کار وقتی‌که در وقت خود انجام گرفت، تأثیر می‌کند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای انجام ندادن تکلیف در وقت خود را عامل بی تأثیر بودن قیام توابین معرفی می‌کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، روز اول ربیع‌الثانی، سالروز آغاز قیام توابین است. توابین نخستین عکس‌العمل همگانی بود که در ارتباط با حادثه کربلا، توسط مردم کوفه شکل گرفت؛ چرا که از یک سو، در کوفه شیعیان فراوانی زندگی می‌کردند که به امیرمومنان (ع) و امام حسین (ع) علاقمند بودند و از سوی دیگر، آنان با نامه‌های خود، آن حضرت را به عراق دعوت کردند، و سپس از یاری او سرباز زدند و در واقع اباعبدالله الحسین (ع) و یارانش را تسلیم دشمن کردند و از سوی سوم، جمعی از همین مردم در آن حادثه هولناک مشارکت داشتند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای انجام ندادن تکلیف در وقت خود را عامل بی تأثیر بودن قیام توابین معرفی می‌کنند: «همیشه کار وقتی‌که در وقت خود انجام گرفت، تأثیر می‌کند یا تأثیر آن افزایش پیدا می‌کند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمی‌کند یا اثر کمی می‌کند. بعضی اصلاً فریضه را انجام نمی‌دهند، میگویند بی‌خیال؛ بعضی انجام می‌دهند امّا با تأخیر؛ بعضی می‌گذارند وقت که گذشت انجام می‌دهند، مثل توّابین».

بعد از شهادت امام حسین (ع)، شیعیان کوفه به خاطر بی وفایی و پیمان‌شکنی که نسبت به آن حضرت از خود نشان داده بودند، به شدّت پشیمان بودند. آنها به امام حسین (ع) نامه نوشتند و عاجزانه اصرار کردند تا آنها را از ظلم و جور امویان نجات دهد. اگرچه امام حسین (ع) باید بر اساس رسالت الهی خویش اقدام به امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد و در مقابل ظالمان موضع می‌گرفت، حتی اگر کوفیان از او دعوت نمی‌کردند؛ ولی دعوت آنها نیز یکی از علل قیام امام و حرکت او به طرف کوفه بود. با این وجود، آنها بعد از دعوت امام حسین (ع) ایشان را تنها گذاشتند و یاری نکردند!

آنها تنها راه جبران گناه عظیم کشته شدن امام و شکست‌های تحقیر کننده خویش را، قیام و خونخواهی امام حسین (ع) می‌دانستند و می‌گفتند: ما مثل بنی‌اسرائیل شده‌ایم که حضرت موسی برای جبران نافرمانی و برگشت از گوساله پرستی آنها، دستور داد یکدیگر را بکشند. تنها راه توبه ما نیز قیام و کشتن دشمنان است.

شهادت امام حسین (ع) چنان تأثیری در میان آنان گذاشت که به چیزی جز شستشوی لکّه ننگ بی وفایی و عدم نصرت آن حضرت فکر نمی‌کردند. آنها نه طالب فتح و پیروزی بودند و نه برای رسیدن به حکومت و غنایم پیکار می‌کردند. آنها وقتی که از شهر و دیار خویش خارج شدند، می‌دانستند که دیگر باز نخواهند گشت و همه اینها را جناب «سلیمان بن صرد خزاعی» به آنها گوشزد کرده بود و توابین نیز در پاسخ سلیمان گفتند: «ما برای دنیا و رسیدن به حکومت قیام نمی‌کنیم و هدف ما توبه از گناهان خویش و خونخواهی فرزندان دختر رسول خداست».


آنان در واقع می‌خواستند با کشتن و کشته شدن، از عذابی که به روح و جانشان افتاده بود، رهایی یابند و گناهان خویش را شستشو دهند. به همین دلیل در همان زمان، مختار نیز برای جمع‌آوری نیرو جهت مبارزه و قیام علیه حکومت ستمگر تلاش می‌کرد، ولی با این حال حاضر به همکاری با سلیمان نبود و می‌گفت: «سلیمان می‌خواهد با این قیام، خود و یارانش را به کشتن دهد، او مردی است که از آئین جنگ آگاهی ندارد».


توابین در آغاز قیام کنار قبر امام حسین (ع) رفتند و نهضت خویش را از آنجا آغاز کردند و نخستین بار توسّط برخی از آنان شعار «یالَثاراتِ الْحُسَیْنِ» سر داده شد. همه این تلاش‌ها و جانبازی‌ها توسّط کسانی صورت می‌گرفت که روزی در کوفه از تهدیدهای «ابن زیاد» که با تعداد محدودی وارد کوفه شد، ترسیده بودند و مسلم بن عقیل (س) سفیر امام حسین (ع) را تنها گذاشتند و شهر را تسلیم دشمن کردند؛ ولی پس از حادثه عاشورا، چنان روحیّه ای پیدا کردند که جان بر کف دست به قیام زدند تا به شهادت رسیدند.