به گزارش خبرگزاری مهر، در دومین قسمت از سوره؛ فصل سقیفه موضوع «روایت سقیفه ۲» با حضور سعید طاووسی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفت.
دیانی در ابتدای این گفتگو از طاووسی پرسید که بعد از رحلت پیامبر در مدینه چه اتفاقاتی رخ می دهد؟
طاووسی پاسخ داد: همانطور که در برنامه قبل هم اشاره شد انصار به این جمع بندی رسیده بودند که نخواهند گذاشت امام علی (ع) به خلافت برسد. به همین خاطر در سقیفه جمع شدند تا تصمیم بگیرند که چه کسی جانشین پیامبر شود. برای درک بهتر چرایی این موضوع باید کمی به عقب برگردیم و به عقبه تاریخی موضوع توجه کنیم. هیچ تحولی در تاریخ دو هفته ای، هفتاد روز و امثال اینها رخ نمی دهد بنابراین اینکه برخی می گویند سقیفه یکدفعه شکل گرفت را من نمی پذیرم. برای نمونه وقوع انقلاب اسلامی دهه ۳۰ کلید میخورد و سال ۵۷ نتیجه می دهد. پس اینطور نیست که بگوییم که مردم مدینه اعم از مهاجر و انصار در طول دو ماه عوض شدند. اگر ما به منابع مراجعه و آنها را بررسی کنیم میتوانیم بگوییم در مدینه عصر نبوی و بعد از بدر چهار حزب فعال بودند.
دیانی در اینجا از طاوسی پرسید دلیل اهمیت بدر چیست؟
این استاد تاریخ گفت: بدر خیلی اتفاق مهمی است چون قریش را شکست دادند و هیمنه قریش از بین رفت مسلمانان به این باور رسیدند که میتوانند حکمرانی کنند چون تا قبل از آن مردم مدینه همیشه زیرپرچم قریش بودند و درجه دو حساب میشدند. از تبعات بدر اینکه غنیمت های بسیاری به دست می آید و اتفاقاتی می افتد که چهار حزب حاکم می شود. یکی از این احزاب، حزب رسول الله است که رهبریش هم به عهده ایشان بوده است و صحابه ای هم داشتند. صحابه پیامبر فقط تقید دینی به ایشان ندارند بلکه او را رهبر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می دانند و در همه مسائل دنباله رو پیامبرند. حزب دیگر، حزب قریش. مهاجرانی هستند که رهبرشان ابوبکر بود. اینها به دنبال تجدید حیات و تجدید سیادت قریش در قالب اسلامی و مخالف پیامبر هستند. حزب سوم، حزب انصار است که درواکنش به حزب قریش پدید امد اما با پیامبر و صحابه ایشان مشکلی ندارند. حزب چهارم که متاخر از بقیه است، حزب بنی امیه است و بعد از فتح مکه نقش آفرینی می کند چون مسلمان نبودند رهبرشان هم عثمان است.
مجری برنامه در ادامه از طاووسی پرسید که جایگاه انصار در تاریخ اسلام کجاست؟
استاد تاریخ دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد: انصار جایگاه بسیار رفیعی دارند. در شرایط بحرانی که خیلی ها با پیامبر دشمن شدند، انصار با پیامبر همراهی کردند و مدینه را در اختیار ایشان قرار دادند و با ایشان بیعت نساء و بیعت حرب بستند. دوبار از غنیمت هایشان گذشتند. بنابراین ما سابقه تیره و تاری از انصار نداریم ضمن اینکه شهدای بسیاری هم داشتند. در فصل بنی امیه اشاره کردم که آنها هم با علی (ع) دشمن بودند و هم با انصار و چشم دیدن انصار را نداشتند. بنی امیه نه در سقیفه حضور داشتند و نه در کنار بستر پیامبر (ص). اینها جلسه ای در خانه عثمان داشتند که در آن ابوسفیان و دوپسرش در این جلسه حضور داشتند و در این جلسه بنا شد که از خلافت ابوبکر حمایت و در خلافت نفوذ تا بعداً زمینه انتقال قدرت به بنی امیه فراهم شود.
وی اضافه کرد: انصار به این تدبیر رسیدند که بهترین زمان برای تصمیم گیری جانشین پیامبر زمانیست که پیکر پیامبر (ص) هنوز روی زمین است و دفن نشده و مردم ناراحت هستند. انصار در آن زمان روی اکثریت بودنشان حساب می کردند و فکر می کردند تدبیرشان عملی می شود. انها در سقیفه بنی ساعده جمع می شوند. این سقیفه را انتخاب می کنند چون از گذشته همیشه درباره مسائل محرمانه و حساس آنجا تصمیم گیری می شده است. دلیل دیگر انتخاب این سقیفه هم این بود که نزدیکترین سقیفه به منزل سعد بن عباده بود. توجه داشته باشید که در سقیفه همه انصار حضور نداشتند چون مکان خیلی بزرگی نیست و یک ایوان مسقف است لذا فقط سران و رجال اوس و خزرج حضور دارند. کتاب «تشیع در مسیر تاریخ» نوشته مرحوم سیدحسین محمد جعفری که به زبان انگلیسی توسط این نویسنده پاکستانی نگاشته شده و به فارسی هم ترجمه شده به خوبی ماجرای سقیفه را توضیح داده و آن را به صورت یک نمایشنامه بیان کرده است.
طاووسی ادامه داد: در همان زمانی که انصار در سقیفه جمع شدند، مردم در کنار پیکر پیامبر (ص) تجمع کردند و در این اثنا خلیفه دوم خطبه ای می خواند و منکر رحلت آن حضرت میشود و می گوید که ایشان غیبت کرده، به معراج رفته و برمی گردد. به نظر من خلیفه دوم دنبال خریدن زمان بوده و دلیل این زمان خریدن هم این بوده که ابوبکر در آن زمان در صحنه حضور نداشته است. ابوبکر وقتی برمیگردد به خلیفه دوم می گوید که این حرفها چیست درباره غیبت پیامبر می گویید. یکی از اتفاقات جالب سقیفه این بود که انصار میپرسیدند پس قریش چه می شود یعنی دغدغه آنها را هم داشتند پس ماجرای تموم شده و یقینی نبوده است. در همین میان دونفر از انصارکه در سقیفه حضور داشتند خبر جلسه در سقیفه را بیرون میبرند و ابوبکر و عمر به همراه ابوعبیده جراح که در میانه راه به آنها ملح شد عازم سقیفه می شوند. پس سقیفه شامل ۳۰۰ انصار و سه مهاجربوده است
وی افزود: خبر به حضرت علی (ع) می رسد و به ایشان میگویند که کار در سقیفه تمام شده است. حضرت میپرسد که در سقیفه چه شد؟ به او می گویند که انصار مدعی خلافت سعدبن عباده شدند. حضرت میگوید انصار که نمی توانستند جانشین پیامبر شوند چرا مدعی شدند؟ مگر یادشان نیست که پیامبر فرمود: انصار را به شما مهاجرین سپردم. حضرت در ادامه می پرسند که مهاجرین در این میان چه گفتند؟ به ایشان گفته می شود که مهاجرین به قرابت و قریشی بودن استدلال کردند و با این استدلال انصار را عقب راندند.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ گفت: یکی از استدلال هایی که خلیفه اول در سقیفه استفاده می کند لزوم قریشی بودن امام است.انصار می خواستند حاکم سیاسی برای مدینه انتخاب کنند چون مدینه مرکز اسلام است. خلیفه اول در سقیفه مطرح می کند که چطور می خواهید سعد بن عباده را به خلافت بنشانید در حالیکه نیمی از شما خزرجی هستند. در واقع کینه هایی که پیامبر در طول سال از بین اوس و خزرج از بین برده بود زنده کرد. برداشت من باتوجه به مطالعاتی که داشتم این است که خزرجی ها برای بیعت با خلیفه اول پیشقدم شدند نه اوسی ها. با این پیشقدم صداهایی شنیده می شود که پس امیرالمومنین (ع) چه می شود؟ این صداها کسانی بودند که می خواستند بازی جلسه را بهم بزنند و بگویند جلسه مشروعیت ندارد وگرنه انگیزه ولایی و علوی نداشتند
وی افزود: توجه داشته باشید در این جلسه سقیفه کار تمام نمی شود و پس از آن باز هم ادامه پیدا میکند. طبق تحلیل من جناح قریش با اینکه سقیفه را برپا نکرده اما برای خلافت برنامه داشته است. افرادی که در سقیفه حضور داشتند در دفن پیامبر و خواندن نماز ایشان شرکت نداشتند. پیامبر دوشنبه از دنیا رفتند روز سه شنبه بعداز ظهر دفن شدند. گفتگوهای سقیفه صبح سه شنبه آغاز شده و احتمالاً تا غروب طول کشیده است. در برخی از منابع برای توجیه چنین امری، روز دفن پیامبر چهارشنبه ذکر شده است.
دیانی سپس پرسید آیا انصار پس از این فرجام آرام گرفتند و در رکاب قریش رفتند و یا سرخورده به خانه هایشان برگشتند؟
طاووسی گفت: هردو. برخی خوشحال بودند که با این نتیجه آنها هم به قدرت و منصب می رسند اما بخشی هم به شدت سرخورده شدند چون چیزی که می خواستند و دوست داشتند نشد.
مجری برنامه در ادامه بیان کرد: آیا پس از اتفاقی که در سقیفه افتاد چنین موقعیتی فراهم بود که این تصمیم نقض شود و صحنه به عقب برگردد؟
این استاد تاریخ بیان کرد: به نظر می رسد که امکان برگشت و نقض تصمیم وجود داشته ولی موانعی وجود داشته است که یکی از آنها نوع مواجهه آنها با بیعت بوده است. بیعت در فرهنگ عرب یک امر شرعی نیست یک سنت است به طوریکه وقتی حضرت صدیقه کبری به همراه همسرشان به در خانه های انصار می روند و به انها می گویند که تا دیر نشده این قضیه را برگردانید معلوم می شود که امکانش فراهم بوده ولی انصار می گفتند: شرمنده ما بیعت کردیم. در آن زمان انصار بیعت شکنی را در آن فرهنگ بسیار پست می شمردند.
دیانی پرسید که الان ممکن است برای مخاطبان ما این سوال پیش بیاید که چرا بیعت شکنی در غدیر پست شمرده نشده است؟
طاووسی گفت: درمورد بیعت در غدیر بحث وجود دارد که این کار انجام شده است یا خیر. ولایت امیرالمومنین (ع) به ابلاغ رسول الله (ص) ثابت شده است چه مردم بیعت کنند چه نکنند. بنابراین در غدیر ابلاغ انجام شده و کفایت هم می کند. در برخی گزارش ها به بیعت اشاره شده و در برخی خیر. ظاهراً اینطور بوده که در فرهنگ عرب با جانشین زمانی بیعت می کردند که رهبر اصلی از دنیا برود.
وی در پایان گفت: روند تثبیت قدرت سقیفه روند نسبتاً تدریجی و طولانی مدتی است و مسائلی که پیش می آید بین یک ماه تا ۵۰ روز زمان می برد. برخی تصور می کنند همه وقایع در هفته اول بعد از رحلت پیامبر اتفاق می افتد در حالیکه اصلاً اینطور نیست. بنابراین باید به این روند تدریجی توجه داشته باشیم.