خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین- نگار احدپور اقبلاغ: امروز ۸ ربیع الاول مصادف است با سالروز شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امام حسن عسکری (ع) میباشد.
آن امام همام در سال ۲۳۲ هجری قمری، چشم به جهان گشود. پدر بزرگوار ایشان، امام هادی (ع) و مادرشان بانویی زاهد و پارسا به نام حدیثه است. ایشان در سن ۲۲ سالگی و پس از شهادت مظلومانه امام هادی (ع)، با تقدیر الهی به مقام امامت رسیده و عمر پربرکت خویش را صرف هدایت شیعیان نمودند. بدون شک مهمترین رسالت ایشان را میتوان زمینه و آماده سازی فکری و روحی جامعه برای ورود به عصر غیبت دانست به گونهای که در سایه این آماده سازی ها، قرنها است که شیعه منتظر ظهور منجی عالم بشریت (عج) است.
از همین رو به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت این امام همام، خبرگزاری مهر در گفت و گو با حجت الاسلام محمدمحسن مروجی طبسی، کارشناس مذهبی و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، بر راهبردها و اقدامات امام حسن عسکری (ع) در تقویت و رشد آموزه مهدویت مروری کرده که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
حجت الاسلام مروجی طبسی در ابتدا با اشاره به شرایط حاکم بر جامعه عصر امام عسکری (ع) عنوان کرد: دوران امامت امام حسن عسکری علیهالسلام روزگار حساسی بود. حاکمان مستبد عباسی به خوبی آگاهی داشتند که شیعه در انتظار امامی است که از آن با عنوان قائم و منجی یاد میشود، چراکه سالها قبل امام صادق علیهالسلام خطاب به گروهی که خدمت ایشان رفته بودند، چنین فرموده بود که بنیامیه و بنی عباس وقتی فهمیدند زوال قدرتشان به دست قائم آل محمد است، شمشیرشان را برای کشتن او به کار بستند.
وی افزود: به علت فشارهای روز افزون عباسیان بر امامان معصوم و آزار و شکنجه آنان و نیز آماده نبودن جامعه برای پذیرش امامت امام مهدی (ع)، مشیّت الهی چنین تعلق گرفت که آخرین وصی پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام)، حضرت مهدی موعود (ع) در غیبت فرو رود؛ تا وجود مقدسش از گزند حوادث زمان، مصون بماند، در فرصت مناسبی به میان مردم بیایند و مردم از وجود پرفروغ آن امام بهرهمند شوند.
مروجی تصریح کرد: طبیعی است که مردم و جامعه باید آمادگیهای لازم را پیدا میکردند تا موضوع غیبت امام را بپذیرند و دچار سردرگمی و انحراف در دین نشوند. از این رو، امام عسکری (ع)، با انجام اقداماتی حکیمانه، در مسیر زمینه سازی و آماده کردن مردم برای پذیرش امر مهم غیبت امام دوازدهم (حضرت مهدی (ع)) قدمهای بسیار مؤثری برداشتند.
وی افزود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیه السلام هر کدام به گونهای به این امر خطیر پرداختهاند. تا جایی که دهها حدیث از ناحیه پیامبر اعظم (ص) درباره قیام قائم آل محمد (ص) وارد شده است و از ائمه (ع) نیز اخبار بسیاری در این باب وارد شده است. اما نقش امام عسکری علیه السلام در زمینه سازی غیبت فرزندشان بی بدیل است. چون امر غیبت درباره ائمه (ع) دیگر پیشینه نداشته و مختص به حضرت حجت علیه السلام است و درک و فهم این مسئله برای همگان چندان سهل و آسان نیست،.
این کارشناس مذهبی یکی از بزرگترین مسئولیتهای امام عسکری (ع) را معرفی فرزند خویش به عنوان امام و مقتدای مردم و زمینه سازی برای غیبتش است ذکر و خاطرنشان کرد: امام عسکری (ع) او برای ایفای این نقش خطیر به شیوههای گوناگون توسل جسته، امامت و غیبت حضرت ولی عصر (ع) را برای مشتاقان ولایت اهل بیت علیه السلام تبیین و تشریح کردند.
طبیعی است که مردم و جامعه باید آمادگیهای لازم را پیدا میکردند تا موضوع غیبت امام را بپذیرند و دچار سردرگمی و انحراف در دین نشوند. از این رو، امام عسکری (ع)، با انجام اقداماتی حکیمانه، در مسیر زمینه سازی و آماده کردن مردم برای پذیرش امر مهم غیبت امام دوازدهم (حضرت مهدی (ع)) قدمهای بسیار مؤثری برداشتند
وی با اشاره به روایتی، تصریح کرد: در کمال الدین شیخ صدوق (ره) آمده که احمد بن اسحاق قمی میگوید وقتی حضرت حجت (علیه السلام) متولد شدند از ناحیه امام یازدهم (ع) نامهای به دستم رسید که به خط حضرت (ع) نوشته شده بود و در آن نامه به ولادت فرزندش و غیبت او اشاره نموده است: «بدان که برای ما فرزندی متولد شده است و این امر نزد شما مخفی و از همه مردم مکتوم و پنهان است و ما این مطلب را جز برای نزدیکان و دوستداران ولایتش اظهار نمیکنیم. دوست میداریم که این مسئله را به شما ابلاغ کنیم تا خداوند به سبب آن شما را مسرور گرداند همان طور که خداوند ما را با آن مسرور و شاد گرداند.»
آگاه ساختن شیعیان از ولادت خاص حضرت حجت (عج)
مروجی تصریح کرد: امام زمان عجل الله تعالی فرجه در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری متولد میشوند. با توجه به نظارت و کنترل اطلاعاتی شدید دشمن، پنهان داشتن ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه و همزمان، صیانت از جان شیعیان کار دشواری جلوه میکند. برای آنکه اوج کنترل دستگاه عباسی علیه امام حسن عسکری و شیعیان ایشان را فهم کنیم، علی بن جعفر میگوید هرگاه که امام در سامراء قصد داشت خود را به دستگاه حکومت معرفی کند، ما میایستادیم تا ایشان را ملاقات کنیم. روزی قرار بود امام (ع) را به دارالخلافه ببرند، در انتظار دیدن ایشان نشسته بودم که ناگهان توقیعی از ایشان به من رسید که در آن، فرموده بود «أَلَا لَا یُسَلِّمَنَ عَلَیَ أَحَدٌ وَ لَا یُشِیرُ إِلَیَّ بِیَدِهِ وَ لَا یُومِئُ أَحَدُکُمْ فَإِنَّکُمْ لَا تَأْمَنُونَ عَلَی أَنْفُسِکُمْ» یعنی زمانی که از مقابل شما عبور میکنم به من سلام هم ندهید و یا اشارهای هم نکنید، زیرا شما در امان نیستید و با این امر، ارادت شما به من نشان داده میشود و جانتان به خطر میافتد. شرایط این قدر سخت است که حتی سلام بر آن حضرت ممکن است جان شیعه را در خطر بیندازد.
وی افزود: یا زمانی که به حضرت سم دادند، معتمد عباسی اطرافیان خود را به سراغ ایشان فرستاد تا خبری از فرزند ایشان بگیرند. در نهایت اینکه با معجزۀ الهی امام عصر (عج) متولد شدند و در امنیت قرار گرفتند. از جمله آنکه تا آخرین لحظات، آثار بارداری در نرجس خاتون پیدا نشد، همچنان که مادر موسای نبی نیز اینچنین بود.
مروجی با بیان اینکه دو مسئله مهم که شیعه در آغاز غیبت، با آن مواجه میشد؛ بحث ولادت و مسئله غیبت بود، گفت: چراکه شیعه در آستانه امامت حضرت مهدی (عج) با پدیدهای جدید به اسم غیبت حجت خدا روبهرو میشد (که در بطن آن شک به اصل ولادت نهفته بود) ابناء الرضا (ع) را بر آن داشت که از قبل، زمینه پذیرش این دو مسئله را برای شیعیان هموار کنند و از وقوع آن خبر دهند.
وی تصریح کرد: اشاره به ولادت در عین رازداری از جمله سیاستهای ائمه در خصوص ولادت و غیبت امام هستند. بررسی مشکلات پیش روی مهدویت برای شیعیان در عصر امام زمان (عج) باعث شد ائمه ابناء الرضا (ع) تا آنجا که ممکن بود تلاش خود را به کار گرفتند تا از وقوع شبهه بر این مسئله ولادت پیشگیری کنند. طرح مسئله مهدویت قبل از ولادت امام مهدی (عج) را میتوان دلیلی قوی بر این نکته دانست. از امام هادی (ع) در خصوص ولادت حضرت ولی عصر (عج) سوال شد؛ ایشان فرمودند: «صاحب این امر کسی است که مردم در ولادتش به شک میافتند». البته این نکته مهم است که امام هادی (ع) اصولاً در معرفی امام حسن عسکری (ع) به عنوان جانشین مستقیماً و صراحتاً مطلبی عنوان نمیکردند و جانشینی محمد فرزند بزرگتر خویش را صریحاً رد نمیفرمودند.
نمایاندن حضرت مهدی به خواص
وی افزود: در روایتی آمده است حسن بن ایوب میگوید: ما با حدود چهل نفر از شیعیان که احمد بن هلال نیز در بین آنها بود، در بیت امام عسکری (ع) حاضر شدیم تا در مورد امام بعدی از آن حضرت سوال کنیم. عثمان بن سعید عمری برخاست و گفت: میخواهم مطلبی بپرسم که امام عسکری (ع) به او اجازه نداد و لذا غضبناک برخاست تا از مجلس خارج شود که امام از ما خواستند کسی از مجلس خارج نشود و بعد از لحظاتی فرزندش که مانند پاره ماه میدرخشید و بسیار شبیه آن حضرت بود، به ما نشان داده شد و امام او را به عنوان امام و جانشین بعد از خود معرفی کردند.
این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: امام حسن عسکری (ع) دریافته بود که یکی از شاخصهای «واقفیه» برای احراز امامت امام، فرزند داشتن آن امام بوده است. به همین دلیل، آنان امامت امام رضا (ع) را به دلیل ندیدن فرزندش مورد تردید میدانستند. از آنجا که این تردید در مورد امامت فرزند امام حسن عسکری (ع) نیز وجود خواهد داشت؛ امام حسن عسکری (ع) در صدد بر آمد در اقدامی منطقی و هوشمندانه، بهانه شبههافکنان درباره امامتش را بزداید. لذا فرزندش را به عنوان امام بعد از خود به آنها نشان داد و بر امامت و اطاعت از بعد از خودش تأکید کرد تا دیگر هیچ جایی برای شک و تردید وجود نداشته باشد. همچنین با نشان دادن امام دوازدهم (عج) به آنان، مصداق مهدی موعود بر همگان مشخص شد و بطلان تفکر واقفیه و همفکران آنان که امام هفتم (ع) را قائم میدانستند، بر جویندگان حقیقت روشن گردید و به این ترتیب، عذر و بهانهای در عدم شناخت مصداق امام دوازدهم (عج) برای شبههافکنان باقی نماند.
طرح پیشاپیش مسئله غیبت
وی در بخش دیگری از این گفت و گو عنوان کرد: از جمله اقدامات مهم امام حسن عسکری (ع)، در زمینه سازی غیبت امام زمان (ع)، طرح پیشاپیش مساله غیبت بود. ایشان در موارد متعددی، غیبت فرزندشان را که جانشین پس از خودشان محسوب میشد خبر دادند و اینگونه مردم و جامعه را برای پذیرش غیبت آماده کردند.
مروجی طبسی با ذکر روایتی در این خصوص گفت: موسوی بغدادی نقل میکند: از امام حسن عسکری (ع)، شنیدم که میفرمود: «گویا شما را می بی نم که پس از من درباره جانشینم اختلاف میکنید. آگاه باشید که هر کس به ائمة بعد از رسول خدا (ص)، اقرار کند، اما منکر فرزندم شود؛ مانند کسی است که به همه انبیای الهی و رسولانش اقرار داشته باشد، اما نبوت رسول اکرم (ص)، را انکار کند؛ زیرا اطاعت از آخرین نفر ما، مانند اطاعت از اولین ماست و منکر آخرین نفر ما مانند منکر اولین ماست. آگاه باشید که برای فرزندم، غیبتی است که مردم در آن شک میکنند؛ مگر کسی که خدای تعالی وی را حفظ فرماید».
وی عنوان کرد: علی بن همام نیز از محمد بن عثمان عمری و او از پدرش نقل کرده است: من نزد امام عسکری (ع) بودم که از آن حضرت درباره خبری که از پدران بزرگوارش روایت شده است، مبنی بر اینکه: زمین از حجت الهی تا روز قیامت خالی نمیماند و کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت در گذشته است، پرسیدند. ایشان فرمود: «این سخنان، حق است؛ همچنان که روز روشن، حقیقت دارد». گفتند: ای فرزند رسول خدا! حجت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: «فرزندم محمد؛ او امام و حجت پس از من است هر که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت درگشته است. آگاه باشید که برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان شوند، مبطلان در آن هلاک گردند و کسانی که برای آن، وقت، معیّن کنند، دروغ گویند. سپس خروج میکند و گویا به پرچمهای سپیدی می نگرم که بر بالای سر او در نجف و کوفه در اهتراز است».
آماده سازی شیعیان برای دوره غیبت
حجت الاسلام مروجی خاطرنشان کرد: برپایه روایتهای برجای مانده از پیشینیان، امام حسن عسکری (ع) یا بیشتر اوقات در حصر خانگی به سر میبردند یا به مناطق مختلف تبعید میشدند به همین دلیل امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) پیوسته خود را از بسیاری شیعیان به جز عدهای از خواص پنهان میکردند. خلفای بنی عباس هم فشار بیشتری به ویژه بر امام حسن عسکری (ع) وارد میکردند، به همین دلیل حضرت (ع) یا از پشت پرده با خواص و غیر خواص ارتباط برقرار میکردند یا در مسیری که خلفای بنی عباس ایشان را به دربار احضار میکردند با شیعیان خاص خود تکلم میکردند. بنابراین یکی از راههای آماده سازی مقدمه ارتباط مردم با امام زمان (عج) در دوره غیبت همین بود که امام حسن عسکری (ع) مردم را با مساله غیبت امام و عدم حضور ایشان در میان جامعه آشنا کنند یعنی شیعیان را با این موضوع مأنوس کنند تا از غیبت امام زمان (عج) وحشت نداشته باشند.
ارتباط حداقلی با شیعیان
حجت الاسلام مروجی عنوان کرد: امام عسکری (ع) برای مهیا کردن ذهنیت مردم و خصوصاً شیعه، درباره امر غیبت، شیوه نهان سازی خود را بیش از آنچه در زندگی امام هادی (ع)، مورد توجه بود، به کار گرفت. از این رو، ایشان به جز ایامی که به دستور معتمد، برای دیدار وی از خانه بیرون میرفت و یا به جهت مصالحی که در نظر داشت، به کسی اجازه ملاقات میداد، یا خود، شخصاً به دیدار آنها میرفت، دیدار و ملاقات دیگری با مردم نداشت. به گفته مسعودی، امام حتی برای شیعیان خود ظاهر نمیشد و از پشت پرده، با آنان سخن میگفت.
وی افزود: این عمل حضرت عسکری و پدر بزرگوارش (ع)، مقدمهای برای غیبت صاحب الزمان (ع)، بود تا شیعیان با آن مأنوس شده و منکر غیبت نشوند؛ چرا که اگر غیبت امام عصر (ع)، به صورت ناگهانی رخ میداد، وضعیت بسیار سخت و غیر قابل تحمّلی برای شیعیان به وجود میآمد و چه بسا درک غیبت امام زمان (ع)، برای یاران و اصحاب خاص حضرت هم مشکل میشد؛ تا چه رسد به مردم عادی که مدتهای زیادی با امام و حجت خدا به طور مستقیم ارتباط برقرار میکردند. در آن شرایط، حتی ممکن بود در اصل وجود حضرت مهدی (ع)، نیز شبهه ایجاد شود.
این کارشناس مذهبی با اشاره به ارتباط محدود امام (ع) با شیعیان گفت: از سوی دیگر، امام عسکری (ع) چون در پادگان نظامی سامراء، تحت کنترل شدید حکام عباسی بودند، غالباً با شیعیان فاصله داشتند و امور و ارتباطات ایشان از طریق مکاتبات و توقیعات و وکلا بود؛ مثلاً از طریق مکاتبه به سوالات شیعیان پاسخ میدادند ؛۵ تا جایی که «محمد بن یحیی» نقل کرده که «احمد بن اسحاق قمی» از امام عسکری (ع)، طلب دست خطی نمود تا بدان وسیله، خط حضرت را از غیر آن باز شناسد. بنابراین، میتوان ارتباط مخفیانه و پنهانی امام با شیعیان را از تمهیدات مؤثر ایشان در زمینه سازی غیبت امام عصر (ع)، دانست.
ایجاد آمادگی برای عدم دسترسی به امام
وی در ادامه گفت: شیعه در طول تاریخ همجواری با امام، برای نجات از انحرافات اعتقادی و دریافت پاسخ سوالات و ابهامات آموزههای دینی به طور متداول با برخورداری از حضور فیزیکی و بی واسطه امام از سلسله نبوت و وحی الاهی پاسخها را درمییافت و با آرامش خاطر طی مسیر میکردند؛ با آغاز غیبت، این مسیر با چالش مواجه شد و نقش بسیار برجسته بنوالرضا (ع) آن بود که با راهکارهایی متعدد جامعه شیعه را برای گذر از این چالشها آماده کردند. ایجاد احساس بی نیازی از برخورداری ظاهری یکی از این راهکارهااست. امام گاهی امام با تبیین جایگاه وکلا، شیعیان را به سمت عدم نیاز به دیدار سوق میدادند. درواقع وکلای امام، کانال عمده ارتباطی بین شیعیان با آن حضرت بودند. این وضعیت در عصر امام عسکری (ع) نیز ادامه داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی خاطرنشان کرد: امام حسن عسکری (ع) در پی نصب و معرفی وکیل خود، ابراهیم بن عبده، به جایگاه والای او در وثاقت و امین بودنش سخن به میان آوردند و اینکه هیچ عذری از افراد در ترک اطاعت از او پذیرفته نیست. در حقیقت این گستره از مقام و اختیارات وکلا و بهکار بردن واژه عصیان در ترک اطاعت ابراهیم و دادن لقب، اولیا به او؛ گویای تلاش امام برای اعتماد شیعیان به وکلا و مقدمه چینی برای آغاز غیبت است.
شبکه وکالت، راهبردی مؤثر برای امنیت فکری شیعیان و پذبرش موضوع غیبت
این کارشناس مذهبی با تشریح اولین راهبرد امام حسن عسکری (ع) در تقویت مسئله مهدویت عنوان کرد: راهبرد امام حسن عسکری (ع)، فائق آمدن بر نظارت و کنترل اطلاعاتی نظام حاکم بود. در شرایطی که دشمنان درصددند مدام امام را تحت نظر داشته باشند، امام با اشراف اطلاعاتی و رهبری شبکه وکالت، در صدد صیانتبخشی و امنیت فکری شیعه برآمدند.
وی عنوان کرد: در زمان امام حسن عسکری (ع) تشیع در مناطق و شهرهای متعددی مانند کوفه، بغداد، قم، نیشابور، خراسان، مدائن، ری، آذربایجان، سامرا، بصره و گرگان گسترش یافت. گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاد میکرد تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آنان را با یکدیگر از سوی دیگر برقرار سازد تا از این طریق آنان را از نظر دینی و سیاسی رهبری و سازماندهی کند. این نیاز از زمان امام جواد (ع) احساس میشد و شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون به منظور برقراری چنین برنامهای از آن زمان به مورد اجرا گذاشته میشد. این برنامه در زمان امام حسن عسکری (ع) نیز ادامه یافت. بر همین اساس بنی عباس از این مسئله هراسان بود که مبادا امام از این طریق میخواهد شورشی علیه حکومت داشته باشد در صورتی که سیره امام چنین نبود بلکه ایشان شاگردان خود را بیشتر به صلح و آرامش دعوت میکردند لذا ایجاد شبکه ارتباطی وکالت و انتصاب نمایندگان در مناطق مختلف برای ترویج معارف دینی از زمان امام جواد (ع) بوده منتهی در دوره امام حسن عسکری (ع) منسجمتر و سیستمی تر شده بود و نمایندگان امام به صورت سلسله مطالب فعالیتهای خود را انجام و مشکلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی و به دست امام حسن عسکری (ع) میرساندند.
در شرایطی که دشمنان درصددند مدام امام را تحت نظر داشته باشند، امام با اشراف اطلاعاتی و رهبری شبکه وکالت، در صدد صیانتبخشی و امنیت فکری شیعه برآمدند
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی افزود: ضمن اینکه به دلیل برخی سخت گیری ها و مشکلاتی که حکومت بنی عباس به وجود آورده بود، حضرت شخصاً در منازل برخی از اصحاب حاضر میشدند و مشکلات وکلا و نایبان خود را بررسی میکردند. همچنین برای دعوت به خویشتن داری و پذیرش ولایت و غیبت امام زمان (ع) در مناطق مختلف نیز از پیک استفاده میکردند. همه حضرات معصومین هم اصحاب و شاگردانی داشتند که آنها را برای ترویج اسلام و بیان معارف دینی تربیت میکردند که امام حسن عسکری (ع) نیز از این امر مستثنی نبود ولی این مسئله در زمان ایشان به دلیل شرایط خاص یعنی تولد آخرین منجی و آخرین امام (ع) و آماده سازی برای عصر غیبت حساستر شده بود لذا نیاز به آماده سازی بیشتری توسط امام (ع) داشت. بر اساس برداشتی که ما از روایت داریم، امام حسن عسکری (ع) یا بیشتر اوقات در حصر خانگی به سر میبردند و یا به مناطق مختلف تبعید میشدند به همین دلیل امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) پیوسته خود را از بسیاری شیعیان به جز عدهای از خواص پنهان میکردند.
وی خاطرنشان کرد: امام در این مقطع با طرح مسئله غیبت و گفتمانسازی در عرصه غیبت منجی، به یاری شیعیان شتافتند. امام در این مقطع با مدیریت منابع انسانی از طریق شبکه وکالت اقداماتی انجام دادند. ایشان با این کار در صدد است به جامعۀ شیعی القا کند که نیازهای علمی و فقهی را از طریق علما و فقها برطرف کنند. جالب است که گاهی امام پاسخ به سوالات فقهی را به صورت کامل بیان نمیکرد و گاه به بیان قاعدهای کلی اکتفا میکرد تا فقها بتوانند با کمک این قواعد به پاسخ برسند. این کار سبب ارتقای منابع انسانی در شبکه وکالت میشد. ایشان در صدد بودند شیعیان مسائل فقهی خویش را بدون حضور امام یاد بگیرند و مردم نیز به فقها رجوع کنند تا به این ترتیب با آمادگی وارد عصر غیبت شوند. همچنین امام گاهی از طریق نامه برای ارتباط با شبکه وکالت استفاده میکرد، مثل نامهای که به علی بن حسین بن بابویه به مردم قم نوشت.
ارجاع شیعیان به منابع صحیح حدیثی
مروجی همچنین گفت: یکی از روشهایی که در سیره ابناء الرضا (ع) به منظور زمینه سازی و آمادگی شیعه برای رویارویی با غیبت حضرت ملاحظه میشود، ارجاع به منابع صحیح روایی است. بورق، یکی از اصحاب امام حسن عسکری (ع) که در مکه از زندانی شدن حضرت با خبر شد و احساس کرد شیعیان برای دستیابی به احکام دین دچار مشکل و سرگردانی شدهاند؛ در مراجعت از حج، نزد امام رفت تا برای جامعه شیعه در احکام شرعی راهنمایی جوید. وی کتاب «یوم و لیله» را نزد امام برد؛ حضرت با دیدن آن فرمود: «عمل به این کتاب برای شیعیان سزاوار است». این تأیید امام در حقیقت راه مراجعه با منابع حدیثی و عالمان بزرگ صاحب تالیفات حدیثی را به شیعیان در زمان نبود امام نشان میدهد.