حسین قوامیان مدیر انتشارات کومه و فروشگاه دنیای کتاب در قم، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت فعلی بازار نشر و اجرای طرح تابستانه کتاب ۱۴۰۰ در کشور گفت: با وجود افزایش یارانه نسبت به سال پیش و همچنین مشارکت بالای کتابفروشان درطرح، باید این موضوع را در نظر بگیریم که در سال ١٤٠٠ کاغذ مورد نیاز ناشران توزیع نشد و بعضی کتب ناشران مطرح، بهخاطر همین کمبود کاغذ، تجدید چاپ نشدند. در نتیجه بهنظرم طرح با کمبود محتوا مواجه شد و کتابخوانها، کتابهایی را تهیه کردند که در اولویت خریدنشان نبود.
وی افزود: حیات و ممات ما ناشران به کاغذ بستگی دارد. هر کتابی که تولید میشود، تأثیراتی بر جامعه دارد. بهنظر من برای حل مشکلات کاغذ باید در سطح خود رئیسجمهور تصمیمگیری شود. اینمیان وطی چندسال گذشته، نکته مهم بحث ورود کاغذ به کشور بوده است. تاجرانی که کاغذ وارد کردند، آن را به تعاونیها تحویل نمیدادند و سهمی که باید به ناشران اختصاص داده میشد، با بهانههای مختلف به آنها نمیرسید. به نظرتان اینمشکل را چهکسی یا چهنهادی میتواند حل کند؟ یکی از پایههای حل اینمشکل دادگستری است. چون بهنظرم تصمیمگیری در سطح وزیران کابینه در اینزمینه کارساز نیست. بنابراین باید در سطح رؤسای قوا به اینمساله فکر کرد؛ قوه مجریه و قوه قضائیه.
اینناشر در ادامه گفت: برای حل مشکلات فعلی کاغذ، نیاز است کارگروهی از وزارت ارشاد، صنف ناشران و قوه قضائیه تشکیل شود تا با نظارتی که اعمال میکند، کاغذی که با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی وارد شده، بهطور مستقیم به ناشران برسد. نه اینکه به دست برخی از ناشران ضعیف و غیرحرفهای برسد که مشخص نیست چهطور سهم دیگران را به خود اختصاص میدهند. اینکارگروه پیشنهادی میتواند همهجانبهتر باشد؛ به اینمعنی که برای تسریع در واردات و توزیع کاغذ، کارگروهی با اینساختار داشته باشیم:
١. نماینده از بانک مرکزی (برای تسریع در امر تخصیص ارز)
٢. مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای کشور (در جهت توزیع عادلانه)
٣.نماینده قوه قضائیه (نظارت برامور واردات تجارمربوطه)
٤.نماینده وزارت ارشاد (نظارت بر توزیع و تولید)
٥. نماینده نهاد ریاست جهموری (برای ریاست کار گروه)
قوامیان گفت: یکمساله ما، تولید کاغذ است و مساله دیگر، توزیعاش. مشکل این است که کاغذ به دست یکسری ناشرنما میرسد و بعد هم توسط آنها در بازار به فروش میرسد. پس کارگروهی که به آن اشاره کردم، باید تشکیل شود تا کسانی که میخواهند روند عادی و قانونی را دور بزنند، دستشان از اینامکان کوتاه شود و کاغذ به دست ناشرانی که واقعاً میخواهند کتاب چاپ کنند، برسد. نکته دیگر این است که خیلی از کتابها هستند که نباید با کاغذ خریداریشده با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی تولید شوند. اینکتابها همان آثار زرد و فیک هستند. مجموع اینشرایط باعث میشود در نهایت چیزی که به دست ناشر واقعی میرسد، ۳۰ بند کاغذ باشد. در صورتی که برخی از کتابها ۲۰۰ بند کاغذ نیاز دارند. در حال حاضر مردم خیلی از کتابهای ارزشمند را میخواهند که بهدلیل وجود همینشرایط دیگر تولید نمیشوند. چون ناشرشان، کاغذ مورد نیاز برای چاپشان را ندارد.
وی در پایان گفت: کاغذ باید یک کالای ضروری تلقی شود. همانطور که گوشت و تخممرغ برای مردم مهم است و همیشه هم رویش نظارت میشود، باید روی کاغذ و توزیعش هم نظارت باشد تا ناشران دچار بحران نشوند. در اینچند وقتی که از سال ۱۴۰۰ میگذرد و کاغذ توزیع نشد، خیلی از کتابهایی که متقاضی و خواستار دارند، چاپ نشدند.