به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، خسرو معصومی و خسرو نقیبی در گفتگوی برخط با کیوان کثیریان منتقد و کارشناس برنامه مهمترین چالشها و موانع نظام تولید در سینمای ایران را بررسی کردند.
خسرو معصومی نویسنده، تهیهکننده و کارگردان سینما در ابتدای این گفتگو که روز دوشنبه ۱۷ خرداد در اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد، گفت: برخی از نهادها و سازمانهای دولتی با توجه به موضوع فیلمنامه از کار حمایت میکنند اما معتقدم اگر فیلمنامه جذاب باشد، سرمایهگذار مشتاق به سرمایهگذاری خواهد بود. برای مثال فیلمنامههای «مارمولک» کمال تبریزی یا «پر پرواز» که ساخته خودم بود، سرمایهگذاران را به خودی خود ترغیب میکنند. موضوعات اجتماعی نیز مخاطبان جشنوارهای دارند و بخشی از این انتخابها به دغدغه و سلیقه سرمایهگذاران بخش خصوصی و اینکه چقدر دغدغه سینما را دارند، برمیگردد.
وی ادامه داد: برخی از سرمایهگذاران نیز شروطی را برای حضور و حمایت از تولید فیلم مطرح میکنند. برای مثال چند سال پیش برای یکی از فیلمنامههایم یک سرمایهگذار حاضر به پرداخت ۴ میلیارد تومان بود به شرط آنکه رضا عطاران پای قرارداد را برای بازیاش امضا کند. سرمایهگذاران برای حضور بازیگران چهره نیاز به اطمینان دارند اما شاید به بازیگران تئاتری اقبال نکنند.
کثیریان در ادامه درباره چگونگی تامین کسری فیلمهای با بودجه پایین پرسید؛ اینکه چهطور لوکیشنها و شرایط سخت فیلمبرداری با مبالغ نسبتاً پایین فراهم میشود؟ معصومی در این باره بیان کرد: سه گانه من «رسم عاشق کشی»، «جایی در دوردست» و «باد در علفزار میپیچد» با بودجههای کمی ساخته شدند. اشراف کارگردان به شرایط تولید در اینجا اهمیت زیادی دارد. باید هزینهها را مدیریت کرد. میتوان در شهرستانها امکاناتی را در اختیار گرفت و لوکیشنها شاید در شهرهایی غیر از تهران ارزانتر باشد. برخی نهادها و سازمانها نیز ممکن است پای کار بیایند و کمک کنند. از سویی دیگر گروه همکار ممکن است همراهی مالی بیشتری با اثر داشته باشند. البته من ابتدا از خودم شروع میکنم. برای مثال در «رسم عاشق کشی» برای کارگردانی و نویسندگی ۵ میلیون تومان از مرحوم فلاح دستمزد خواستم؛ حال آنکه آن دوران رقم مرسوم دستمزد ۳۰ میلیون تومان بود. اما بابت این فیلم ۱۰۰ سکه جایزه بردم و هنوز این فیلم طرفداران زیادی دارد. در دوران خود فروش خوبی داشت و در جشنوارههای خارجی نیز مورد اقبال قرار گرفت و کتابی نیز شامل مجموعه آثارم در دست چاپ دارم که شامل فیلمنامههای ۶ اثرم و شرح جایزههایی میشود که دریافت کردهاند.
معصومی در ادامه درباره عبارت «سود در تولید» در سینمای ایران و رها کردن فیلم بعد از اکران توسط برخی از تهیهکنندگان عنوان کرد: وقتی تهیهکننده خودش برای فیلم سرمایهگذار پیدا میکند، رقمی را به او پیشنهاد میدهد و ممکن است سرمایهگذار سهمی از این پیشنهاد یا همه آن را تقبل کند. تهیهکننده با مبلغ سرمایهگذار فیلم را میسازد و از آن به بعد هر اتفاقی برای فیلم بیافتد، سود به دنبال دارد.
وی درباره متوسط هزینه تولید یک فیلم در شرایط فعلی توضیح داد: این هزینه بستگی زیادی به فیلمنامه و زمان مورد نیاز برای تولید آن دارد. مثلاً من «رسم عاشق کشی» را در شرایط فعلی میتوانم با دو میلیارد تومان بسازم.
فیلمنامههای بیخاصیت پروانه ساخت میگیرند
معصومی درباره معیارهای اعطای پروانه ساخت به موضوع یک فیلمنامه بیان کرد: فیلمنامههای بیبو و بیخاصیت هیچ ایرادی ندارند و معمولاً پروانه ساخت میگیرند. حتی اگر کارگردانشان اینستاگرامی باشد. اما برخورداری از نگاه تیزبینانه در نگارش و موضوعاتی که فیلمنامه مطرح میکند، گرفتن پروانه ساخت را دچار مشکل میکند. مخالفان معمولاً دلایل خاص خود را هم برای ندادن پروانه ساخت دارند. هیچ وقت نمیگویند برای مثال اصول درام در یک فیلمنامه رعایت نشده است بلکه صرفاً اینکه با شرایط کلی جامعه جور درنمیآید، مدنظرشان است. برای مثال نمایش فیلم «خرس» در شرایط فعلی هیچ ایرادی ندارد. فیلمی که من در حوزه علمیه قم هم نشان دادهام و هیچکس با آن مخالف نبود اما کج فهمی باعث توقیف آن شد.
«سیاه نمایی» انگی برای مخالفت با موضوع فیلم است
کارگردان فیلم «کار کثیف» در مخالفت با اصطلاح «سیاه نمایی» گفت: سیاه نمایی انگی است که برای مخالفت با موضوع فیلم زده میشود، در حالی که یک واقعیت دارد نمایش داده میشود.
بخش دوم این لایو با حضور خسرو نقیبی منتقد، نویسنده و کارشناس سینما برگزار شد.
وی در گفتگو با کیوان کثیریان درباره نظام تولید در مجموعه مباحث «سینمای ایران در دهه ۹۰» موانع و چالشهای این عرصه را بررسی کرد.
وی گفت: اگر بودجه بخش خصوصی در دست باشد، در بخشهایی با اعمال نظرهای دولتی میتوان کنار آمد و در نهایت فیلم ساخته شود. بنابراین بخشی از این انتقادات ناشی از غر زدنهای ما است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره فعالیت شورای پروانه ساخت بیان کرد: برخی از فیلمسازان اعتبار خود را از همان مجوز نگرفتن میگیرند. شاید قربانیان واقعی مجوز ساخت نگرفتن ۱۰ درصد فیلمسازان مهم ما هستند اما اینها قاطبه تولید نیستند. ما به غر زدنها و اپوزیسیون بازی عادت کردهایم. لیست منتشر شده فارابی در سال گذشته نیز ثابت کرد که اپوزیسیونترین فیلمسازان ما هم وامهای کلان از دولت گرفته و فیلم ساختهاند. در سینما باید به پول سرمایهگذاران احترام گذاشت و به ازای آن خدماتی را به آنها ارائه کرد. زیرا آنها به ساخت فیلمهای خوب با سرمایهگذاریشان کمک کردهاند.
حداقل هزینه تولید ۴ میلیاردی یک فیلم
وی درباره کارکرد درست شورایهای پروانه ساخت و نمایش نیز توضیح داد: اگر عملکرد پروانه ساخت یا نمایش سپری برای دفاع از فیلم باشد، خوب است اما اکنون نه سپری وجود دارد و نه مانعی به واسطه آنها برداشته میشود. من مخالف با شورای پروانه ساخت هستم و به نظرم خود فیلمسازان در حال حاضر بهتر میدانند چه چیزی بسازند و چه چیزی را نه. اگر پروانه نمایش هم تضمینی برای اکران فیلم در هر شرایطی باشد، مطلوب است، اما اکنون شرایط «شتر، گاو، پلنگ» حاکم است.
این کارشناس هزینه ساخت یک فیلم در شرایط فعلی را بدون در نظر گرفتن دستمزد بازیگران دست کم ۳ تا ۴ میلیارد تومان ارزیابی کرد که با لحاظ کردن دستمزد بازیگران و سایر هزینهها به حداقل ۶ تا ۷ میلیارد میرسد.