خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: هرچند که مفهوم دیپلماسی فرهنگی مولود جهان مدرن و سیاست مدرن است، اما نشانههای آن در دورانهای گذشته نیز وجود داشته و در کنشهای برخی از سیاستمداران دوران کهن قابل بازسنجی است. در اندیشه و کنش و رفتار پیغمبر مکرم اسلام و ائمه معصومین (ع) به عنوان منادیان دین مبین اسلام نیز میتوان به بازسنجی مولفههایی از دیپلماسی فرهنگی دست یافت و آنها را برای استفاده در جهان امروز مورد بازخوانی قرار داد و اصولاً در شکل دادن به تمدن نوین اسلامی رجوع مسئلهمند به کتاب و سنت، راهکار نخست است.
سوال اینجاست که آیا در تدوین ساختار و ساحت دیپلماسی و دیپلماسی فرهنگی امروز ایران ارجاعات ما به کتاب و سنت بوده است؟ اصولاً از اندیشه اسلامی چه بهرهای در زمینه دیپلماسی بردهایم؟ در هفتمین قسمت از پرونده نگاهی به «چهل سال دیپلماسی فرهنگی» با حجتالاسلام محمدحسین پورامینی درباره این موضوعات به گفتوگو نشستیم. او دانشآموخته حوزه علمیه و دانشگاه در مقطع دکترای حقوق بینالملل بوده و استاد حوزه و دانشگاه است. سردبیری ماهنامه پاسدار اسلام و مدیریت پروژه مجموعه کتابچههای رهنمای معاونت تبلیغات اسلامی استان قدس رضوی از جمله فعالیتهای علمی و اجرایی اوست. او پیشتر نیز مدیریت گروه سنتهای حوزوی و آداب طلبگی مرکز پژوهشهای جوان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را بر عهده داشته است.
همچنین «اسلام و حقوق دیپلماتیک» از انتشارات سمت، «ایران و سازمان ملل متحد»، «دیپلماسی و رفتار سیاسی» و «تاریخچه تشیع» هر سه از انتشارات کانون اندیشه جوان، «بر مدار آفتاب: ترسیم سبک زندگی بر مدار حیات رضوی» از معاونت تبلیغات اسلامی استان قدس رضوی و «نیکشهر مهدوی (دو مجلد)» از انتشارات قدس رضوی از جمله تالیفات منتشر شده پورامینی است.
قسمتهای پیشین این پرونده را از نشانیهای زیر مطالعه کنید و در ادامه با این گفتوگو همراه شوید:
قسمت اول: ضرورتهای دیپلماسی فرهنگی؛ قدرت نرم ایران کی بروز پیدا میکند؟
قسمت دوم: چندوچون فعالیتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دیپلماتهایش
قسمت سوم: فرهنگیان دیپلمات و مساله گفتوگو / از گریبایدوف تا رومن گاری
قسمت چهارم: آیا منافع ایران در آسیای مرکزی محدود است؟ / نظر تحلیلگر قزاقستانی
قسمت پنجم: مصطفوی: گرجستان را اشتباه گرفتهایم / ماجرای کلوبهای شبانه ایرانیان
قسمت ششم: رستمی: سران اتیوپی مخالف یکجانبهگرایی غربند / مدافعان همیشگی ایران
دیپلماسی فرهنگی در فرهنگ اسلام و منابع اصلی آن به چه معناست و از چه جایگاهی برخوردار است؟
از دیپلماسی در صدر اسلام به دیپلماسی پیامبر تعبیر میشود و منظور از دیپلماسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فعالیتهایی است که آن حضرت به عنوان رئیس حکومت و نمایندگان و سفرای منتخب او در راه نیل به مقاصد و ادای وظایف سیاسی و فرهنگی دولت اسلامی و تحقق بخشیدن به خط مشیهای کلی اسلام در زمینه سیاست خارجی و همچنین پاسداری از حقوق و منافع دولت اسلامی، در میان قبایل و گروههای دینی و دولتهای غیر مسلمان در خارج از قلمرو حکومت اسلامی انجام میدادند.
ازاین رو اگر دیپلماسی را هنر مذاکره بدانیم و یا آن را وسیلهای برای نیل به اهداف توصیف کنیم، این تعریف در مورد دیپلماسی فعال پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به صورت بارزی صادق خواهد بود؛ نکتهای که لازم به توجه است این است که امتیاز دیپلماسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این است که شیوههای حضرت بر قوانین اجتماعی و جهانبینی واقع بینانه و اصول و ارزشهای انسانی متکی بود و اساس آن را، اصول و ضوابطی تشکیل میداد که از وحی و موازین شناخته شده عقلی، نشأت میگرفت.
در خصوص دیپلماسی فرهنگی که امروزه حوزهای از دیپلماسی یک کشور به شمار میرود تعاریف مختلفی ارائه شده، از جمله اینکه عبارت است از مبادله اندیشهها، انگارهها، باورها، سنتها و… که وسیله ارتباط بین الملل کشورها محسوب میشوند. این عناصر که بیان شده کمک میکند تا ملت کشورها درک و فهم متقابلی از یکدیگر پیدا کنند و شناخت صحیح و درست از فرهنگ و ارزشهای یکدیگر بهتر یکدیگر را بفهمند و بهتر بتوانند باهم ارتباط برقرار کنند. خلاصه اینکه میتوان گفت که دیپلماسی فرهنگی، تعامل فرهنگی در عرصه بین الملل و تولید و توزیع این پیام فرهنگی در گسترهای جهانی است.
چه مصادیقی از دیپلماسی فرهنگی در صدر اسلام وجود دارد؟
ا صل «دعوت» یکی از اصول اولیه و بنیادین دیپلماسی و رفتار سیاسی دولت اسلامی است که میتوان آن را یک نوع دیپلماسی فرهنگی به شماره آورد. خداوند متعال در قرآن کریم با محوریت توحید که امری مشترک بین ادیان الهی است و بر آن تاکید کرده است خطاب به پیامبرش در ایه ۶۴ آل عمران میفرماید: «قُلْ» یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ «بَینَنا» وَ بَینَکُمْ «أَلاَّ نَعْبُدَ» إِلاَّ اللَّهَ وَ «لا نُشْرِکَ» بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» به این معنا که خداوند خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: «بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است: جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما بعضی دیگر را – غیر از خدای یگانه – به خدایی نپذیرد. هرگاه (از این دعوت) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم.»
در منطق اسلامی شیوه دعوت چگونه باید باشد؟
براساس فرمایش الهی روش دعوت در اسلام باید حکیمانه و مبتنی بر برهان و منطق باشد چنانچه میفرماید: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ».
امتیاز دیپلماسی پیامبر (ص) در این است که شیوههای حضرت بر قوانین اجتماعی و جهانبینی واقع بینانه و اصول و ارزشهای انسانی متکی بود براساس این آیه میتوان گفت که دعوت در اسلام بر اساس منطق و مسالمتآمیز و بهدور از خشونت است، از این رو علامه طباطبایی دعوت را امری تدریجی و مرحله به مرحله دانسته و معتقد است که ماهیت دعوت در اسلام هدایت و رشد انسانهاست. ازاین رو ما میتوانیم اصل دعوت را یک نوع از دیپلماسی فرهنگی به شمار آوریم.
نبی مکرم اسلام در راستای اصل دعوت که به تعبیر جنابعالی میتوان آنرا یک نوع دیپلماسی فرهنگی به شمار آورد چه اقداماتی را به عمل آوردند؟
چنانچه بیان شد دعوت دستورِ صریح قرآن است، از اینرو از ضروریات روابط خارجی در اسلام محسوب میشود، به طوری که از مهمترین و اساسیترین اهداف رسالت انبیای الهی به خصوص پیامبر اکرم (ص) است و منشأ حیاتی دارد.
بعد از هجرت رسول اکرم (ص) و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و بعد از آنکه بنیانهای سیاسی و اداری و نهادهای قانونی اعمال قدرت در دولت اسلامی استقرار یافتند، رسول خدا (ص) با تکیه بر قدرت سیاسی و عقیدتی بزرگ، با هدف رهبری جهان به سوی هدایت و صلح و نیکوکاری که به دنیا و آخرت توجه داشت، قدم به صحنه سیاست خارجی گذارد. ایشان کار خود را با مخاطب قرار دادن پادشاهان کشورهایی چون روم، ایران، حبشه و رهبران مسیحی سرزمینهای عربی و دعوت آنان به پذیرش آیین اسلام آغاز کرد.
بر اساس آیه شریفه بیان شده درباره اصل دعوت وهمچنین دیپلماسی نبوی در این خصوص، چه نکاتی را در برای تحقق دیپلماسی فرهنگی در عصر حاضر میتوان برداشت کرد؟
اولاً اینکه با توجه به قرآن کریم و سنت عملی پیامبر (ص) این واقعیت را درمییابیم که مبنای سیاست خارجی در دولت اسلامی بر محوریت توحید و نبوت رسول اکرم (ص) که همان دعوت و تبلیغ براساس منطق و مسالمتآمیز بنا نهاده شده است.
ا صل «دعوت» یکی از اصول اولیه و بنیادین دیپلماسی و رفتار سیاسی دولت اسلامی است که میتوان آن را یک نوع دیپلماسی فرهنگی به شماره آورد نکته دوم اینکه رفتار سیاسی پیامبر اسلام (ص) دولت اسلامی را قدرت بزرگ سیاسی نشان میدهد که در ارتباطات جهانی بر اندیشهها و اصول ثابت انسانی و خردورزی اتکا دارد. و این نکته در دیپلماسی فرهنگی در اسلام بسیار قابل توجه است.
و نکته دیگر که باید بر آن تاکید کرد این است که دعوت در اسلام یک نوع دیپلماسی فرهنگی به شمار میرود، از اینرو در انجام دعوت اسلامی باید بر وجود روابط فرهنگی تاکید کرده و اذعان داشت که مهمترین عامل انتشار فرهنگ اسلامی از راه دعوت و تبلیغ بوده است نه از راه توسل به زور.
از این رو با توجه به نکات بیان شده در عصر حاضر میتوانیم با بهرهگیری از رویکرد دیپلماسی فرهنگی و تعمیم ارزشهای مشترک دینی به هنجارسازی و ایجاد ارزشها و آرمانهای مطلوب در فرهنگ جهانی اقدام کنیم تا از این طریق، گفتمان دینی در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جهان بسط و گسترش یابد. طبعاً این امر نیازمند برنامه ریزی دیپلماسی فرهنگی در قالب دیپلماسی عمومی کشور است.
برای موفقیت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی چه نکتهای را باید مدنظر داشت؟
مستحضرید که تأکید انقلاب اسلامی ایران بر نقش دین به عنوان عاملی تأثیرگذار بر فرآیندهای تصمیمگیری بینالمللی است. از این رو برای انتقال مفاهیم دینی و پیامهای انقلاب اسلامی و موفقیت این دیپلماسی فرهنگی لازم است که رویکردی برخاسته از فرهنگ و تمدن اسلامی اتخاذ شود، که از این طریق به معرفی اندیشه، فرهنگ و تمدن اسلامی مبتنی بر اندیشههای انقلاب اسلامی ایران استوار پرداخت و به اقتدار نظام در سطح بین الملل افزود.
یکی از عرضههای دیپلماسی فرهنگی دیپلماسی زیارت است. شما هم تلاشهایی در این زمینه داشتهاید بویژه با دبیری مجموعه کتابهای رهنما. این چه تفاوتی با دیپلماسی عمومی دارد؟
در دیپلماسی زیارت، مقوله دیپلماسی که از امور متعلق به سیاست خارجی است با مساله زیارت پیوند خورده است. البته باید به این نکته توجه داشت که بین دیپلماسی عمومی و دیپلماسی زیارت تفاوتیهایی وجود دارد از جمله اینکه در دیپلماسی زیارت بر خلاف دیپلماسی عمومی که عمدتاً با دولتها انجام میگیرد، میتواند با نهادهای مردمی و تشکلها و… ارتباط داشته باشد و الزامی در ارتباط با دولتها ندارد.
رفتار سیاسی پیامبر اسلام (ص) دولت اسلامی را قدرت بزرگ سیاسی نشان میدهد که در ارتباطات جهانی بر اندیشهها و اصول ثابت انسانی و خردورزی اتکا دارد. و این نکته در دیپلماسی فرهنگی در اسلام بسیار قابل توجه است در دیپلماسی زیارت، زایر - اعم از مسئول دولتی یا بازیگران غیر دولتی - شهروندی تلقی میشود که به زیارت مکان زیارتی در خارج از کشور خود سفر میکند و تا زمانی که در آن کشور است، دولت میزبان فرصت دارد در ذهن شهروند میهمان تصویری مطلوب از خود و سیاستها و جامعهاش ایجاد کند. این یکی از بهترین شیوهها برای دیپلماسی فرهنگی است.
چه ظرفیتهایی را با اعمال دیپلماسی زیارت میتوان فعال کرد؟
دیپلماسی زیارت دارای ظرفیت بسیار زیاد است به عنوان مثال میتوان با همگرایی که در نتیجه دیپلماسی زیارت ایجاد میشود باعث بهبود روابط در کشورهای اسلامی و جهان تشیع و حرکت به سمت امت اسلامی، تعمیق تبادلات علمی و پژوهشی، اقتصادی و… شد.
همچنین میتوان با تحقق دیپلماسی زیارت بهرهمندی جهان اسلام از کانونهای زیارتی همچون اعتاب مقدس، برای ایجاد قدرت واحد بین این کشورها همگرا در گستره جهانی تلاش کرد.
نکته دیگر اینکه این گونه از دیپلماسی موجب انسان سازی میشود؛ به این معنا که با بهره گیری از این ظرفیت معنوی میتوان برای پرورش نسلی مؤمن، بصیر، دانشمند و کارآزموده قدمهای مناسب و مهمی را برداشت.
شما ملاحظه بفرمایید که یکی از جلوههای بارز دیپلماسی زیارت را میتوان در اربعین حسینی مشاهده کرد. در این روز بیش از ۲۰ میلیون نفر حول یک هدف مشترک که همان زیارت سیدالشهدا (ع) در روز اربعین است، جمع میشوند. این بین ما، ضمن احساس اتحاد، قدرت و حس همبستگی میان شیعیان، مهمان نوازی شیعیان عراقی از زوار خارجی را نیز مشاهده میکنیم که چطور بدون هیچ ادعایی و با تمام وجود به زائران امام حسین (ع) خدمت میکنند. این امر باعث ایجاد ذهنیت مثبت در ذهن شهروندان بیگانه نسبت به مردم عراق میشود و اینها از ظرفیتهای بالایی است که از حوزه دیپلماسی زیارت حاصل میشود.
در دیپلماسی زیارت، زایر - اعم از مسئول دولتی یا بازیگران غیر دولتی - شهروندی تلقی میشود که به زیارت مکان زیارتی در خارج از کشور خود سفر میکند و تا زمانی که در آن کشور است، دولت میزبان فرصت دارد در ذهن شهروند میهمان تصویری مطلوب از خود و سیاستها و جامعهاش ایجاد کند جمهوری اسلامی ایران نیز با وجود حرم مطهر آقا علی بن موسی الرضا (ع) در مرزهای خود و دیگر اعتاب مقدس همچون حرم مطهر حضرت معصومه (س)، شاه چراغ (س)، شاه عبدالعظیم حسنی (س) و مسجد مقدس جمکران و… ظرفیتهای بسیار بالایی در تقویت دیپلماسی زیارت دارد تا از این طریق ضمن ارایه معارف اهل بیت (ع) و رساندن پیام انقلاب اسلامی، در راستای همگرایی وحدت بین المسلمین و شیعیان، تقویت صلح بین کشورها مسلمان و… گام بردارد.
به نظر شما تاکنون چقدر از ظرفیت دیپلماسی زیارت استفاده کردهایم؟
در خصوص این سوال باید گفت هر چند در این حوزه گامهایی برداشته شده است اما باید اذعان داشت که در ابتدای راه هستیم. حضرت رضا (ع) فرمایشی دارند که ما وقتی آن را ملاحظه کرده و در آن دقت کنیم، درخواهیم یافت که تا نقطه مطلوب فاصله بسیار داریم. حضرت خطاب به یکی از یارانشان فرموده بودند: «فانّ النّاس لو علموا محاسن کلامنا لاتّبعونا» به این معنا که مردم اگر زیباییهای سخن ما را بدانند، بیگمان، از ما پیروی میکنند.
آنچه حضرت (ع) در این فرمایش گهربارشان بر آن تاکید دارند این است که، اگر معارف و زبیاییهای فرمایش اهل بیت (ع) که همان معارف توحیدی و الهی است، به مردم منتقل شود، این معارف آنچنان جذاب است که دلهای بشریت را به خود جذب کرده و آنان خود به خود از آن بزرگواران تبعیت خواهند کرد.
به طور خلاصه باید گفت که دیپلماسی زیارت فرصتی است برای دولت میزبان تا در ذهن شهروند میهمان تصویری مطلوب از خود و سیاستها و جامعهاش ایجاد کند. از آنجایی که خطاب عام است و تعبیر «النّاس» را حضرت ثامن الحجج (ع) در فرمایش خود بکار بردهاند و فی المثل بیان نفرمودند که تنها مسلمانان یا تنها شیعیان، بنابراین در مییابیم که این فرمایش یک نگاه بینالمللی را در خود نهفته دارد. باید در فرایند دیپلماسی زیارت، معارفی که چه به صورت قول یا رفتار و کردار یا قلم ما ارائه میشود باید به گونهای باشد که عموم مردم زیباییهای آنرا درک کنند و لذت ببرند که در صورت تحقق این امر که خود نوعی دیپلماسی است، میتوانیم تصویر مناسبی از جامعه اسلامی مخصوصاً کشور ما که یک کشور شیعی است به جهانیان ارائه کنیم.