به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد (خاطرات کاخ سفید)» نوشته جان بولتون بهتازگی با سرپرستی ترجمه محمد معماریان توسط انتشارات امیرکبیر منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده خاطرات جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی دولت دونالد ترامپ است که به ضدیت با ایران شهره بود و یکی از مقامات جنگطلب حزب جمهوریخواه آمریکا محسوب میشود. بولتون توسط ترامپ کنار گذاشته شد و خاطرات خود را نوشت که در قالب این کتاب به چاپ رسیدند.
اکتاب پیشرو در برگیرنده خاطرات ۱۸ ماهه حضور بولتون در دولت ترامپ و جایگاه مشاور امنیت ملی اوست. ترجمه انتشارات امیرکبیر از این کتاب از نسخه انگلیسی«the room where is happened: White House memoir» انجام شده که اوایل تابستان امسال به بازار عرضه شد.
انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۶ بیشتر شبیه به یک شوخی بود تا یک واقعیت سیاسی و خیلی از مردم و اندیشمندان جهان تا پایان سال اول ریاستجمهوری او، این مساله را باور نمیکردند. اعلام ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا همه دنیا را در یک شوک فرو برد و موجب شد حزب جمهوریخواه این کشور تلاش کند با احاطه او توسط مدیران خود، ضمن کنترل رفتارهای هیجانی و غیرسیاسی او، زمینه را برای اعمال دستورالعملهای مرکزیت این حزب فراهم کند. بهاینترتیب کابینه او را چهرههای جمهوریخواه پر کردند. اما ترامپ در ادامه با خیلی از آنها به مشکل برخورد.
یکی از چهرههایی که از ابتدا بهعنوان گزینه جدی حزب جمهوریخواه برای وزارت امور خارجه مطرح بود، جان رابرت بولتون بود که به دلیل اختلافات حزبی کنار گذاشته شد و حزب جمهوریخواه او را برای تصدی مشاور امنیت ملی پیشنهاد کرد. اما ابتدا مایکل فلین و سپس هربرت مک مستر بر این صندلی نشستند. در نهایت، مارس سال ۲۰۱۸ بود که تلاشهای جمهوریخواهان جواب داد و جان بولتون که یکی از چهرههای تندروی جمهوریخواه و ضد ایرانی محسوب میشود، مشاور امنیت ملی ترامپ شد. اما در ادامه داستان، ترامپ، بولتون را هم مانند خیلی از دولتمردانش کنار گذاشت. در نتیجه بولتون هم برای افشاگری کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» را نوشت که در آن، ۷۰۰ بار نام ایران را به کار برده است.
مطالب این کتاب هرچند به نیت افشاگری علیه سیاستهای ترامپ درج شدهاند اما بههرحال به قلم یک سیاستمدار تندروی ضد ایرانی نوشته شده که در اثر خود درباره خروج آمریکا از برجام، این استدلال را میآورد که ایران یک تهدید عمده برای منافع آمریکا و متحدانش یعنی اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در غرب آسیا محسوب میشود. بولتون معتقد است تا زمانی که رژیم کنونی ایران تغییر نکند، هیچ توافقی برنامههای هستهای و تسلیحاتی آن را مهار نمیکند. او در این کتاب همچنین از عدم تمایل ترامپ برای درگیری نظامی با ایران سخن گفته است. بولتون همچنین روایت میکند که پس از هدف قراردادن پهپاد جاسوسی آمریکا توسط سپاه پاسداران، همه تلاش خود را برای راضیکردن ترامپ برای جنگ با ایران به کار گرفته است. ترامپ در یکی از مصاحبههای خود با شبکه فاکسنیوز درباره رویکرد جنگطلبانه بولتون گفته است: «هی میخواست روی همه بمب بریزد و مردم را بکشد.»
خروج آمریکا از برجام، انهدام پهپاد جاسوسی گلوباهاوک آمریکا در خلیج فارس توسط ایران، ماموریت نخستوزیر ژاپن در سفرش به ایران و دیدارش با رهبر ایران، دیدارهای ترامپ با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی، حواشی حضور ترامپ در پایگاه نظامیان آمریکایی در عراق (عینالاسد)، انفجار نفتکشهای بندر فجیره امارات، مسائل مربوط به سوریه، اختلافات امریکاییها با اتحادیه اروپا و روسیه از جمله موضوعات مهمی هستند که بولتون در کتاب خود به آنها پرداخته است.
این کتاب ۱۵ فصل با این عناوین را در خود جا داده است:
«قدمزدن در مسیری طولانی به سوی اتاقی در گوشه بال غربی»، «فریاد بزن "امان ندهید! " و سگان جنگ را رها کن»، «آمریکا خلاص میشود»، «فلاخن سنگاپور»، «داستان سهشهر: نشستهای بروکسل، لندن، و هلسینکی»، «ناکام گذاشتن روسیه»، «ترامپ دنبال دروازه سوریه و افغانستان میگردد، اما نمیتواند آن را پیدا کند!»، «آنجا که آشوب، سبک زندگی باشد»، «ونزوئلای آزاد»، «غرش اژدهای چین»، «ورود به هتل هیلتون هانوی، خروج از آن و بازی در پانمونجوم»، «ترامپ ابتدا راهش را گم میکند و بعد هم شهامتش را»، «از ماموریت ضدتروریستی افغانستان تا جلسه قریبالوقوع کمپ دیوید»، «پایان چکامه» و «ختم کلام».
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
ترامپ که از حرفشنیدن خسته شده بود، اکنون داشت شانه بالا میانداخت و آه میکشید. بهوضوح مشتاق تمامشدن این بحث بود، اما مون دستبردار نبود. او تاکید کرد که کره جنوبی ۲.۴ درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف بودجه دفاعی خود میکند که بالاترین سطح در میان متحدان ایالات متحده به شمار میآید. ترامپ قبول داشت و گفت که آلمان و ژاپن هم وضعیتی یکسان با کره جنوبی دارند تازه آنان تحت تهدید نیستند. ترامپ ۵ میلیارد دلار را میخواست و به من گفت که مذاکرات را رهبری کنم. هفتاد سال بود که ایالات متحده نقش ارتش کره جنوبی را ایفا میکرد و حالا او میخواست با کیم جونگ اون دیدار کند تا کره جنوبی را نجات دهد. مون با وجود اقرار به کمکهای بیشمار ایالات متحده، با این موضوع مخالفت کرد و گفت که سئول صرفاً پذیرنده کمکها نبوده است، بهعنوان مثال، کره جنوبی سربازانی را به ویتنام و افغانستان فرستاده بود، ولی ترامپ دیگر کارش تمام شده بود و به من گفت که با کسی تماس بگیرم و مذاکرات را شروع کنم.
ترامپ در هنگام ناهار و پس از خروج خبرنگاران تکرار کرد که کیم به شدت مایل است که او را ببیند. ترامپ دوباره از طرف آمریکایی درباره برنامههای حضور مون پرسید و با لحنی که به نظر من از روی فریب بود پرسید که چرا کیم نمیخواهد که کره جنوبی حضور داشته باشد. مون پاسخ داد که هیچ مذاکرات مهمی میان این دو کشور برقرار نشده است، علتش هم سرسختی کره شمالی است، چون به نظر کره شمالی، قرار داشتن کره جنوبی در جبهه آمریکا موجب میشود که کره شمالی در موضع ضعف قرار بگیرد. ترامپ گفت که او در دیدار دوجانبه خود بر کمکهای کره جنوبی تاکید خواهد کرد و هرچه را که میان او و کیم رخ دهد به مون خواهد گفت. ترامپ از اینکه تمام دنیا بابت این دیدار هیجانزده بودند خوشحال بود و (به عقیده او) این خبر مهمتر از نشست گروه بیست شده بود. کیم پذیرفته بود که از مرز عبور کند و میخواست تا مذاکرات دیپلماتیک بلافاصله پس از آن آغاز شود؛ به همین دلیل بود که ترامپ میخواست تا ناهار را هرچه زودتر ترک کند. همه اینها چرندیات بود. هیچ شکی وجود نداشت که چهکسی بهشدت میخواست چهکسی را ببیند و او همان کسی بود که اینجا بالای منبر رفته بود.
این کتاب با ۶۰۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷۵ هزار تومان منتشر شده است.