خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: بانو پروین خلیلی، همسر امام موسی صدر، پس از سالها چشم انتظاری برای آزادی امام موسی صدر و تحمل رنج بیماری، بعد از ظهر روز پنجشنبه هشتم مهر ۱۴۰۰ در بیمارستانی در لبنان چشم از جهان فروبست. او یار، همراه و حامی صبور امام موسی صدر در همهی سالهای فعالیت ایشان در شرایط پیچیده و سختیهای لبنان و جنگ داخلی بود. بانو خلیلی پس از ربوده شدن امام صدر نیز لبنان را ترک نکرد و همواره چشم به راه آزادی و بازگشت او از این اسارت طولانی بود.
حمید قزوینی مورخ و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی و صاحب آثاری چون «یاران موفق: خاطرات آیتالله سیدمرتضی مستجابی»، «حدیث روزگار: خاطرات استاد سید هادی خسروشاهی»، «خاطرات محمدرضا حافظ نیا» و «من و آقاموسی: خاطرات آیتالله عبدالجلیل جلیلی از امام موسی صدر» که بخشی از آثارش درباره امام موسی صدر است، در یادداشتی به یاد و خاطره این بانوی صبور پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:
خانم پروین خلیلی ،(۱۳۱۷-۱۴۰۰) بانوی صبورِ امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، از دنیا رفت. او نوه آیتالله میرزا حسین خلیلی تهرانی، از مراجع بزرگ نجف و مدافعین مشروطه بود. خانم خلیلی از بدو ازدواج با امام موسی صدر، در تمام مقاطع زندگی در ایران و عراق و لبنان، با وجود انواع مشکلات و سختیها، همراهیِ قابل ستایشی از خود به خرج داد.
او که در خانوادهای نسبتاً برخوردار پرورش یافته بود، در زندگی مشترکش، با کمبودها ساخت و گاهی از برخی امکانات به نفع دیگران گذشت. خانه او پس از ربوده شدن امام موسی صدر تا مدتها محل آمد و شد بسیاری از مردم بیپناهی بود که در جنگهای داخلی و اشغال کشورشان از سوی اسرائیل، پناهی نداشتند.
او با آنکه امکان بازگشت به ایران را داشت، در تمام سالهای مقاومت، در لبنان ماند و از خانهای به خانه دیگر کوچ کرد و مردم را تنها نگذاشت. شاید خیلیها ندانند که امام موسی صدر با وجود موقعیتی که در لبنان داشت، حتی فاقد یک آپارتمان شخصی بود و خانوادهاش ناچار بودند با اجاره نشینی روزگار را بگذرانند.
در لبنان، از مسلمان و مسیحی، خیلیها هستند که از فضائل و الطاف خانم خلیلی در حق خود و خانواده و فرزندانشان حرفهای فراوانی برای گفتن دارند. هنوز هم خیلیها را میبینید که وقتی یاد او و نیکیهایش میافتند، بغض راه گلویشان را میبندد و نم اشکی بر چهرهشان جاری میشود.
او خاطرات تلخی از کوتاهیها و بیمسئولیتیها و برخوردهای ناروای برخی سیاستمداران و مسئولان کشورهای منطقه در پیگیری پرونده همسرش داشت که همیشه درباره آنها سکوت کرد و حسابشان را به خدا واگذار نمود. او همواره چشمانتظار همسرش ماند و سرانجام با خستگی از این دنیا و تحمل سالها رنج بیماری، چشم از جهان فرو بست.