عفاف در دعای امروز به حسب ظاهر به معنای کنترل غریزه جنسی است و برای رعایت پاک‌دامنی و عفت، لازم است سَتر رعایت شود. ستر به معنی پوشیده بودن هر انسانی اعم از زن و مرد است.

خبرگزاری مهر - گروه دین و آئین: دعاهای مختصر روزانه ماه رمضان، دعاهایی است که هر روز پس از نمازهای واجب آن روز خوانده می‌شود. دعاهای روزهای ماه رمضان در کتاب‌های البلد الامین و مصباح از پیامبر اکرم (ص) نقل شده‌اند.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی در ۳۰ یادداشت به شرح و تفسیر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان پرداخته است که روزانه تقدیم مخاطبان مهر می‌شود.

تفسیر دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان به این شرح است:

«اللّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنِی فِیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفافِ، وَاحْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالْإِنْصافِ، وَآمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخافُ، بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخائِفِینَ»

«خدایا، مرا در این ماه به پوشش و پاک‌دامنی بیارای و لباس قناعت و اندازه نگه‌داشتن در زندگی را به من بپوشان و بر عدالت و انصاف وادارم کن و مرا در این ماه از هرچه می‌ترسم ایمنی ده، به نگهداریت ای نگهدارنده هراسندگان»

خواسته‌های روز دوازدهم ماه مبارک رمضان:

۱. مزین شدن به پوشش و عفاف

۲. پوشیدن جامه قناعت و کفاف

۳. حرکت به سوی عدل و انصاف

۴. ایمن بودن از هر امر ترسناک

«اللّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَالْعَفافِ»

عفت در لغت یعنی اجتناب از چیزی که سزاوار و شایسته نیست.

پرهیز و اجتناب از حرام، مصداق عفت است. اجتناب از حاجت خواستن و درخواست نمودن از مردم، از مصادیق عفت است. اجتناب از طمع‌ورزی در دنیا، مصداق عفت است.

اما دانشمندان علم اخلاق، عفت را گاهی به مفهوم عام تعریف می‌کنند که اعتدال در قوه شهویه است.

قوه شهویه آن قوه‌ای است که تحریکش در انسان موجب کسب منافع برای زندگی بشر است. خواستنی‌های بی‌در و پیکر به خاطر تحریک قوه شهویه است. می‌فرمایند زندگی‌تان بر اساس خواسته‌هایتان نباشد بلکه بر اساس نیازتان باشد چون خواسته ما حد و مرز ندارد. این همان اعتدال بخشیدن به قوه شهویه است یعنی زندگی به دور از افراط و تفریط، و میانه روی در خواسته‌ها.

و گاهی نیز عفت را به مفهوم خاص آن تعریف می‌کنند که کنترل غریزه جنسی است.

یعنی پاک‌دامنی پیشه کردن و به دور بودن از آلودگی‌های جنسی.

عفاف در دعای امروز به حسب ظاهر به همین معنا است و برای رعایت پاک‌دامنی و عفت، لازم است سَتر رعایت شود. ستر به معنی پوشیده بودن هر انسانی اعم از زن و مرد است.

در سوره نور آیه ۳۰ می‌فرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ (به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند)

در آیه ۳۱ سوره نور می‌فرماید: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ (و به زنان با ایمان بگو دیدگانه خود را فرو بندند و پاک‌دامنی ورزند)

پاک‌دامنی یک دستور است نه توصیه، لذا لازمه اش سَتر است که همان داشتن نوعی پوشش و چارچوب است. این دستور برای زن و مرد هر دو آمده است. پس رعایت پاک‌دامنی امری لازم است.

«وَاسْتُرْنِی فِیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفافِ»

انسان را زیاده‌طلب خلق کرده‌اند. زیاده‌طلبی در مسیر غلط، انسان را به حضیض ذلت می‌کشاند. زیاده‌طلبی در حرص به دنیا، مسیر و انتخاب غلط آدمی است. زیرا از ناحیه خداوند و پیامبر اساساً رویِ خوشی نسبت به دنیا وجود ندارد. این را به وضوح از تعابیری که درباره دنیا در متون دینی ما آمده است، می‌توان فهمید.

حضرت رسول (ص) فرموده‌اند: «الدُنْیا حُلْمٌ» دنیا خوابی آشفته است که انسان خواب آن‌را می‌بیند.

با چنین توصیفی از دنیا، حرص به دنیا مثال سراب است. به همین جهت ما را دعوت به قناعت می‌کنند که صفت مقابل حرص است.

قناعت ورزیدن، شیوه عاقلان است. راه و رسم کسی است که به خودشناسی رسیده است. راهِ به دست آوردن عزت و طریقِ اصلاح نفس است.

امام صادق (ع) درتعریف قناعت فرمودند: «اِقْنَع بِما قَسَمَ اللهُ لَکَ» به آنچه خداوند قسمت تو کرده است قانع باش

پس اگر به آنچه که خدا در دنیا قسمتمان کرده است راضی باشیم، صفت قناعت ظهور پیدا کرده که ثروتی تمام نشدنی است.

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «القَناعَةُ مالٌ لایَنْفَد» قناعت ثروتی است که تمام نمی‌شود.

معمولاً در لسان حدیث اگر بخواهند از چیزی که رویه و منش دائمی و عمومی انسان باشد تعبیر کنند، آن وصف را به صورت لباس درخواست می‌کنند.

قناعت در دنیا یعنی آنچه برای زندگی کافی است تا تمام شئون زندگی اداره شده و آبروی انسان حفظ شود را داشته باشیم. در دعای امروز خصیصه اکتفا نمودن به قدرِ احتیاج به صورت همیشگی و عمومی را از خداوند می‌خواهیم و درخواست می‌کنیم که این صفت برای ما مانند لباسی باشد.

از عبارت «لباس التقوی» که در قرآن آمده نیز چنین استفاده‌ای می‌شود.

«وَاحْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَالْإِنْصافِ»

چون با انصاف زیستن و به عدل زندگی کردن کار سختی است، رسول گرامی (ص) هر دو مورد را در دعای امروز از خداوند خواسته‌اند.

اگر صفت عدالت در جامعه‌ای ظهور پیدا کند و ملتی به این وصف عامل باشند آن جامعه سعادتمند است.

عدالت ورزیدن سخت است. عدالت، رعایت حقوق دیگران و عطاء نمودن حق هر صاحب حقی به اوست.

جامعه‌ای بر محور عدالت است که قانون‌گرایی در تعاملات افراد مختلف آن جامعه حاکم است. برای تحقق عدالت، قانون باید شفاف و جامع باشد یعنی تمام نیازهای جامعه را شناخته باشد. اِعمال آن باید همراه با قاطعیت باشد. مبارزه با متخلفین جدّی و بازدارنده از تخلف باشد.

کسی به عدالت رفتار نمی‌کند مگر آنکه عدالت را دوست داشته باشد و سعادت جامعه برایش مهم باشد، نه منافع افراد و احزاب برایش مهم است و نه ملاحظات دیگر.

به عدالت زندگی کردن دستور الهی است.

در سوره نحل آیه ۹۰ می‌فرماید: إِنَّ اَللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اَلْإِحْسانِ خداوند به دادگری و نیکوکاری فرمان می‌دهد.

به انصاف رفتار کردن هم کار بسیار سختی است. چون خودخواهی، بخل، حرص و بعضی از رذائل اخلاقی که در انسان هست اجازه نمی‌دهد که منافع خیرات و خوبی‌ها را برای دیگران هم بخواهیم.

قاعده طلایی انصاف این است: «آنچه را برای خود می‌پسندی برای دیگران بپسند و آنچه را بر خود نمی‌پسندی برای دیگران نیز نپسند»

آیا واقعاً در مقام عمل چنین می‌کنیم تا انصاف را رعایت کرده باشیم؟

بنابراین از خدا در این روز می‌خواهیم که ما را به عدل و انصاف وادار کن.

«وَآمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخافُ»

انسان در طول زندگی همواره با اموری مواجه است که برای او خطر و آسیب دارد و بسیار از آن می‌ترسد.

اموری که می‌تواند موفقیت‌های او را تهدید کند و سعادت او را از بین ببرد. در نگاه توحیدی هیچ‌کس جز خداوند نمی‌تواند ضرر را از انسان دفع کند.

در سوره انعام آیه ۱۷ و ۱۸ می‌فرماید: وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اَللّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاّ هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ هُوَ اَلْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ (و اگر خدا به تو آسیب و گزندی برساند، کسی جز او برطرف کننده آن نیست، و اگر به تو خیری برساند [حفظ و دوامش فقط به دست اوست]؛ پس او بر هر کاری تواناست. اوست که بر بندگانش چیره و غالب است)

«ِبعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخائِفِینَ»

از همین جهت ایمنی از هر ترسی را فقط باید از خداوند طلب کرد که او بهترین نگهدارنده انسان از هرگونه ترس و هراس است.