خبرگزاری مهر - گروه استانها: یاد روز حافظ سال جاری که بیست و چهارمین دوره بزرگداشت این شاعر بزرگ ایرانی است با رویدادی ناگوار در دنیا همزمان شده است که شاید تا سالها در سرودهها و آثار ادبی از آن یاد شود.
شعر حافظ، شعری است پر از امید و انرژی؛ همواره مخاطبان خود را به شکیبایی در برابر ناملایمات سفارش کرده و به گشایش گرهها امید و نوید داده است، به همین دلیل برای روزهای سخت بسیاری از مردم ما نیز همچون پناه گاهی مطمئن بوده است.
انگار حافظ همین امروز با ما و در میان ما زندگی میکند و شاهد این بلای فراگیر جهانی است که میگوید: «مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ کجاست فکر حکیمی و رأی برهمنی».
در این میان آنچه مهم است اینکه نسخه حافظ برای مردم در بحران و گرفتاری مانند بیماری کرونا چیست؟ و آیا حافظ در دوران کنونی پناهی برای مردم در سرودههایش پیشنهاد میکند؟ همچنین آیا از رندی حافظ میشود در گذر از تنگناها استفاده کرد؟
اسماعیل آذر، استاد ادبیات فارسی و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این پرسشها به بخش پایانی غزلی از لسان الغیب اشاره میکند آنجا که میگوید «حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی / من از آن روز که دربند توأم آزادم»، ادامه میدهد: تمام دیوان حافظ به اعتباری دیوان آزادگی بشر از چسبندگی این عالم است.
وی با بیان اینکه برای امروز حافظ میتواند داروی معنوی باشد، میافزاید: دیوان حافظ شفابخش است و انسان امروز را آرام سازد؛ «بر سر آنم که گر ز دست برآید / دست به کاری زنم که غصه سرآید»
آذر با بیان اینکه همه سخن حافظ برای رهایی از غصه است، ادامه میدهد: بگذرد این روزگار تلختر از زهر، بار دگر روزگار چون شکر آید؛ ما باید برای روزگاری که مثل شکر شیرین است چگونه رفتار کنیم؟ او در این غزل داروی ما را میدهد زیرا صبر و ظهر هر دو دوستان قدیم هستند و بر اثر صبر نوبت ظفر آید.
این استاد ادبیات و زبان فارسی و حافظ شناس میگوید: وقتی کاری از دست ما ساخته نیست آخرین راه برای انسان صبر است پس این روزگار تلختر از زهر شیرین خواهد شد اما برای رسیدن به این پیروزی و این حلاوت و شیرینی باید صبر اختیار کنیم.
وی خطاب به علاقه مندان واقعی شعر حافظ میگوید: همیشه در کلاسهایم به دانشجویان توصیه میکنم که اگر انسان هزار سال دیگر حافظ را بخواند، آیا مانند انسان امروزین از مطالعه شعر حافظ لذت میبرد؟ فرض بگیریم که لذت میبرد، به چه دلیلی این لذت برده میشود؟ گفت: حافظ که از ازل تا به ابد فرصت درویشان است؛ اگر از من بپرسند تاریخ تولد حافظ چه زمانی است؟ می گویم ازل؛ اگر بپرسند حافظ کی وفات پیدا کرده است؟ می گویم، ابد.
به باور اسماعیل آذر، شعر حافظ مثل گهواره ای میماند که یک بندش به حلقه ازل و بند دیگرش به ابد وصل است و این گهواره شعر و غزل حافظ همچنان در حرکت است؛ در تمام دیوان حافظ به جز قسمتی که حافظ را شخصی عادی و مانند همه انسانها نشان میدهد که در یک گوشه از شیراز زندگی میکند و نه همسر، نه فرزند و نه همکاری داشته، اگر این چنین شعر را شناسایی و جدا بکنیم میبینیم که تمام اشعار حافظ برای امروز گفته شده است. حتی حافظ در اندیشه پردازش حکمت برای انسان از هیچ چیز دریغ نکرده است، او غزل را که برای عشق و شباب و کمال پدید آمده کناری میگذارد و به انسان پند میدهد.
وی مثال میزند و میگوید: حافظ از پس ۸ قرن بانگ بر میآورد که «هان مشو نومید چون واقف نِه ای از سِرّ غیب / باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور» یا در جای دیگری پیام میدهد: «هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار / کس را وقوف نیست که انجام کار چیست / پیوند عمر بسته به موییست هوش دار / غمخوار خویش باش غم روزگار چیست».
حافظ انسان را به خدا وصل میکند
به گفته این استاد زبان فارسی، حافظ برای انسانهای وامانده میسراید: کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ / ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی / ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن / که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی؛ او همه جا دست انسان را میگیرد و راه میبرد؛ وقتی حافظ انسان را به خدا وصل میکند یعنی همیشه او هست.
عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر میگوید: در شعر حافظ جنبههای مختلف جهان انسانی و زندگی انسانها نمود یافته است هرچند حافظ بیشتر به جنبههای منفی درونی، اخلاقی و رذیلتها میپردازد اما در شعر او اشاره به بحرانهای زندگی هم میبینیم و بحثهایی درباره آنها مطرح کرده است؛ بیماریها شبیه کرونا را قطعاً در شعر حافظ نمیبینیم اما بحرانها و گرفتاریها را در غزلها و اشعار حافظ میتوان دید زیرا درد بارها در شعر حافظ دیده میشود و خیلی وقتها این درد فراغ، جدایی و ریا است.
محمد مرادی مهمترین چاره حافظ برای درمان درد را صبر عنوان میکند و میافزاید: حافظ معتقد است یکی از چیزهایی که میتواند دردها را درمان کند و ما به نتیجه مثبت در برابر دردها برسیم، صبر است برای مثال در این شعر میگوید: «ای هدهد صبا بسبا میفرستمت / بنگر که از کجا بکجا میفرستمت، در پایان این غزل اشاره میکند که «ساقی بیا که هاتف غیبم بمژده گفت / با درد صبر کن که دوا میفرستمت»، یعنی صبر مقدمه رسیدن به درمان است.
شاعر، پژوهشگر ادبی شیرازی گزینه دیگری که حافظ برای درمان دردها می پیچد را درمان درد از جانب خدا عنوان میکند و میگوید: خطابی که حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم دارد اشاره میکند که توصیف خداوند به شفاست؛ حافظ نیز اشاره میکند «دردم از یارست و درمان نیز هم، دل فدای او شد و جان نیز هم»، یعنی هچنان که دردی آمده است درمانش را هم از خداوند باید خواست.
مرادی ادامه میدهد: اینکه درد انسانها و درمان آن از جانب خداوند است در دیگر اشعار حافظ دیده میشود مانند «سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی، دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی»؛ شاید در مصرع دوم منظور از خدا را همدمی یک گونهای قصد دارد مرهم دردها را متوجه اراده الهی میکند.
این برنده جایزه «قلم زرین» برای مجموعه شعر «تو سیب و گندم تو خود حوا» در ادامه به نکتهای پیرامون دردها در شعر حافظ اشاره میکند و میگوید: هرکسی نمیتواند دردها را درمان کند و ما برای درمان دردها باید طبیب مناسب پیدا کنیم؛ آنجا که میسراید طبیب راه نشین درد عشق نشناسد / برو به دست کن ای مرده دل مسیح دمی؛ همین طور که مسیح درد روح شفا میدهد پس ما نیز باید طبیب حاذقی برای دردهایمان پیدا کنیم البته این درد باز درد عرفانی است.
مرادی با این حال از این یاد میکند که حافظ علیرغم اینکه در دورهای تاریک می زیسته همچنان امید خود را از دست نداده و میگوید: امیدواری و امید داشتن به الطاف خداوند و سپری شدن روزگار سخت را به این شعر آورده است که بگذرد این روزگار تلختر از زهر، بار دگر روزگار چون شکر آید یا مژدههایی که در شعر حافظ میبینیم بر گذشت این سختیها؛ روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد، دنبال به پایان رسیدن این شرایط دشوار است.
امید به زندگی به فراوانی در اشعار حافظ دیده میشود
به گفته این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، امید به زندگی علیرغم سختیها به فراوانی در اشعار حافظ دیده میشود.
مرادی با اشاره به اینکه آیا حافظ در دوران کنونی پناهی برای مردم در سرودههایش پیشنهاد میکند، عنوان میکند: این موضوع بستگی به نگاه ما به شعر حافظ دارد؛ در شرایط خانه نشینی و قرنطینه زمان مناسبی است که مطالعات فرهنگی خویش را افزایش دهیم، تاریخ بخوانیم و از گذشتههای خودمان درس بیاموزیم.
وی با بیان اینکه حافظ اوج تلاش، تدبیر، صبر و خویشتنداری در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی اسلامی است، میافزاید: اکنون زمان مناسبی است که در نبود امکان رفتن به سینما، تئاتر و محیط تفریحی به کتاب پناه ببریم و شعر حافظ بخوانیم و قطعاً تفرج و گلگشت در دیوان حافظ کمتر از گشت و گذار در طبیعت و خیابانها نخواهد داشت، حافظ میگوید: صبحدم از عرش میآمد خروشی عقل گفت، قدسیان گویی که شعر حافظ از بر میکنند؛ شعر حافظ قدسیان را هم سرمست میکند.
مرادی ادامه میدهد: نمیتوانیم به باغ و بوستان برویم میتوانیم از گلبرگهای شعر حافظ استشمام کنیم، البته تأثیر روانی شعر حافظ امید، شادی در ما بیشتر میشود و غم از ما دور خواهد شد زیرا حافظ ما را به بردباری و مردم دوستی و مهر و محبت نزدیک میکند.
وی رندی در شعر حافظ را برآمده از اضلاعی دانست که از آن انسان دوستی، صبر و بهره بردن از ویژگیهای جهان، ریاستیزی و توکل به خداوند و بسیاری دیگر از جنبههای زندگی حافظ در این واژه نهفته است.
به گفته عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز، رندِ شعر حافظ از دیگران ناراحت نمیشود زیرا معتقد است «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا»؛ اگر ما در این شرایط که درگیریهای ذهنی زیاد شده مشکلی میان دوستان یا دشمنان پیش بیاید اگر از زاویه رند در شعر حافظ نگاه کنیم قطعاً میتوانیم از این بحران خلاص کنیم؛ رند در شعر حافظ کمتر دچار تردید و نومیدی میشود.
وی در پایان تاکید میکند: اگر بتوانیم به الگوی متعادل رند در شعر حافظ برسیم بسیاری از بحرانها در روزگار کنونی آسان خواهد شد.