به گزارش خبرگزاری مهر، انتشارات ناظرزادهکرمانی با مدیرمسئولی نظر احمدی بهتازگی موفق به اخذ پروانه نشر و مجور فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده و بناست بهزودی کتابهای خود را در زمینه تئاتر و ادبیات نمایشی منتشر کند.
اینکتابها غالبا برای نخستینبار است که به زبان فارسی ترجمه شدهاند و ازجمله آنها میتوان به نمایشنامه مشهور ولادیمیر مایاکوفسکی تحت عنوان «میستری بوف» اشاره کرد که توسط زندهیاد مجید فلاحزاده ترجمه شده است.
از ایننویسنده و مترجم همچنین دو اثر دیگر در اینمجموعه منتشر شده که شامل ترجمه نمایشنامه «تراژدی خوشبینانه» نوشته وسفلاد ویشنفسکی و کتاب «دوران طلایی تئاتر» هستند. دوران طلایی تئاتر که برگردانی از زبان انگلیسی است توسط کنت مک گوئن، ویلیام ملنتز و گوردن آرمسترانگ به رشته تحریر درآمده و چنانکه مترجم در پیشگفتار اثر ذکر کرده اینکتاب از نخستین کتابهای تاریخ تئاتر نسبتا جامع ترجمه شده به زبان فارسی است که به تحولات تئاتری غرب در معنای جغرافیایی آن میپردازد. نویسندگان این کتاب به مهمترین ادوارتاریخ تئاتر جهان پرداختهاند و خواندن آن میتواند به ویژه برای دانشجویان رشته تئاتر بسیار مفید باشد.
از دیگر کتابهای این مجموعه میتوان به نمایشنامه مشهور «مرگ تصادفی یک آنارشیست» اشاره کرد که توسط داریو فو نوشته شده است. نکته جالب توجه در رابطه با این ترجمه که توسط پروفسور حسین اسماعیلی تعزیه پژوه و استاد دانشگاه سوربن جدید انجام گرفته، این است که این برگردان در واقع نخستین ترجمه از این نمایشنامه مشهور و شناخته شده در ایران است که طبق توضیحات اسماعیلی در آغاز کتاب «مترجم این نمایشنامه را در سال1358 به فارسی ترجمه کرد و در سفر تابستانی دوران دانشجویی خود متن را به همبازیها و دوستان خود علیرضا مجلل، فردوس کاویانی و رضا ژیان سپرد تا آن را به صحنه آورند» اما پس از اجرای این نمایش توسط نامبردگان، متن آن هرگز به انتشار نرسید تا اینکه پس از چند دهه برای چاپ در اختیار انتشارات ناظرزاده کرمانی قرار گرفت.
سعید فرهودی مترجم آثار نمایشی که در کارنامه خود ترجمه تاریخ تئاتر سیاسی زیگفرید ملشینگر و تاریخ تئاتر کیندرمن را بر عهده دارد نیز ترجمه نمایشنامهای با عنوان «اثر ناتمام» نوشته ساموئل بکت را برای چاپ و انتشار در اختیار این انتشارات قرار داده است.
آخرین اثر از شش کتاب مذکور، نمایشنامه «اوقات سگی یا پیام، دقیق به ما رسیده است» نوشته نظر احمدی است. این اثر نمایشی که از دو شخصیت (یک زن و یک مرد)تشکیل شده، داری زیرساختی اجتماعی است و به چالشهای یک نویسنده روشنفکر در جامعهای بسته اشاره دارد. شاید این جمله آنتونن آرتو در آغاز نمایشنامه تا حدی بیانگر آن است که مخاطب با چه نوع اثری روبروست: «نه، ونگوگ دیوانه نبوده، بلکه توسط جامعهای که کارهایش را نفی کرد، به خودکشی سوق داده شد».