به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی دو کتاب «کشکول میرزا جواد آقا»؛ روایتی از زندگی شهید مدافع حرم جواد کوهساری و «پاتک علیه پیتوک»؛ روایت مردانگیهای شهید مدافع حرم سیدهادی سلطانزاده با حضور خانواده این شهدا و دستاندرکاران کتابها در شهرک سینمایی مشهد مقدس برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، محمدمهدی احمدیان، محقق و تدوینگر کتاب «کشکول میرزا جواد آقا» در سخنانی گفت: واقعیت این است که من خودم را در حد و اندازه الفاظی مانند تدوینگر و نویسنده این کتاب نمیدانم. کتاب شهید جواد کوهساری جزو توفیقاتی بود که نصیب بنده شد. قصه از جایی شروع شد که سال ۱۳۹۶ در حاشیه جشنواره مردمی فیلم عمار بنا بود که از خانواده شهید «ابوسجاد» تقدیر کنیم. با خودمان فکر میکردیم که چه کسی همسنگ خانواده شهید پیدا میشود که تقدیر را به ایشان بسپاریم. به ذهنمان رسید که چه کسی بهتر و لایقتر بهتر از یک خانواده شهید دیگر هست که بتواند این کار را بکند. فردای آن روز قرار شد مادر شهید کوهساری برای تقدیر تشریف بیاورند. فکر میکردم که این درد فرزند برای مادر، چقدر سنگین و کمرشکن است. منتظر بودم که الان با چه صحنهای موقع ورود مادر شهید جواد مواجه میشوم، مادر شهید کوهساری با یک ابهت خاصی وارد سالن برنامه شدند که اصلا این استقامت برایم قابل درک و هضم نبود. اولین برخوردم با شهید کوهساری و خانواده شهید این اتفاق بود. بعد از آن به واسطه اینکه در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب کارگروه پژوهشهای مربوط به شهدای مدافع حرم شکل گرفته بود کمکم بیشتر با دوستان آشنا شدیم.
بعضی موارد را نتوانستیم در کتاب بیاوریم
وی افزود: مطالعه مصاحبههای مادر شهید باعث شد من به شخصیت شهید کوهساری بیشتر از قبل علاقمند بشوم و کمکم مزاحم برادر و رفقای شهید شدیم. هر چه که جلوتر میرفتم این سوژه برایم جذابتر، جالبتر، قشنگتر و برای خودم عجیبوغریبتر میشد که این شهید، در واقع جمع اضداد است یعنی هم شوخطبعی او در اوج است و هم در جدی بودن. تقریبا با چهل نفر از دوستان شهید ارتباط گرفتیم که بعضیهایشان به لحاظ موقعیتی که داشتند حاضر به مصاحبه نشدند و بعضی موارد را هم نتوانستیم در کتاب بیاوریم، فکر کردیم الان به صلاح نیست و باید در فرصت و کتاب دیگری کار بشود.
نویسنده کتاب «کشکول میرزا جواد آقا» تصریح کرد: هدفمان در این کتاب بوده که این را برای مخاطب روایت کنیم که مثلا این جاهایی که تو امروز به راحتی در آنها قدم میزنی و نفس میکشی، یک روزی شهدایی مثل شهید کوهساری هم بودند که در اینجا راه میرفتند، نفس میکشیدند، پس قدر این موقعیت و شرایط را بدان. از طرفی هم سعیمان را کردیم که شهید کوهساری واقعی را روایت کنیم. شهیدی که در ذهن و دل رفقایش است نه یک آدم آسمانی دستنیافتنی. شهید کوهساری مثل خودمان بود. خیلی وقتها در خیابان که راه میروم، جوانان زیادی میبینم که مانند شهید کوهساری هستند منتها هنوز آن لیلهالقدری که شهید آوینی میگوید «هر کسی را لیله القدری هست که در آن ناگزیر ازانتخاب خواهد شد» برایشان پیش نیامده وگرنه شهید کوهساری و امثال او دوروبَرمان زیاد است و خیلی از ما با آنها حشرونشر داریم. انتهای کتاب، اینطور نوشتم که خیلی از رفقای شهید کوهساری که با آنها صحبت میکردم شهادت جواد را باورشان نمیکردند، ولی آن خونی که باید ریخته میشد، ریخته شد، به قول مادر شهید کوهساری، خونی که اینگونه مظلومانه ریخته شود سرمنشأ هزاران هزار قدم و خونی است که در راه خدا ریخته خواهد شد ان شاءالله.
مدافعان حرم کسانی بودند که پایشان نلرزید
حجت الاسلام گنابادی نژاد، معاون فرهنگی و رسانهای لشکر فاطمیون نیز در بخش دیگری از این مراسم، با بیان فرازهایی از زیارت اربعین عنوان کرد: عاشورا به این دلیل، اتفاق افتاد که زمانه، عوض شده بود، برخی از کسانی که زمان پیامبر(ص)، امیرالمومنین(ع) حضرت فاطمه زهرا(س) و امام حسن مجتبی(ع) را درک کرده بودند، اسیر دنیا شدند و دنیا، نگاه آنها و سبک زندگیشان را تغییر داد. در چنین وضعیتی، کاری که در دستور کار سیدالشهدا(ع) قرار گرفت، این بود که پرچم بصیرتافزایی و روشنگری را بلند کردند. امام حسین(ع) جهاد تبیین را شروع کردند که انسانها را از جهالت دور کنند و سرگردانی و پریشانی را از مردم دور کنند و راه حق را نشان بدهند. اما یک چیز بیشتر در این دوره و زمانه نمیتوانست نقشآفرین باشد و آن هم بر اساس فرازی از زیارت اربعین، خون بود، این جبهه خون میخواست. شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس ما هم کسانی بودند که آن روز که اسلام به خون دادن نیاز داشت، معطل نکردند.
این شهدا در آکواریوم زندگی نمیکردند
وی با تشکر از عوامل دو کتاب اظهار داشت: شهدای مدافع حرم ما کسانی بودند که در دورهای که دنیا و بشریت و حتی بعضی از حزباللهیها گرفتار دنیا و دنیابازی شده بودند، آن روزی که اسلام به خون دادن نیاز داشت، پایشان نلرزید. شهید جواد کوهساری یک دسته گلی بود که نزدیک دو سال، پدر و مادرش دنبال این بودند که او را داماد کنند، هیچچیز هم کم نداشت، ماشین داشت، شغل داشت، سالم و سرحال بود ولی او راه و یک قله دیگر را انتخاب کرده بود. شهدای مدافع حرم ما در دورهای آمدند این علم را بلند کردند که دنیابازی، عیار بخش زیادی از مردم زمانه شده است. اما اینها گرفتار این آفت نشدند. ویژگی دیگر بچههای مدافع حرم این است که علیرغم اینکه اکثر اینها تحصیلکردههای دانشگاهی نیستند ولی در جریان دفاع از حرم، در حالی که خیلی از تحلیلگران ما نتوانستند درست تحلیل کنند ولی اینها با سرمایه ایمانی که داشتند توانستند بهتر از تحلیلگران، زمانه را بشناسند. مسیر حق، هیچگاه بدون نصرت الهی نیست اما مهم این است که همه توان اینکه راه حق را انتخاب کنند، ندارند.
معاون فرهنگی و رسانهای لشکر فاطمیون ادامه داد: این شهدا زندگی معمولی خودشان را داشتند، در آکواریوم و عزلت زندگی نمیکردند و اینطور نبود که بخواهند از جامعه دور بشوند که خوب بمانند، این شهدا، اگر الگو هستند به این دلیل است که عادی و طبیعی زندگی کردند اما راهشان را گم نکردند و پای آن ایستادند.
وی خاطرنشان کرد: شهید سلطانزاده و شهید کوهساری، زمانی که دیدند برای دفاع از حرم، افغانستانیها در قالب فاطمیون به سوریه میروند، اینقدر تمرین کردند که بتوانند با لهجه افغانستانی صحبت کنند تا خودشان را افغانستانی جا بزنند و اعزام شوند. در واقع، اینها یک قلهای به اسم وظیفه، تکلیف و خدمت به اسلام، شناسایی کرده بودند و از هر روزنهای که فکر میکردند میتوانند به این قله برسند، حاضر بودند آن راه را طی کنند. اهداف این شهدا، اعتقادی و آرمانی بود. اینها آنچه در توان داشتند، انجام دادند و به آن قلهای که باید برسند، رسیدند. امروز میدان، دست من و شماست. ما و شما باید ببینیم برای اینکه جامعه را از حیرت و سرگردانی دربیاوریم، چکار باید بکنیم.
حجتالاسلام گنابادینژاد در پایان سخنانش تاکید کرد: اگر میخواهیم گرفتار دنیا و دنیابازی و همچنین مدیون شهدا نشویم، یکی از وظایفمان، اکرام و احترام راه و ارزشهای شهدا و عدم غفلت از خانواده شهداست، این مراسم هم یکی از نمونههای این کار است.
در بخش پایانی این مراسم، با حضور خانواده شهدای مدافع حرم جواد کوهساری و سیدهادی سلطانزاده، آیین رونمایی از دو کتاب «کشکول میرزا جواد آقا» و «پاتک علیه پیتوک» که توسط انتشارات «راه یار» روانه بازار نشر شده، برگزار شد.