خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه – رایزنی فرهنگی ایران در بیشکک: حماسه «ماناس» افتخار ملی مردم قرقیزستان است و قهرمان اصلی آن یعنی ماناس پهلوان، مهمترین نماد و نمونه برای تمام قرقیزهاست. ماناس داستانی است در مورد قهرمانی که در دوران دشوار تمام ملت را متحد کرده است.
ماناس در کل جهان شهرت دارد و از سوی یونسکو به عنوان میراث فرهنگی پذیرفته شده است. سه گانه حماسه «ماناس» یعنی: ماناس؛ سمئتی؛ سیتیک، به زبانهای مختلف از جمله زبان روسی ترجمه شده است. یکی از مهمترین مترجمان ماناس به روسی، نویسنده و ادیب مشهور قرقیز یعنی مار بایجییف است. درباره نقش مهم مار بایجییف در ترجمه ماناس دیدگاههای مهمی مطرح شده که در ادامه این گزارش به آنها اشاره میشود.
اما پروفسور گ. هلیپینکو درباره «ماناس» نوشته است: «مراجعه به حماسه «ماناس» گویا مراجعه به ابدی، خداست چرا که قرنهاست «ماناس» برای مردم قرقیز بیان عمیق هویت ملی، والاترین معیار معنویت و ارزشمندترین اثر فرهنگی به شمار میرود.»
تاریخچه ترجمه «ماناس»
در ریشه ترجمه حماسه «ماناس» به زبان روسی یوگنی دیمیتریویچ پولیواناف خاورشناس و زبانشناس برجسته و عضو انستیتو علمی و تحلیلی خط زبان قرقیزی ایستاده است. نام وی با داستان غم انگیز اولین متن شاعرانه حماسه «ماناس» به زبان روسی مرتبط است- کتابی به نام «ماناس. حماسه قرقیزها، نبرد کبیر».
یوگنی دیمیتریویچ پولیواناف
انتشار این کتاب در سال ۱۹۳۵ میلادی به ابتکار قاسم تینیستانوف، ا. د. پالیوانوف، ت. جالداشوا و روسای قرقیزستان شوروی از جمله ب. عیساکیف و تاراکول آیتماتوف (پدر چنگیز آیتماتوف) مطرح شده بود. مترجمان مسکو به ترجمه حماسه «ماناس» پرداختند ولی ترجمه آنان ترجمه موفقی نبود و مورد پذیرش قرار نگرفت. پولیوانوف به سال ۱۹۳۶ میلادی نوشت: «ما از ترجمه متن ماناس معنای عمومی و روح و احساسات قرقیزها را درک نکردهایم و ترجمه آن هیچ کیفیتی نداشته است.» چندی نگذشت بسیاری از رؤسای قرقیزستان شوروی و اعضای کمیته انتشار و مبتکران حماسه «ماناس» دستگیر و به عنوان «دشمن مردم شوروی» تیرباران شدند.
تاشیم اسحاق اویچ بایجییف (پدر مار بایجییف)، نویسنده مشهور، استاد و فیلسوف برجسته، رئیس بخش فولکلور و حماسه «ماناس» در انستیتو زبان، ادبیات و تاریخ قرقیزستان آکادمی ملی علوم شوروی ترجمه سه گانه «ماناس» به زبان روسی را در سال ۱۹۴۰ میلادی آماده کرده بود. ولی به خاطر آغاز جنگ کبیر میهنی (جنگ جهانی دوم) این ابتکار عملی نشد. ولی در سال ۱۹۴۶ میلادی پس از پایان جنگ جهانی دوم در شهر مسکو قسمت «نبرد کبیر» حماسه ماناس توسط رؤسای قرقیزستان شوروی چاپ و منتشر شد.
هدف مار بایجییف از ترجمه روسی ماناس این بوده که آن را بصورت شعر و نه بصورت نثر ارائه دهد، چون اولین خاطرات کودکی وی با ماناس مرتبط بوده و اثر اصلی پدرش بوده است. مار بایجییف با قسمت «نبرد کبیر» از نزدیک آشنا بود، او اشتباهات مترجمان مسکو را که نه متن اصلی حماسه «ماناس» بلکه نسخه شفاهی آن را ترجمه کرده بودند، در نظر گرفت. مار بایجییف برخلاف مترجمان پیشین که قسمت «نبرد کبیر» را از متن حماسه ماناس خارج و ترجمه کرده بودند، ایده اصلی داستان بزرگ ماناس را که مفهوم آن نه در پیروزیهای قهرمان بلکه در شکستهای آن بوده است منتقل کرد.
«ماناس تا زمانی که از مردم و ملت خود دفاع و قبایل پراکنده را به یک دولت متحد تبدیل میکرد، قدرتمند و شکست ناپذیر بود، اما به محض اینکه علیه یک دولت دیگر به جنگ میرفت محکوم به شکست و نابودی میشد. گناه بزرگ ماناس مانند یک نفرین تقدیر، به فرزندان او - پسرش سمیتئی و نوهاش سیتئک نیز به ارث خواهد رسید و هیچ یک از آنان اتحاد و شکوه سابق مردم قرقیز را ایجاد نخواهند کرد.»
تلاشهای مترجم برآورده شد و سال ۲۰۰۸ میلادی نسخه روسی بایجییف به زبانهای گرجی، آذری، تاجیکی، ازبکی و سایر زبانها ترجمه شد.
رئیابچینکو نگارنده مشهور در باره اثر بایجییف نوشته است: «ترجمه سه گانه حماسه «ماناس» مار بایجییف نه تنها با ترجمههای قبلی همطراز است بلکه از بسیاری جهات از آنان پیشی میگیرد. نخستین بار ترجمه حماسه ماناس توسط نویسندهای دو زبانه صورت گرفته که نیازی به ترجمههای بین خطی نداشته و در سطح ماناس خوانان قرار گرفته است.»
ترجمه شعری حماسه ماناس به زبان روسی در شهر مسکو در مجموعه «۱۰۰ کتاب روسیه» منتشر شده و در دانشگاهها و مدارس به عنوان کتاب درسی مورد مطالعه قرار میگیرد. در شهر باکو که قسمتهایی از سه گانه ماناس به زبانهای روسی و آذری منتشر شده، در حال حاضر چاپ و انتشار نسخه کامل آن تهیه میشود.
درباره مار بایجییف
مار بایجییف (به فارسی اینگونه هم نوشتهاند: مار یایجیاف) نویسنده، نمایشنامهنویس ۲۳ مارس سال ۱۹۳۵ در شهر جلالآباد قرقیزستان دیده به جهان گشود. وی به سال ۱۹۶۰ رشته زبان و ادبیات روسی دانشگاه ملی قرقیزستان را به پایان رساند. سالهای ۱۹۶۲-۱۹۶۴ را در آموزشگاه عالی مسکو تحصیل کرد. وی بعدها در استودیوی «قرقیز فیلم» بهعنوان سردبیر مشغول به کار شد. سردبیر هیأت فرهنگی وزارت امور فرهنگ قرقیزی شوروی از جمله فعالیتهای اوست.
بایجییف سالهای ۱۹۷۱-۱۹۷۵ را در روزنامه ادبیات بهعنوان خبرنگار منطقه قرقیزستان مشغول به کار بود. او به سال ۱۹۶۱ به عضویت اتحادیه کارگردانی سینما و عضو اتحادیه نویسندگان شوروی در آمد.
مار بایجییف آثار خود را به زبانهای قرقیزی و روسی مینوشت و بهعنوان منتقد و مترجم شهرت یافت. سال ۱۹۶۱ مجموعه داستانهای هجوآمیز وی با عنوان «قارا کورت» منتشر شد. همچنین، وی نمایشنامههای «وقتی کودکان بزرگ شدند»، «مناظره»، «افتخار شجاعت»، «جشن هر خانه»، «عروس و داماد»، «شب شنبه»، «قطار سفر طولانی» را به رشته تحریر در آورده است. مار بایجیاف در استودیو «قرقیز فیلم» سناریوی فیلمهای بلندی همچون «نسل پلنگ برفی»، «پائیز طلایی»، در استودیوی ازبکفیلم «بخت غریب»، «باران» و در استودیوی قزاق فیلم «شب سال نو» را نوشته است.
آثار بایجییف در کشورهای مستقل مشترکالمنافع به زبانهای خارجی دیگر ترجمه و منتشر شده است. همچنین وی بهعنوان رئیس بنیاد «صدف»، نماینده مجلس جمهوری قرقیزستان و رئیس کمیسیون امور فرهنگی؛ اطلاعات؛ زبان ملی و گردشگری پارلمان جمهوری قرقیزستان خدمت کرده و مدتی نیز رئیس آکادمی سینمای جمهوری قرقیزستان بوده است.
او دارنده عنوان «نویسنده برجسته قرقیزها» و همچنین دارای نشان ماناس است. تدریس در دانشگاه فرهنگ و هنر جمهوری قرقیزستان از جمله خدمات او به فرهنگ کشورش بوده است. رسالههای دکترای بسیاری تاکنون در خصوص آثار مار بایجییف نوشتهشده است.
مهمترین آثار بایجییف عبارتاند از: «قارا کورت» داستانها (۱۹۶۱)، چیئیر، داستانها و حکایتها (۱۹۶۶)، جشن هر خانه (۱۹۸۰)، صفحات زمان (۱۹۸۷)، قطار سفر طولانی (۱۹۹۱)، بازگشت (۱۹۶۴)، مناظره (۱۹۶۸)، بخت غریب (۱۹۶۹)، ماهی طلایی من (۱۹۷۶)، ما مردها (۱۹۷۸)، شب شنبه (۱۹۸۷)، روی صحنه (۲۰۰۵).
بسیاری از نمایشنامههای مار بایجییف روی صحنههای تئاترهای مسکو، لنینگراد، لیتوانی، لتونی، استونی، گرجستان، آذربایجان، اوکراین، مولداوی، ازبکستان، قزاقستان، آلمان، لهستان، چک، رومانی، اتریش، مجارستان، فنلاند، سوئد، کانادا، کاستاریکا، مغولستان و سایر کشورها اجرا شده است. از جمله این نمایشنامهها میتوان به نمایش معروف «دوئل» وی اشاره کرد.
این نویسنده و نمایشنامه نویس قرقیز همچنین فیلمنامههای بسیاری ازجمله «فرزند پلنگ سفید»، «باران»، «واقعه»، «شب سال نو»، «پاییز طلایی» را نوشته و جوایزی را هم از جشنوارههای سینمایی جهانی و شوروی دریافت کرده است. او همچنین جایزه «ستارگان اتحادیه کشورهای مستقل همسود» را از بنیاد بینالمللی همکاریهای فرهنگی کشورهای СIS از دست عظمت جامان قول اف وزیر فرهنگ قرقیزستان دریافت کرده است.