استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: بدون بازخوانی و آسیب شناسی سنت امکان نوسازی و مدرنیزاسیون وجود ندارد. یعنی جهان مدرن محصول گسست نیست که بلکه یک پیوستگی در تاریخ آنها وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، سیزدهمین قسمت از فصل شانزدهم به موضوع «نقش علمی شیعه و مسائل ما» اختصاص داشت و میهمان این برنامه حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و دبیر کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلام بود.

حجت الاسلام سبحانی در ابتدای برنامه اظهار داشت: کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی به ابتکار مرجع بزرگوار حضرت آیت الله مکارم شیرازی شکل گرفت. هدف اصلی این کنگره تبیین برشی از تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی است که غالبا یا به درستی بازخوانی نشده و یا حتی می توان گفت خوانش های نادرستت و کژتابانه ای از آنها صورت گرفته است. سهم بزرگ تشیع در تولید مجموعه ای از آگاهی ها، دانش ها و نظریه ها که در کل جغرافیای اسلامی پراکنده است. شخصیت های بزرگی که با عنوان تشیع این آثار را به تاریخ بشریت و تمدن انشانی عرضه کردند. البته یکی از انگیزه های اساسی این همایش نوع تبلیغاتی است که امروز در رسانه ها بخصوص در بخشی از جهان اسلام با نگاه های کین توزانه و بدبینانه نسبت به تشیع صورت می گیرد. تقریبا می توان گفت در طول تاریخ بارها و بارها این اتهام تکرار شده و کسانی با نیت های خاص به دنبال حذف این بخش بزرگ از فرهنگ و تمدن اسلامی بودند. سهم خواهی های زیاده خواهانه ای که معمولا دیگری را تحمل نمی کنند و انحصارگرایی را به عنوان یک اصل در حوزه فکر و اندیشه بنا می گذارند.

وی افزود: در طول تاریخ پیروان مکتب اهل بیت کمتر از قدرت سیاسی و اقتصادی نصیب بردند. فقدان قدرت سیاسی و اقتصادی زمینه حضور اجتماعی و حضور آشکار جامعه شیعی را در بدنه حکومت اسلامی محدود کرد. حاکمان جور اندیشه هایی که با نگاهی دیگر به اسلام می نگریستند این بخش از جهان اسلام را تحمل نمی کردند. وقتی که اتهام و حذف به عنوان یک اصل در تاریخ اسلام قلمداد شد و جریان قدرت سیاسی تحمل گروه های مختلف را نداشت این به دامن علوم انسانی یا اسلامی ختم نمی شود و در اینجا حذف فیزیکی افراد مطرح است. اتفاقا وقتی دیده می شود که شخصیت هایی دانشمند در حوزه های طبیعی و در طب و کیهان شناسی حتی اینها را با عنوان تشیع تحمل نمی کنند.

سبحانی همچنین گفت: اسناد تاریخی و علمی نشان می دهد که پایه گذار بسیاری از دانش های اسلامی اهل بیت عصمت و طهارتند. یکی از عرصه هایی که اهل بیت ورود کردند عرصه دانش سازی و باقی گذاشتن میراث مکتوب است. موضوع اساسی همایش بازخوانی این فراز و فرود عرصه تمدن اسلامی با نگاه به مکتب اهل بیت بود. ایده این کنگره تبدیل به یک جریان علمی نه فقط در ایران بلکه در سطح کشورهای اسلامی شد. دامنه گستره این همایش از شرق دور و اندونزی تا شمال آفریقا و مغرب عربی امتداد پیدا کرد و حدود ۲۳ کشور در این همایش شرکت کردند و مقاله دادند. ۱۹۰۰ چکیده به این همایش رسید که از این تعداد ۱۲۰۰ مقاله به دبیرخانه همایش رسید. اگر بگوییم یک کنگره نقش اولش طرح موضوع است یکی از کنگره های موفق در این زمینه کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش دانش ها بود.

دبیر کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی در ادامه تاکید کرد: وقتی که مجموعه علمی این کنگره خدمت مقام معظم رهبری رسیدند ایشان اصل این ایده را بسیار تشویق کردند و تاکید کردند که این کار نباید در همایش محدود بماند و موضوع بزرگ است و باید امتداد پیدا کند. ما در حدود ۱۴ حوزه دانشی اعم از علوم اسلامی، انسانی و طبیعی را انتخاب کردیم و مجلدات خاصی به هر دانش اختصاص داده شد. یکی از بخش های مهم که دو جلد از این مجموعه را به خود اختصاص داده مطالعات منطقه ای است؛ در جهان اسلام ۱۳ منطقه جغرافیایی را انتخاب کردیم و برای این ۱۳ منطقه مقالاتی از نویسندگان همان حوزه درخواست شد.

وی افزود: شیعه به هر جایی پا گذاشته تولید دانش کرده است. مناطقی هستند که از آغاز ظهور اسلام به شیعه گرویدند و پاره ای از مناطق در دوران معاصر با تشیع آشنا شدند و از قضا در همین کشورها توام است با تلاش های علمی، فرهنگی و تمدنی که به کتاب بسنده نشده و در شهرسازی و معماری و در دانش های طبیعی نیز شیعه حضور پیدا کرده است. این نشان دهنده جوهره دانشی و تمدنی مکتب اهل بیت است که هر جا زمینی پیدا شود این بذر به خوبی رویش پیدا می کند. ظاهرا اینطور است که اهل تشیع در حوزه محدودی می اندیشند و دایره تفکر آنها بسیار محدود است. اما واقعیت این است که در عمق لایه جهان اسلام یک تبادل قوی میان اندیشمندان مسلمان در حال جریان است و اخذ و اقتباس ها صورت میگیرد و گفتگوی جدی وجود دارد که قالبا به خاطر حاکمیت قدرت های سیاسی اینها آشکار نمی شود. اندیشمندان حقیقی جهان اسلام هر کجا یکدیگر را پیدا کردند کوتاه نیامدند و به عنوان محقق در حوزه تاریخ اندیشه این ادعا را دارم که سهم شیعه در این گفتکو بسیار زیاد است. در بغداد شاهد یک تعامل جدی میان اندیشمندان شیعه و غیر شیعه هستیم.

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی همچنین گفت: جریان فکری غیر شیعی در بهره برداری از علم شیعه تلاش بسیار کرده است، اما ارجاع به صورت صریح و آشکار کمتر وجود دارد. البته در مواردی هم بسیار آشکار است؛ مثلا مرحوم خواجه طوسی کتاب تجریدالاعتقاد را می نویسد، بیش از ۱۵۰ شح و حاشیه و تعلیقه بر این نگاشته اند و بیش از یک سوم این شرح ها و تعلیقه ها از غیر شیعه است. در سنت گذشته بر خلاف سنت جدید پژوهشی ارجاع آشکار نیست. این کنگره اولین جمعی است که اینها را به خوبی نشان می دهد و به نقش شیعی در علم و دانش به صورت مشخص می پردازد. در گفتگوهایی که با بعضی از این محققان این عرصه در بیرون کشور داشتم همه اعتراف دارند که هنوز کارهای نشده فراوان است. تاریخ فکر دانش و تمدن شیعه مثل یک تپه بزرگی است که دائم از کنار آن رد می شویم و تصور می کنیم توده خاک است. یک باستان شناس که با یک ذره بین علمی وارد می وشد و گوشه ای از این تپه را می کاود، بعد از سال می بیند که یک شهر بزرگ از زیر آن بیرون می آید.

حجت الاسلام سبحانی همچنین اظهار داشت: گذشته تاریخی یک ملت به خصوص در بخش فرهنگ، اندیشه و معرفت هویت اوست. هر مجموعه و ملتی هویت خود را در آینه تاریخ خود می بیند. از کجا آمده ایم و چه بوده ایم در اینکه ما کجا هستیم و درک ما نسبت به آینده بسیار نقش دارد. بسیاری از دول استعماری وقتی می خواهند یک ملت را تسخیر کنند و بر او مسلط شوند اول از همه او را از گذشته اش دور می کنند. انسانی که گذشته ندارد این انسان می تواند ابزار هر استعماری باشد. برخی از جوان های ما گاهی به یک دانشمند که ممکن است یک دهم یک دانشمند بزرگ اسلامی نیست چنان مباهات می کنند گویی دانش قبل از او وجود نداشت. ما اگر بتوانیم میراث بزرگ اسلامی و شیعی را در پیش نسل جوان بگذاریم یعنی داریم انرژی حرکت به سوی آینده را در او به وجود می آوریم.

وی افزود: ۱۵۰ سال است که با پرسش نسبت سنت و مدرنیته مواجهیم و در این میات طیفی داریم که یک سر آن سنت پرستی است و سر دیگر آن تجدد گرایی سکولار که معتقد است کل سنت را باید دور ریخت. یکی از مشکلات تجدد گرایان این است که مدرنیته را بدون سنت می خواهند و این تصور غلط متفکران سکولار دوران معاصر به مرور در روشنفکران دینی هم رسوخ کرد. تحقیقات امروز غربی ها نشان می دهد که تمام تحولات دنیای جدید غرب در سنت های قدیم آنها ریشه دارد. اگر کسانی توفیق این را پیدا کردن که تحولاتی در دانش به وجود بیاوند بخش بزرگی از توفیق آنها ناشی از این است که توانستند سنت را بازخوانی کنند. بدون بازخوانی و آسیب شناسی سنت امکان نوسازی و مدرنیزاسیون وجود ندارد. یعنی جهان مدرن محصول گسست نیست که بلکه یک پیوستگی در تاریخ آنها وجود دارد.