عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت:تحول، لازمه گام دوم انقلاب و ورود به قرن جدید است و به عقیده بنده  ابتدای سال ۱۴۰۰ یک تحول عمده در حوزه حکمرانی اجرایی کشور  اتفاق خواهد افتاد.

به گزارش خبرنگار مهر، برنامه اینترنتی قرن جدید با شعار «ایران فردا در گفت‌وگوهای چالشی با متفکران امروز» چندی پیش با حضور مهدی اسماعیلی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفتگو کرد.

وی در ابتدا در خصوص قرنی که پشت سرگذاشتیم و قرن پیش رو گفت: در قرن ۱۴ به لحاظ سیاسی تقریباً ۳ نوع نظام سیاسی در ایران حیات داشته است؛ سه، چهار سال اول قاجار بوده، پس از آن نظام سیاسی پهلوی وبعد هم نظام سیاسی انقلاب اسلامی. اگر به این مسیر نگاه کنیم می بینیم که در شاخصه های اصلی حکمرانی مسیر رو به رشد و تکاملی داشتیم و پایان قرن این فرصت را به ما میدهد که با یک نگاه کلی مسیر را نگاه کنیم چون نگاه های جزئی ممکن است انسان را دچار تحلیل نادرست بکند. جزئی نگری، خوب است ولی در مسائل کلان و تاریخی باید نگاه بلند داشت. ما وقتی به قرنی که پشت سر گذاشتیم و روزهای پایانی اش که داریم پشت سر می گذاریم نگاه میکنیم می بینیم که اگر ذلت یا وابستگی بوده با آگاهی های عمومی تغییر اتفاق رخ داد و به نتایج درخشانی رسیده است و امروز کسی نمیتواند پیشرفت هایی نظام اسلامی در نیمه دوم قرن پایانی برای ایران و ایرانی را کتمان کند. امروز ما گردنه های دشوار را تقریباً پشت سر گذاشتیم و به یک فضای باز از نظر پیشرفت و عدالت رسیدیم. به طور کلی من فکر می کنم این دوره ورود به قرن جدید جمهوری اسلامی آخرین دوره با مشکلات حوزه حکمرانی به ویژه در حوزه حکمرانی اقتصادی است.باید همپای پیشرفتی که در حوزه های سیاست داخلی اتفاق می افتد، سیاست خارجی حوزه های فرهنگی و اجتماعی هم توسعه بدهد.

اسماعیلی در خصوص لزوم تغییر و تحول برای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی توضیح داد: من فکر می کنم از مقطع صدور بیانیه ی گام دوم به بعد کلمه تحول و مفهوم تحول در ادبیات انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب یک بازتاب جدیدی پیدا کرد. خاطرم هست که در همین دو سال پیش که بیانیه ای صادر شد و اولین تغییر در حوزه های حکمرانی جمهوری اسلامی حوزه حکمرانی قضایی و آمدن رئیس جدید در قوه قضاییه بود. یکی از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب از ریاست جدید دستگاه قضایی تحول بود. اتفاقا ایشان چند وقت پیش هم سند تحول قضایی را رونمایی کرد. این حوزه جدا از اشکالاتی که در حوزه درونی داشت در افکار عمومی هم صورت خوشی نداشت اما نتیجه این تحول را می بینیم که هنوز به دو سال نرسیده تحولی در یک بخش مهم حکمرانی رخ داده است و نتیجه ش اینکه در افکار سنجی هایی که به صورت مرتب اتفاق می افتد هم جایگاه دستگاه قضایی و رئیس این دستگاه ارتقا پیدا کرده هم جایگاه نظام اسلامی. ضمن اینکه گفتمانی شکل گرفته به نام گفتمان مبارزه با فساد تبعیض و عدالت ، چیزی که ما خیلی وقت ها دنبالش بودیم.

این استاد دانشگاه ادامه داد: من فکر می کنم سیستم هیچ وقت نباید خودش را از ایده های تحول محروم کند چه این ایده ها در حوزه ساختاری باشد چه در حوزه کارکردی. یک سیستم پویا و با نشاط همیشه در حال اصلاح رویه های خودش هست. من فکر می کنم که ما در همه حوزه ها خصوصا در حوزه دچار یکسری انسداد ساختاری در انواع مدیریت از جمله مدیریت اجرایی هستیم.

اسماعیلی گفت: تحول، لازمه گام دوم انقلاب و ورود به قرن جدید استو به عقیده بنده ابتدای سال ۱۴۰۰ یک تحول عمده در حوزه حکمرانی اجرایی کشور اتفاق خواهد افتاد و این حلقه تحول در جمهوری اسلامی تکمیل خواهد شد. از این رو شما نگاه کنید در ادبیات سیاسی رهبر انقلاب در این چهار سال اخیر به ویژه در بیانیه و بعد از بیانیه کلید واژه دولت جوان آمده چرا دولت جوان؟ چون جوانی اقتضایش تحرک، نشاط و پویایی است؛ تحول خواهی اقتضای پیشرفت است

اسماعیلی در خصوص بحث راجع به پیشرفت و توسعه اشاره کرد: ما کلید واژه توسعه را از ادبیات غرب که مبتنی بر مکتب نو سازی است گرفتیم. این کلیدواژه از جنگ جهانی دوم به بعد در کشورهای پیرامونی آمریکا به شدت دنبال شد و بعد درکشور خود ما با تاسیس سازمان برنامه و بودجه در ۱۳۲۷ و با اجرای اصل چهار ترومن در همان ایام دوره مصدق شروع شد و تا زمان جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت. من معتقدم که در حوزه مدیریت برنامه ریزی و مدیریت پیشرف هنوز تفکر نوسازی آمریکایی که نسخه ای شکست خورده حاکم است و لازم است که این نسخه به زودی عوض شود چون مدل فعلی یک مدل وارداتی شکست خورده است که اتفاقا نسخه اصلی ش هم شکست خورده است. براساس این نسخه، منظور از پیشرفت، تحولات پیشرفت مادی است که در خیلی از بخش ها هم زمین گیر شده است. به نظر من رهبرانقلاب به دنبال تغییرنرم افزار مدیریت کشور و خواهان اجرای برنامه ای مبتنی بر نیازهای بومی هستند. فهم عمیق از ظرفیت های داخلی و توجه به شاخصه هایی مثل عدالت در برنامه ریزی ها می توانند در کنار هم منجر به پیشرفت شوند. مثلا الان نزدیک هفتاد سال برنامه‌های توسعه در ایران اجرا می شود و شما می‌بینید که هر آنچه که اتفاق افتاده نقص و محرومیت است. این محرومیت و نقش در حوزه های پیرامونی کشور بیشتر است در حالیکه هر چه به مرکز کشور نزدیک تر می شویم تراکم امکانات بیشتر می‌شود.