به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «رادیو سنه» نوشته شیلان اویهنگی شامل خاطرات بهروز خیریه از چهرههای فرهنگی و فعالان استان کردستان بهتازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب به وقایع شهر سنندج از منظر شخصی که منشا خدمت در صدا و سیمای استان بوده، میپردازد و آنچه را در سنندج در اوان انقلاب و وقوع جنگ داخلی در کردستان رخ داده، به تصویر میکشد.
بهروز خیریه در خانوادهای ارتشی چشم به جهان گشود و سپس در دیگر مراحل زیستن خود در شهر سنندج شاهد فعالیتهای انقلابی مردم این مرزو بوم است و زبان به روایت خاطرات دلچسب و دلپذیری میگشاید. سپس برای خدمت اجباری عازم کرمانشاه میشود که این خدمت مصادف با حمله رژیم صدام به جمهوری اسلامی است؛ اینبخش از کتاب که بخش اعظم کتاب را شامل میشود، دربردارنده خاطراتی از این دوران است که در کمتر کتابی به آن پرداخته شده است.
بخش سوم و پایانی کتاب هم به روایتهای خیریه، در صداو سیما یعنی محل کار و خدمتش و تاسیس رادیو در استان کردستان اختصاص دارد. مخاطب در این بخش با نحوه تاسیس و راهاندازی رادیو جبهه از فرکانس ۹۴۵ آشنا میشود که خیریه در این مقطع از زندگیاش تا پایان بازنشستگی منشا خدمات مطلب و تحسین برانگیزی برای همشهریانش بوده است.
در بخشی از اینکتاب آمده است:
«میخواهم به داخل باغ قدم بگذارم که غباری از آسمان جلوی دیدگانم را میگیرد، چیزی محکم میخورد توی سرم و ناگهان از خواب میپرم. بالشتم حسابی خیس شده. قلبم همچنان مثل تلمبه آب میزند. ته گلویم میسوزد. چشمهایم تار میبیند و سیاهی میرود. دست بر قلبم میگذارم و اطرافم را میپایم. نور ضعیف ماه از پنجره اتاق به صورتم پاشیده شده. ستارهها سوسوزنان در دل آسمان میدرخشند. به هر سختی شده در رختخواب مینشینم. دستانم میلرزد. اشک از گوشه چشمانم سرازیر میشود. عطر آشنایی به مشامم میخورد که نه بوی باروت را دارد و نه بوی گوشت سوخته. عطر تن مادرم است. بعد از چند لحظه به یاد میآورم که خواهر و مادرم سالهاست شهید شدهاند. دلم بیشتر میگیرد، نه از شهادتشان از اینکه با مظلومیتِ تمام رفتند. تشنگی لبهایم را خشکانده. به سختی از رختخواب بلند میشوم، با پاهایی که انگار نای رفتن ندارند به طرف یخچال میروم درحالیکه خاطرات گذشته دستانم را گرفته و شانه به شانهام میآید...»
اینکتاب با ۲۶۸ صفحه، شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.