بوشهر- آزاده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه جنگ همچنان تمام نشده و فقط صحنه آن تغییر کرده است گفت: آزادگان همچنان در صحنه حاضر هستند.

خبرگزاری مهر- گروه استان‌ها- مهدی عبدی: اسطوره‌های واقعی یک ملت کسانی هستند که برای آرمان‌ها و اعتقادات و ارزش‌ها از جان خود گذشتند و بهترین سال‌های عمر خود را فدای امنیت و آسایش مردم کشورشان کردند.

آزادگان از جمله این قهرمانان واقعی هستند که سال‌ها در زندان‌های مخوف رژیم بعث و زیر شکنجه‌های سخت با یاد خدا و اهل بیت استقامت کردند تا عزت و آزادگی و امنیت را برای هموطنان خود به ارمغان آورند و بسیاری از آنها در این راه جانشان را از دست دادند.

۲۶ مردادماه یادآور بازگشت پرستوهایی است که پس از سال‌ها دوری از وطن پای به سرزمین مادری خود نهادند تا فصل جدیدی در تاریخ این انقلاب رقم بخورد.

به همین بهانه پای صحبت‌های مختار عالی پور از آزادگان شهر دوراهک شهرستان دیر نشستیم که این گونه از خاطرات آن دوران برایمان می‌گوید.

اسارت در ۱۶ سالگی

آزاده دوران دفاع مقدس به خبرنگار مهر گفت: من هم قطره‌ای از دریای بیکران ملت بزرگ و شریف ایران بودم که به لطف خداوند و نفس قدسی امام عزیز اولین بار در سال ۱۳۶۰ و سن ۱۵ سالگی راهی جبهه شدم.

مختار عالی پور افزود: افتخار حضور در دو عملیات فتح المبین و بیت المقدس را داشتم؛ در سن ۱۶ سالگی و در عملیات آزادسازی خرمشهر به اسارت دشمن بعثی درآمدم.

مختارپور در سال اول اسارت

وی ادامه داد: به دلیل طولانی شدن اسارت مشکلات عدیده روحی و جسمی برای رزمندگان پیش آمد؛ یک سال و نیم کمتر یا بیشتر از پایان جنگ می‌گذشت و در مذاکرات بین ایران و عراق هم نتیجه‌ای حاصل نمی‌شد و به همین خاطر احساس نمی‌کردیم به این زودی ها بخواهیم برگردیم‌.

آزاده دوران دفاع مقدس بیان کرد: در این هشت سال و اندی اسارت، آزادی برای ما به یک رؤیا و خواب و خیال تبدیل شده بود، و رهایی از بند اسارت دشمن بعثی را آنقدر دور از دسترس می‌دیدیم که کمتر درباره آن فکر می‌کردیم اما از لطف و اراده خداوندی ناامید نبودیم و به آن ایمان داشتیم.

خاطرات روز اعلام آزادی

عالی پور افزود: صبح روز دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۶۹ بود که به ناگاه، رادیو عراق، برنامه عادی خود را قطع کرد و هر از چندگاهی ضمن پخش سرودهای حماسی، همگان را به شنیدن خبری بسیار مهم از طرف صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق دعوت می‌کرد.

وی ادامه داد: ما که در آن هنگام از روز، هریک مشغول کار خود بودیم، هرگاه که این اعلان را از رادیو عراق می‌شنیدیم، باهم پچ پچ و زمزمه می‌کردیم که این خبر مهم چیست که این همه بر شنیدن آن تأکید می‌کند؟! هر احتمالی را می‌دادیم به جز احتمال آزادی!

تصویری از دوران اسارت مختار عالی‌پور

عالی پور گفت: تا اینکه بعد از اعلان‌های پی در پی، ساعت حدوداً ده صبح بالاخره گوینده رادیو، آن خبر مهم را پخش کرد و با بیانی شیوا و حماسی، متن نامه صدام حسین را در پاسخ به رئیس جمهور ایران، آقای هاشمی رفسنجانی و موافقت با پیشنهادهای ایشان که از جمله آنها، آزادی بی قید و شرط اسرای دو کشور از روز جمعه ۶۹/۵/۲۶ بود را قرائت کرد.

وی افزود: اردوگاه که در هنگام خواندن آن بیانیه، سراپا گوش بود و همه ساکت و با دقتِ تمام گوش به آن می‌دادیم، به محض شنیدن خبر آزادی اسرا از دو روز دیگر، در حالی که گویا دوباره داریم خواب می‌بینیم، از شدت هیجان و خوشحالی، به ناگاه و بی اختیار همه شروع کردیم به سر دادن فریادهای شادی و سوت و کف زدن و همدیگر را در بغل گرفتن و پیوسته ذکر گفتن و خدا را شکر کردن و به عظمت و بزرگی یاد کردن که بالاخره به وعده خود عمل کرد و در نتیجه صبر و تحمل سالیانی طولانی درد و رنج اسارت، ثمره بسیار شیرین و لذت‌بخش آزادی و رهایی از بند اسارت و بازگشتن به آغوش میهن گرامی را نصیبمان کرد.

آزاده دوران دفاع مقدس ادامه داد: در آن لحظه کسی در پوست خود نمی گنجید؛ در حالی که اشک شوق در چشم‌ها حدقه زده بود، انگار همه سبک بال شده‌ایم و از روی زمین کنده شده و در حال اوج گرفتن هستیم.

وی بیان کرد: همزمان با اظهار شادی و خوشحالی ما، عراقی‌ها هم در ابراز شادی و خوشحالی خود، پیوسته کِل می‌کشیدند و یزله (حرکت‌های موزون و دسته جمعی عراقی) می‌رفتند و پی در پی تیر هوایی شلیک می‌کردند.

تصویری از دوران اسارت مختار عالی‌پور

ورود به وطن سختی‌ها را از یادمان برد

عالی پور افزود: تمام فعالیت‌های معمول روزانه از قبیل کلاس و ورزش و… را تعطیل کردیم و با شور و هیجانی غیرقابل توصیف به یکدیگر تبریک می‌گفتیم، و بلافاصله شروع کردیم به آدرس دادن و گرفتن از یکدیگر و روبوسی کردن و حلالیت خواستن و وعده دیدار به هم دادن و به گونه‌ای هم، اشک فراق و جدایی از دیدگان جاری ساختن؛ چرا که سالیان متمادی در دوران اسارت، دوستانی باصفا و صمیمیت، در اوج ایثار و گذشت و وفا و فداکاری، یار و غمخوار یکدیگر بودیم و شبانه روز، بیش از هر عضوی از اعضای یک خانواده صمیمی، در کنار هم، شب‌ها و روزهای پر رنج و مشقت اسارت را سپری کرده و به هم دل بسته بودیم و عشق می‌ورزیدیم.

وی اضافه کرد: تا اینکه انتظار به سر رسید و جمعه ۲۶ مردادماه سال ۶۹، اولین گروه از اسرای اردوگاه ما را سوار بر اتوبوس‌ها به سمت مرز خسروی حرکت دادند.

این آزاده سرافراز بیان کرد: هنگام بازگشت به وطن همه چیز برای ما تازگی داشت و تمام خستگی‌های جسمی و روحی اسارت از بدنمان بیرون رفت.

وی ادامه داد: برخورد و محبت مردم آن قدر اثر داشت که شاید بخش زیادی از سختی‌های اسارت را فراموش کردیم. از طرفی دیدار و ملاقاتی که با مقام معظم رهبری داشتیم هم بخش از خستگی اسارت را از تن و روحمان بیرون کرد.

جنگ تمام نشده است

آزاده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: بعد از بازگشت به وطن یکی از چیزهای مهم برای من مادرم بود؛ هرکسی مادر داشته و سالیان طولانی دور از او باشد، حس عجیبی دارد و من هم از این قاعده مستثنی نبودم و خدا توفیق داد بار دیگر پدر، مادر، برادران، خواهران و فامیل و همشهریانم را ببینم و این حس خوبی داشت که بعد از سالیان طولانی استقامت ما در اسارت دیدار با پدر و مادر و بستگان برای ما رخ می‌داد.

دیدار عالی‌پور با مادر در روز بازگشت به میهن

وی ادامه داد: من به عنوان یک رزمنده، آزاده و ایثارگر حس می‌کنم جنگ تمام نشده است چون ما هموار دشمن داشته و داریم و تقابل حق با باطل از بین نخواهد رفت تا روزی که حضرت مهدی (عج) ظهور کند و حق بر باطل پیروز شود.

عالی پور گفت: ما رزمندگان در این مسیر باید رسالتمان را به روز انجام دهیم چرا که هر روز وظیفه‌ای داریم؛ در جبهه وظیفه داشتیم که اسلحه بر دوش بگیریم و بجنگیم، در اسارت رسالتمان صبر و استقامت در مقابل دسیسه‌های دشمن بود. الان هم باید هوشیاری به خرج دهیم و همیشه پشت سر رهبرمان باشیم و حرکتمان نه جلوتر و نه کندتر از ایشان باشد.

وی تصریح کرد: شناسایی دشمن مهم است؛ انسان باید دشمنش را بشناسد، از طرفی خودش را هم بشناسد و موقعیت کشورش را درک کند و در برابر مسائل جامعه و کشور با آگاهی برخورد کند.

حضور در همه صحنه‌ها

عالی پور خاطرنشان کرد: اگر با آگاهی برخورد نکنیم و سر خورد حرکت کنیم ممکن است کم بیاوریم و خسته شویم همانگونه که در دوران اسارت اگر آگاهانه حرکت نمی‌کردیم خسته می‌شدیم کما اینکه عده‌ای در اسارت خسته و کم آوردند و یا مریضی روحی گرفتند و بعضی‌ها تسلیم دشمن می‌شدند. بنابراین باید با آگاهی و مجهز شدن به سلاح بصیرت در انقلاب و نظام بمانیم.

وی ادامه داد: بعد از بازگشت به وطن همواره سعی کرده‌ام در هر جا که به وجودم نیاز باشد حضور پیدا کنم و همواره در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه حاضر بوده‌ام و جهاد در هر زمینه را برای خود افتخار می دانم و سایر آزادگان نیز این گونه بوده‌اند.

آزاده دوران دفاع مقدس اضافه کرد: یکی از عرصه‌هایی که به صورت جهادی وارد شدیم در زمینه مقابله با بیماری کرونا بوده است و در این راه پا به پای سایر مردم در صحنه حضور داشته‌ایم.

در حال تولید و بسته‌بندی ماسک

وی افزود: با شیوع ویروس کرونا شهر دوراهک جز اولین شهرهایی بود که نسبت به راه اندازی کارگاه تولید ماسک اقدام کرد که مسئولیت این کارگاه برعهده گرفتم و با همکاری خواهران بسیجی پایگاه سمیه التیامی بر آلام مردم در آن وضعیت کرونایی بودیم و خوشبختانه در این زمینه کارهای بزرگی انجام شد و علاوه بر تأمین ماسک برای مردم شهر دوراهک برای پرسنل بیمارستان کنگان و دیر و اورژانس نیز ماسک تهیه کردیم.