به گزارش خبرنگار مهر، رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» نوشته آنتونی مارا بهتازگی با ترجمه فرزانه قوجلو و محمدرضا جعفری توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.
آنتونی مارا نویسنده اینکتاب متولد سال ۱۹۸۴ در واشنگتن است. او مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبای خود را از کارگاه نویسندگان آیووا دریافت کرده و عضو کارگاه والاس استگنر برای نگارش خلاق دانشگاه استنفورد است. رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» اولین اثر او سال ۲۰۱۴ برنده جایزههای جان لئونارد و انیسفیلد-ولف و سال ۲۰۱۸ برنده جایزه ادبی خاندان سیمپسون شد. او سرتاسر اروپای شرقی را زیر پا گذاشته و کتاب پیشرو با محوریت اینمنطقه اروپا، اولینکتاب اوست که در کشورهای مختلف ترجمه و منتشر شد.
رمان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» همچنین برنده عنوان کتاب برجسته نقد کتاب نیویورک تایمز، کتاب برجسته سال واشنگتنپست و بهترین کتاب سال نقد کتاب کرکاس شد. آنتونی مارا معتقد است هریک از تراژدیهای قرن بیستم مثل اردوگاههای گولاگ، هولوکاست، قتلعام ارامنه، کشتار همگانی کامبوج، جنگ بوسنی و بسیاری از فجایع دیگر، ویژگیها و خاستگاههای تاریخی و فلسفی خود را دارند و چهبسا هرگز دوباره تکرار نشوند، اما رفتار آدمها در ویرانی و سرکوب و هتک حرمت همنوعانشان تکرار میشود. ما از دوستان و همسایگانمان دشمن میسازیم و قربانیهایمان را پست و شیطانصفت و مستحق تبعید و شکنجه و مرگ میدانیم.
اینکتاب درباره جنگ چچن است و کتاب دیگری که نشر نو ترجمهاش را از ایننویسنده چاپ کرد، مجموعهداستان «تزار عشق و تکنو» دومینکتاب او بود که اردیبهشت ۹۹ به بازار نشر آمد و یکقرن از تاریخ روسیه را مرور میکند. در «منظومهای از پدیدههای حیاتی» قصه مربوط به سال ۲۰۰۴ و دهکدهای دورافتاده در چچن است که حوا دختربچهای هشتساله در جنگل پناه گرفته است. او سربازان روس را میبیند که پدرش را میبرند و خانهشان را به آتش میکشند. داستان اینگونه شروع میشود و در ادامه، احمد همسایه و دوست قدیمی پدرش، حوا را با خود به بیمارستان بمبارانشدهای میبرد تا پناه بگیرند و آنجا، زنی پزشک بهنام سونیا مشغول مداوای مجروحان جنگ است.
داستان کتاب پیشرو، مربوط به مقطعی ۵ روزه است که شخصیتهای حوا، احمد، سونیا، حسن، رمضان و ناتاشا به گذشتههای خود سفر و اسراری از عشق، خیانت و بخشش را افشا میکنند. ایناسرار باعث میشوند زندگی اینآدمها با هم مرتبط شود. اینشخصیتها تلاش دارند زندگیهای تکهتکه شدهشان را کنار هم بگذارند و روایت کنند. همچنانکه هر شخصیت میکوشد تا آنچه را که از دست رفته نجات دهد، روایت قصه نیز داستانهای فردی آنها را به کلیتی مشترک متصل میکند.
در ترجمه فارسی اینکتاب از چاپ سال ۲۰۱۳ اینکتاب توسط انتشارات هوگارت در نیویورک استفاده شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مردی جوان با صورتی گرد و مهربان ناتاشا و پنج زن دیگر را به مرز داغستان برد. در وَن نیمهتاریک حمل خواربار فدرال روی جعبهها نشستند. باد به چادر کرباس زیتونیرنگ میگرفت و گاهی، رگهای از آفتاب بهدرون میلغزید و میرفت. ناتاشا میخواست اسامیشان را بپرسد، بپرسد اهل کجا هستند، آیا آنها هم اُپر بودند. گفتوگو لحظهای بعد از آنکه مرد صورت گرد که مثل برادر کوچکترشان بود، آنها را روی کفه وَن نشاند مقدور به نظر میرسید. اما فضا آنقدر انباشته از تردید بود که رد و بدل کردن هیچکلمهای ممکن نبود.
چندساعت بعد وَن تکانی خورد و ایستاد و مرد صورتگرد در عقب را باز کرد. ناتاشا دستش را در برابر تابش آفتاب ظهر سایبان چشمهایش کرد و روشنایی به دستهایش گرما بخشید. پوششی از درختان همیشه سبزِ تیرهرنگ اطراف نزدیکترین کوه را گرفته بود. مرد صورتگرد آنها را یکصد متری در جادهای شنزار به جلو برد تا به جیپی رسیدند که پرچم استقلال ملی را هوا کرده بود. بهجای صندلیهای عقب نیمکت چوبی داشت. تنگ هم سوار شدند.
جیپ آنها را از آبکند نهرهای خشکشده، در طول خطی آروارهگون و بیانتها از تختهسنگ رنگباخته بالا برد. جوزهای کاج از شاخههای خمیده آویزان بودند. چشمانداز در لبه پرتگاه سقوط نمایان شد. در درههای تنگ زیر پا چکچک نور نقرهای از میان علفزارهای خالی پیچ و تاب میخورد، باریکههایی پرتلالو در افق به هم گره میخوردند. عادلانه نبود. ناتاشا از هوای آزاد متنفر بود. کارگر جنسی یک چیز بود اما کوهپیمای آخر هفته چی؟ خورشید سیاهسایه بالهای پهن چرخزننده را بر زمین انداخته بود. اول فکر کرد کبوتری است که رشد کرده تا مناسب ابعاد غولآسای اینزیستگاه باشد.
اینکتاب با ۴۶۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۳۵ هزار تومان منتشر شده است.