به گزارش خبرنگار مهر، نشر تاریخ ایران، متن کامل کتاب «مهمانسرای بیوههای جوان: در میان زنهای داعشی» نوشته آزاده معاونی را با ترجمه محبوبه حسین زاده، در شمارگان هزار نسخه، ۴۲۳ صفحه و بهای ۹۵ هزار تومان منتشر کرد.
آزاده معاونی، نویسنده و روزنامهنگار ایرانی است که در رسانههای مختلفی چون لسآنجلس تایمز، نیویورک تایمز و… کار کرده است. او تحلیلگر مسائل خاورمیانه است و با توجه به تسلط کاملش به زبان عربی ضمن پوشش خبری رخدادهایی چون جنگ عراق و… مستمرا مقالاتی را درباره تحولات خاورمیانه نوشته و منتشر کرده است.
کتاب «مهمانسرای بیوههای جوان» حاصل گفتوگوهای معاونی با ۱۳ زن بازداشت شده داعشی است. او برای دیدار و گفتوگو با این زنان به کشورهای مختلف سفر کرد و همچنین مواجههای مستقیم با شرایط زیست این زنان داشت. این زنان پس از آنکه همسران داعشیشان در جنگ کشته میشدند، به بیوه خانه منتقل و منتظر ازدواج مجدد میشدند.
کتاب پنج بخش و یک موخره دارد. عناوین سرفصلهای بخشهای پنجگانه کتاب از این قرار است: «میراث خارها»، «دختران ناپدید شده»، «ختم کلام»، «شهروندان خانه اسلام» و «عشق، عزا، تکرار».
نهال تنها زن ایرانی داعشی بود که آزاده معاونی با او دیدار و گفتوگو کرد. معاونی با نهال به صورتی کاملاً اتفاقی در زندان اربیل عراق به سال ۲۰۱۷ دیدار کرد. او در سفرش به اربیل از مقامات آنا درخواست کرد تا که با هرکدام از زنان داعشی که در بازداشتشان بودند، دیدار و گفتوگو کند. ابتدا قرار بود که ام سیاف، همسر ابوسیاف (یکی از سرکردگان اصلی داعش) را برای گفتوگو با معاونی بیاورند، اما آمریکاییها اجازه این گفتوگو را ندادند، اما چون معاونی اصلیتی ایرانی داشت، نهال را برای این دیدار آوردند. نهال دختر کرد ایرانی بود که به دلیل فقر به شخصی به نام اکبری ازدواج کرد و اکبری بعدها به داعش پیوست و نهال را به اجبار با خود به عراق برد. بعدها اکبری در جنگ کشته شد و نهال به بیوه خانه رفت و بعد از چند ماه به او گفتند که باید دوباره ازدواج کند و نهال نیز برای فرار از این سرنوشت توانست از دست داعش بگریزد.
معاونی مقدمهای اختصاصی بر این ترجمه نوشته که بخشی از آن چنین است: «در اوایل سال ۲۰۲۰ همچنان سیزده هزار پانصد زن خارجی وابسته به داعش و کودکانشان در دو کمپ در شمال شرقی سوریه در بازداشت به سر میبرند. کمپ بزرگتر با نام الهول فاجعهای انسانی است، لبریز از بیماری، محروم از کمکهای شدیداً ضروری و عرصهای برای رویاروییهای همیشگی خشن بین زنان وفادار مانده به داعش و نگهبانان کمپ.
این زنان وفادار به داعش در چادرها دادگاههای شریعت را برگزار میکنند، زنانی که کافر مینامند به قتل میرسانند و از برادرانشان در داعش میخواهند که برای آزادیشان اقدام کنند. غرب تا به امروز تا حدود زیادی نپذیرفته است که شهروندانش را که در این کمپها هستند، هم زنان و هم کودکانشان به کشور بازگرداند. برخی کشورها مانند روسیه، قرقیزستان و تعدادی از جمهوریهای آسیای مرکزی عملکرد بهتری داشتهاند...
عراق که همچنان با بحران جابجایی و آوارگی افراد در داخل کشور دست و پنجه نرم میکند، شاهد است که هزاران زن مظنون به وابستگی به داعش در شبکه ناهمگونی از کمپها در سراسر کشور زندگی میکنند. آنها اغلب توسط جوامعشان طرد شدهاند و قادر نیستند که برای خود و کودکانشان اوراق هویتی ملی بگیرند، در برابر استثمار جنسی آسیب پذیرند و قادر نیستند که به هیچیک از خدمات دولتی، از خدمات بهداشتی درمانی تا آموزش برای کودکانشان دسترسی داشته باشند...
آیا یک زن به خاطر داشتن برادر یا عموی داعشی باید مقصد شناخته شود؟ چگونه یک دولت میتواند بر صفوف گستردهای از زنان با درجات متفاوتی از مشارکت در داعش مسئولیت جمعی تحمیل کند ولی در عین حال نپذیرد که وضعیت قضاییشان را پیگیری کند؟ این یکی از شدیدترین چالشهایی است که دولت جدید نخست وزیر مصطفی خادمی با آن مواجه است، علاوه بر اینکه او در حال مبارزه با بدتر شدن اوضاع اقتصادی کشور و خیزش مجدد فعالیت داعش است که با سواستفاده از وضعیت امنیتی دوران کرونا در حال بازآرایی نیروهایش در اطراف کشور است تا حملات خشنتری را به مرحله اجرا بگذارد.