به گزارش خبرگزاری مهر، در پی اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در نشستی تحت عنوان «دین و قدرت» حجت الاسلام دکتر رحیم نوبهار، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در نقد سخنان عبدالکریم سروش یادداشتی نوشته است:
در سخنان دکتر سروش مثل بسیاری از موارد دیگر به نکته یا نکاتی توجه میشود و بر نکاتی دیگر چشم فرو بسته میشود. عذاب در قرآن مجید در چند معنا استعمال شده است؛ یکی عذاب دنیوی و متعارف؛ مثلاً به مجازات صد تازیانه که در جریان آن ملاحظات انسانی باید رعایت گردد و در هوای سرد یا گرم اجرا نشود و به اندام جنسی یا اعضای حساس او زده نشود و با کلمات توهینآمیز به هیچ روی همراه نباشد عذاب گفته شده است:
ولیشهد عذابهما طایفه من المومنین (نور :۲). به شکنجههای فرعون هم عذاب گفته شده است. و اذ انجیناکم من آل فرعون یسومونکم سو العذاب (بقره :۴۹) انا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل ولا تعذبهم (طه :۴۷). به بلاهای های آسمانی هم که ضرورتاً شکنجه نیست و میتواند شامل مرگ فوری و بی شکنجه باشد و حتی رهایی از شکنجه زیست در این جهان یا زندگی همراه با شکنجه باشد در بی شمار آیات قرآنی عذاب گفته شده است.
حال آیا عذاب مشترک لفظی است یا معنوی؛ یا در یکی حقیقت است و در بقیه مجاز؛ یا استعمال نشان حقیقت است و همه استعمال حقیقی است و مقوله بالتشکیک است؛ بحثی است جداگانه. پس به آسانی نمیتوان گفت: تا کنون اشتباه میکردیم و عذاب را به مجازات تفسیر میکردیم. سالها قبل هادی العلوی نویسنده عراقی در کتاب "من تاریخ التعذیب فی الاسلام" که مشتریهای فراوان در فضای مجازی دارد در رویکردی مشابه با آنچه دکتر سروش اکنون مطرح کرده است اصولاً قرآن مجید را کتابی معرفی کرده است که ذهنیتی شکنجهگر برای مسلمانان میسازد. خدای قرآن به خوانش العلوی خدایی شکنجهگر است و آیات عذاب شکنجه را تجویز میکند. (بخوانید به خوانش مشابه دکتر سروش: مروج قدرت طلبی و اقتدار و حفظ قدرت با زور و شکنجه).
سالها قبل در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی از یک دانشجوی خوزستانی به نام آقای آل بوغبیش که عربیاش بد نبود خواستم که پایان نامه کارشناسیاش را در بررسی و نقد کتاب العلوی بنویسد. نوشت. بد هم ننوشت. عادل العلوی و دکتر سروش جنبههای شکنجه ستیزی قرآن را نادیده میگیرند. به گزارش صریح و مکرر قرآن مجید، حضرت موسی که در این سخن دکتر سروش بیشتر اهل قدرت معرفی شده مأموریت اصلیاش این بود که اقلیتی را که زیر شکنجه یک نظام اقتدارگرا بودند نجات دهد. این یک کار انسانی و رحمانی بود؛ نه کاری لزوماً مرتبط با پیجویی و پیگیری قدرت.
پس بی هیچ تأویل و تفسیری موسی یک پیامبر رهایی بخش و مدافع حقوق اولیه و انسانی یک اقلیت مظلوم بود. قرآن مجید سوزاندن گروهی غیرمسلمان را به جرم عقیده سخت نکوهش میکند و وعید عذاب الحریق به شکنجه گران میدهد.(سوره بروج) عیسی علیه السلام هم به وارونه آنچه دکتر سروش گفته است بی تفاوت به امر اجتماعی نبود. زکات در ادبیات قرآن مجید به تعبیر علامه طباطبایی نماد همه مسئولیتهای اجتماعی است همچنانکه صلاة نماد اعمال عبادی و بندگی است.
تکیه تحلیل دکتر سروش بر روایتهای ضعیف است. کافی است اعتبار حدیث امرت ان اقاتل الناس … را از نظر علمای رجال اهل سنت ببینیم تا متوجه شویم چه اشکالها که ندارد. البته جای تأسف دارد که صاحب جواهر یرسله ارسال المسلمات و ینسبه قاطعا جازما الی نبی الرحمه. گزارشهای قرآن مجید هم از عذاب اخروی در وحیهای موسوی و عیسوی وجود دارد. مانند خطاب خداوند به عیسی علیه السلام در آیه ۱۱۵ مائده. حال چرا مساله جهنم در تورات و انجیل کمتر بازتاب یافته است میتوان در آن بیشتر درنگ کرد.