طاعون» است، در یک مصاحبه از فعالیت‌های جدیدش خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از حریت دیلی، کتاب جدید پاموک یعنی «شب‌های طاعون» درباره یک پاندمی است که اوایل سده ۱۹۰۰ شکل گرفت بود و این در حالی است که اکنون طاعون قرن بیست‌ویکمی یعنی کروناویروس نیز همه جای دنیا را گرفته است.

پاموک در یک مصاحبه جدید گفته است خیلی ناراحت شده که پاندمی راهش را زمانی به خیابان‌ها و جوامع امروز باز کرد که او در حال نوشتن چنین رمانی بود و این اتفاق باعث شد او روند کارش را آهسته کند؛ اما او حالا انگیزه کافی برای تمام کردن رمان دارد.

پاموک همچنین گفت می‌خواست به عنوان یک هنرمند بصری هم وارد این پروژه ادبی خود بشود و این همان کاری است که او با رمان «موزه معصومیت» انجام داده بود. به همین منظور در حالی که او داشت برای کتاب طاعون تحقیق می‌کرد، به بررسی کتاب‌های پزشکی، بروشورهای داروها و تصویرگری‌های آن بازه نیز پرداخت.

بر پایه تمام این محتواها، او در حالی که داشت فضای رمان را خلق می‌کرد، در یک دفتر یادداشت برای خود نقاشی‌هایی هم در ارتباط با کتاب انجام داد.

پاموک، که قبلاً اپیزودی کوتاه از این رمان را منتشر کرده، این نقاشی‌ها را برای نخستین بار روی وبسایت دانشگاه کلمبیا منتشر کرده است. این تصویرها نمایانگر فضا و روحیه آن دوران هستند.

در عین حال وی گفت نمایشی از ۴۰ کپی از اقلامی که در رمان «موزه معصومیت» او به کار رفته بود قرار بود در پنج شهر چین به نمایش دربیاید، اما آن نمایش هم به خاطر پاندمی کووید -۱۹ به تاریخ دیگری موکول شده است.

پاموک درباره دخترش هم صحبت کرد. این چهره ادبی دختری به نام ریا دارد که او هم می‌خواهد نویسنده باشد. نخستین بار نام ریا در قالب قهرمان رمان «کتاب سیاه» پاموک مورد استفاده قرار گرفت که در سال ۱۹۹۰ چاپ شد. یک سال بعد دختر پاموک به دنیا آمد و او نامش را ریا گذاشت. او همچنین رمان «نام من قرمز است» را به دخترش تقدیم کرد. در «دیگر رنگ‌ها» او درباره مدرسه و روابط دخترش صحبت کرد.

وقتی پاموک جایزه نوبل ادبیات را در سال ۲۰۰۶ دریافت کرد، ریا نخستین فردی بود که در مراسم به او تبریک گفت. ریا همچنین پدرش را در مراسم شام پادشاه سوئد کارل گوستاو شانزدهم همراهی کرد و نامش را به عنوان جوان‌ترین مهمان میز پادشاه در تایخ ثبت کرد.

حالا ریا تحصیلات خود را تکمیل کرده، همسر دارد و در استانبول زندگی می‌کند. به نظر می‌رسد او هم استعداد پدرش را به ارث برده باشد و ظاهراً نخستین رمان خود را به پایان رسانده است. البته پاموک مخالف حضور یک نویسنده دیگر با اسم پاموک است و باید دید در نهایت چه اتفاقی می‌افتد.