مدیر انتشارات کتابستان گفت:‌ اگر تسهیلاتی برای واردات کاغذ آزاد در نظر گرفته شود، فراوانی محصول در بازار، به تعادل قیمت آن می‌انجامد.

محمد حقی مدیر انتشارات کتابستان در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره مشکلات بازار کاغذ ناشران گفت: با تکیه زیاد بر مساله کاغذ، مسائل دیگر را فراموش می‌کنیم و گویی از متغیرهای دیگری که بر قیمت کتاب تاثیر دارند، غافل می‌شویم. دولت توانست با ساماندهی مساله کاغذ تاحدودی قیمت این‌کالا را کنترل کند اما این، تنها عامل‌تاثیرگذار نبود. هزینه زینک در چاپ اول یک‌کتاب، تقریبا با قیمت چاپ اول کتاب برابری می‌کند. در صورتی که پیش‌تر قیمت زینک، یک‌چهارم قیمت کتاب بود اما الان با آن برابری می‌کند. یا همین‌طور کاغذ گلاسه که آن‌هم اوضاع نابه‌سامانی دارد. بنابراین در ابتدای امر باید این‌سرفصل را مدنظر قرار داد که دولت باید برای اقلام مورد نیاز تولید کتاب چه بکند؟

وی افزود: در حال حاضر با دوسه‌مدل مواجهه با مساله کاغذ روبرو هستیم. ازطرفی، کاغذ محصول راهبردی تولید کتاب است چون کتاب‌های درسی و روزنامه‌ها و بسته‌بندی‌ها و در کل، همه‌چیز را شامل می‌شود. یعنی سرانه مصرفی کشور درباره این‌شاخه‌ها که اشاره کردم، عدد بسیار بالایی است. اگر اشتباه نکنم، مصرف کاغذ تحریر و روزنامه ما در طول سال، ۵۰۰ هزار تن است. اما خب، دیدگاه‌ها در این‌زمینه با هم متفاوت‌اند؛ به‌ویژه با هشدارهای محیط زیستی درباره مساله کم‌آبی کشور. من نه می‌گویم باید حتما روی تولید داخلی کاغذ اصرار کنیم و نه این‌که واردات را سرسری بگیریم و از کنارش بگذریم.

مشکل امروز ما این است که کاغذی وارد نمی‌شود. در نتیجه اصل بر کار کاغذفروشی در ظهیرالدوله می‌شود. یعنی آن‌کاسب یا دلال کاغذ است که تبدیل به تعیین‌کننده قیمت تبدیل می‌شود. بنابراین دولت باید تسهیل واردات کاغذ توسط بخش خصوصی را در دستور کار قرار دهد. گفته شده و می‌شود که دولت در کارها دخالت نکند بله. اما به‌جای تصدی و دخالت، باید تسهیل ایجاد کندمدیر انتشارات کتابستان در ادامه گفت: اولین راهکار پیشنهادی‌ام برای وضعیت فعلی کاغذ، این است که دولت برای خودش تعیین تکلیف کند که می‌خواهد در زمینه تولید کاغذ به خودکفایی برسد یا نه. یعنی سنگ‌های خود را وا بکند که آیا می‌خواهم هزینه‌های خودکفایی را بپردازم یا نه. ما در تکنولوژی تولید کاغذ می‌لنگیم چون این‌تکنولوژی قدیمی است. به‌همین‌دلیل هم کیفیت کاغذ تولیدی‌مان خوب نیست. چون صنعت کاغذ، صنعت پرآبی است و آب زیادی لازم دارد. دومین مساله این است که بالاخره، واردات کاغذ که از چندسال پیش آغاز شد، مقداری از فضای لجام‌گسیخته بازار این‌محصول کاست و قیمت‌گذاری را کنترل کرد؛ البته مقداری نه کاملا! کمااین‌که هنوز هم فاصله بین قیمت کاغذ دولتی و کاغذ آزادمان تقریبا ۳ تا ۴ برابر است و چنین‌فاصله‌ای منطقی نیست. یکی از اقدامات اساسی در این‌زمینه این است که حداقل، کاغذ موردنیاز کشور تامین شود و بازار، بدون کاغذ نماند چون ادامه چنین‌وضعیتی به معنی افزایش نجومی قیمت است. اهل فن می‌گویند مصرف سالانه ما ۵۰ میلیون دلار است که چندسالی است ۲۵ میلیون دلاری که برای این‌مساله اختصاص داده شد، کمی به بهبود شرایط کمک کرد. این، هم عددی نیست که نخواهند در بودجه‌های کشور آن را در نظر بگیرند. اگر فرهنگ به معنای کتاب برای دولت مهم باشد، هیچ‌وقت به این‌جا نمی‌رسیم که بگویند در سال ۹۹ ارزی برای واردات کاغذ یا تسهیلات آن در نظر گرفته نشد.

حقی گفت: می‌گویند سال ۹۹ اصلا کاغذی وارد بازار نشد و این‌نگرانی وجود دارد که تا تاجرها بخواهند کاغذ وارد کنند، نبودش باعث بروز مشکل شود. سومین‌راهکار این است که با تاجرانی که کاغذ وارد کرده‌اند، مذاکره شود و ارز دولتی به آن‌ها داده شود تا خلایی در این‌مسیر به وجود نیاید. این‌سه‌راهکار، اقداماتی هستند که در کوتاه‌مدت جواب می‌دهند اما اگر واقعا مساله فرهنگ برای دولت، جدی است، باید ارز موردنیاز برای کار نشر در اولویت‌های هیئت دولت باشد تا در سال‌های آینده با مشکل کمبود کاغذ روبرو نشویم.

وی در پایان گفت: و راهکار چهارم این‌که اگر تسهیلاتی برای واردات کاغذ آزاد در نظر گرفته شود، فراوانی محصول در بازار، به تعادل قیمت آن می‌انجامد. مشکل امروز ما این است که کاغذی وارد نمی‌شود. در نتیجه اصل بر کار کاغذفروشی در ظهیرالدوله می‌شود. یعنی آن‌کاسب یا دلال کاغذ است که تبدیل به تعیین‌کننده قیمت تبدیل می‌شود. بنابراین دولت باید تسهیل واردات کاغذ توسط بخش خصوصی را در دستور کار قرار دهد. گفته شده و می‌شود که دولت در کارها دخالت نکند بله. اما به‌جای تصدی و دخالت، باید تسهیل ایجاد کند. به‌هر روی برقراری تعادل بین کاغذ دولتی که توسط ارشاد و اتحادیه ناشران تامین می‌شود و کاغذ آزاد، می‌تواند به آرامش بازار کاغذ کمک کند.

برچسب‌ها