به گزارش خبرنگار مهر، با بهتر شدن اوضاع کرونا و زنده شدن شهر، موسسات و نهادهای علمی دوباره جان دوباره ای گرفتند و برگزاری نشستها دوباره از سر گرفته شد. در هفته گذشته نشستهای بسیار زیادی با موضوعات مختلف و متنوعی در حوزه اندیشه برگزار شد اما در صدر این نشستها، نشستهایی با موضوع اندیشههای مرحوم حکیمی بود. با گذشت حدود بیش از چهل روز از درگذشت این علامه همچنان حرف و حدیث درباره وی ادامه دارد و نشستهای مختلف و بعضاً تکراری با محوریت اندیشههای وی برگزار میشود که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
رضا غلامی: مکتب تفکیک بستر فکری رویش انجمن حجتیه است
یکی از مهمترین نشستهایی که از ابتدای درگذشت مرحوم حکیمی تاکنون برگزارشده سمینار ملی «علامه محمدرضا حکیمی در آئینه آثارش» بود که در این نشست افراد سرشناسی حضور داشتند و نظرات بسیار جالب توجهی درباره نظریات حکیمی بیان کردند. به عنوان نمونه حجت الاسلام رضا غلامی که از همان ابتدای درگذشت حکیمی نظرات مخالفش با حکیمی بسیار بحث برانگیز شد در این نشست مکتب تفکیک را بستر فکری رویش انجمن حجتیه دانست و گفت: مکتب تفکیک در باب جامعه سازی شعار سر میدهد ولی ایدهای برای جامعه پردازی آن هم در عصر تمدن پیچیده و گسترده غربی ندارد.
داوری اردکانی هم در این نشست گفت: شهور است که تفکیکیها با فلسفه میانهای ندارند و این درست است اما دقیق نیست. میانه نداشتن با فلسفه را نباید ضرورتاً به معنی مخالفت با آن دانست؛ آقای حکیمی با فلسفه مخالف نبود اما حساب فلسفه را از وحی تفکیک میکرد.
قاسم پورحسن هم مطرح کرد: مکتب تفکیک میتواند خسارتبار باشد. وقتی متفکری عنوان میکند، دین سراسر تعبد است و نیاز به عقل نیست، میتواند به خشونت منتهی شود؛ یعنی بسیاری از جریانهای سلفی همین ادعا را دارند. فارابی در نقد این جریان میگوید اگر جامعهای ادعا کند من دیندارم، ولی جامعه دیگر ادعا کند من دیندارترم، مثل مناقشاتی که الآن در جریان اسلام وجود دارد، شما چه باید بکنید. من معتقد نیستم مرحوم حکیمی در درون جریان ستیز قرار دارد. اگر اینگونه هست، باید حکیمی را به گونهای دیگر شناخت.
اما در رسانه ملی هم در دو برنامه یکی برنامه رادیویی سوفیا و دیگری برنامه زاویه به نظریات حکیمی پرداخته شد. در برنامه تلویزیونی زاویه پرویز امینی گفت: مرحوم حکیمی بخشی از پروژه عدالتخواهی و عدالتپژوهی در ایران است به همین خاطر من فکر میکنم در میان تعداد کسانی که در حوزه تفکر و تفکر دینی تمام عمر خود را صرف عدالت کرده باشند، مرحوم حکیمی یک استثنا است. بین عالمان دینی و متفکرین عمومی کمتر کسی را داریم که به مسئله عدالت با این جدیت پرداخته باشد. ایشان تلاش کرده که حرف دین را در حیطه عدالت مطرح کند، این یک ممیزه برای ایشان است و کسی در داخل ایران نداریم که تمام عمرش یک پروژه اساسی به این معنا داشته باشد. امیرمهدی حکیمی، مدیر موسسه الحیاة و وصی علامه حکیمی هم در این برنامه مطرح کرد: این روزها بحثهایی مطرح شد که امثال حکیمی در حوزه عمل چه کردند، حال باید بگویم کجای عالم نظریهپردازان وارد کار اجرایی هم میشوند؟ نمیشود توقع داشت که افرادی هم نظریهپردازی کنند و هم راهکار عملیاتی بدهند و بعد به اجرا هم بپردازند.
اما از نشستهای با موضوع مرحوم حکیمی گذر کنیم و مروری بر سایر نشستهای اندیشهای در هفته گذشته داشته باشیم.
چه انتظاری از ما ایرانیان وجود دارد؟
علی اصغر مصلح در نشست نقد و بررسی کتاب «پروای دیگران» نوشته مریم نصراصفهانی که در شهر کتاب مرکزی برگزار شد گفت: ما به عنوان ایرانیانی که علاقه به فلسفه و سنتهای فلسفی نظری داریم بکوشیم از وقایع و میراث ملتهای دیگر در این گونه مباحث استفاده کنیم و سعی بر ارزیابی و نقد آنها داشته باشیم. رفتار ستیزهجویانه و تقابل به وضع و روزگار ما کمک نمیکند. در مباحث مختلفی که جهانشمول است و ما هم با آنها درگیر هستیم باید گنجایش و گشودگی بیشتر و هاضمه قویتر برای نقد داشته باشیم.
احمد پاکتچی، سفیر ایران در یونسکو در نشست بازخوانی تجربه کشورهای پیشرو در بینالمللیسازی آموزش عالی گفت: از ما به عنوان ملت ایران دو انتظار وجود دارد؛ انتظار نخست این است که سهم خودمان را در مدیریت جهانی ایفا کنیم و امکان ندارد که ما فاقد سهم باشیم؛ به خصوص در یک حوزهای مانند علم که هم سابقه بسیار طولانی داریم و هم در زمان حاضر کشور ما عالمان و دانشمندان بسیاری دارد و حتماً لازم است که در این حفاظت از دانش و در این مراقبت از دانش و تولید و توسعه دانش، کشور ما هم سهم خودش را ادا کند و از سوی دیگر، نکتهای که از یک جنبه دیگری باید در این مورد به آن توجه کرد این است که ما برای اینکه بتوانیم چنین مراقبتی را انجام دهیم باید با کشورها و ملتهای دیگر که در سطح جهان، دانشگاه و آموزش عالی دارند وارد دیالوگ و گفتوگو شویم و قاعدتاً ما زمانی موفق خواهیم بود که بتوانیم با آنها یک ارتباط سازنده، مستمر و ارگانیک را ایجاد کنیم.
عطاالله بیگدلی، عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین علیهالسلام هم در نشست «انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده» درباره موضوع «انقلاب اسلامی و مسئله آرمانشهر» سخنرانی کرد و گفت: بنیاد ایرانیها بعد از مشروطه، حریت بوده است. علیرغم اینکه به نظر میرسد در ایران، نوعی شبهِ سرمایهداری بر رفتار، گفتار و کنش ایرانیان غلبه کرده است اما در پسِ این رفتار شبهِ سرمایهداری در کنشهای اقتصادی و اجتماعی اغلب ایرانیان، همچنان مسأله اصیل ایرانیان، مسأله حریت و آزادی است. یعنی رفاه و شبهِ سرمایهداری را نیز برای این میخواهند که مسئله حریت در ایران محقق شود. سید جوادطاهایی پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در همین نشست درباره موضوع «تأملی بر انسانشناسی انقلاب اسلامی» سخنرانی کرد و گفت: همه چیز، آینده و حال ایران و حتی تفاسیر از گذشته ایران و حتی دانش «انسانشناسی انقلاب اسلامی» وابسته به این پرسش است که رژیم (رژیم از نظام بهتر است) جمهوری اسلامی درحالیکه همچنان آرمانهای خود را حفظ کرده، آیا میتواند از پس مشکلات کنونیاش برآید و به تمدن برسد و اوضاع مادی خود و مردمش را سامان دهد یا نه؟ فعلاً ما باید در لحظه زندگی کنیم و به اقتضائات زندگیِ در لحظه متعهد باشیم. دراینحال، واقعیتهای بزرگ مثل دانش ایرانی، سیاست اصیل ایرانی، تفکر ایرانی، خودشان به وسیلة فهولی از نسلهای بعد حادث میشوند و لازم نیست ما متعهد به آن واقعیتهای بزرگ باشیم.
خلأ تئوریک در حوزه حکمرانی
نشست «نقش مردم در تحول حکمرانی» از دیگر نشستهای مهم هفته گذشته بود که پرویز امینی، مدرس دانشگاه سخنران آن بود و گفت: حادثه آبان ۱۳۹۸ نشان داد که تعدادی از مردم براساس یک سیاستگذاری کشته شدند، میبایست سیستم حکمرانی ما را به تکاپو میانداخت و پرسشهای کلیدی برای آن طرح میشد، چگونه وقایعی رخ داد که بنای ما نبود و نگاه ما به جامعه و مردم و حکمرانی این نبود، کجای کار خطا کردیم و کجا را باید اصلاح کنیم؟ چرا حادثهای به این نیرومندی و بزرگی برای بیدار باش کردن حاکمیت در مسیر حکمرانی تغییری ایجاد نکرد و حساسیتی برنیانگیخت و ما هیچ تحولی در اداره کشور بعد از آن ندیدیم؟ اینها همه نشانه خلأ تئوریک در حوزه حکمرانی است.
اما یکی از اتفاقات با اهمیت دیگر در هفتهای که پشت سرگذاشتم نوشتن نامه توسط جمعی از اساتید دانشگاه امام صادق (ع بود مبنی براینکه تحولات مدیریتی و بازنگری در دیپلماسی فرهنگی صورت بگیرد. این نامه خطاب به اعضای شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نگاشته شده است.
بازار کم رونق نشر در هفته گذشته
در هفتههای گذشته که بازار انتصابات داغ است یک انتصاب مهم اندیشهای هم رخ داد و آن انتصای موسی نجفی به عنوان سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود. پیش از نجفی حسینعلی قبادی رئیس این پژوهشگاه بود. نجفی، عضو سابق هیئت علمی گروه آموزشی علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، مدیر گروه اندیشه سیاسی دانشکده الهیات و فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و رئیس پژوهشکده فرهنگ، انقلاب و تمدن اسلامی و رئیس گروه نظریهپردازی انقلاب اسلامی و مدیر گروه دوره دکترای علوم سیاسی با گرایش مسائل ایران در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و استاد دانشگاه علوم اسلامی رضوی است.
اما بازار نشر برخلاف هفتههای قبل خیلی پررونق نبود و یکی از مهمترین کتابهای منتشر شده هفته قبل کتاب «محبت و آکوستین قدیس» نوشته هانا آرنت بود که توسط فرهنگ رجایی استاد تمام اندیشه سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه کارلتون کانادا ترجمه شده است.
سازمان سمت هم شماره جدید دوفصلنامه روانشناسی فرهنگی ویژه بهار و تابستان ۱۴۰۰ را منتشر کرد. این نشریه با هدف ارائه مقالات علمی در حوزه بینارشتهای روانشناسی فرهنگی راه اندازی شده است و در رتبهبندی نشریات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موفق به کسب درجه علمی با رتبه «ب» شده است.