خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – محدث تکفلاح: تا چند سال پیش تبادل اطلاعات در فضای مجازی امری فانتزی بود که تنها به وبلاگها در صفحات نت و اپلیکیشنهای انگشتشمار گوشیها محدود میشد. اواخر دهه نود بود که فعالیت در وبلاگها اوج گرفت و کمکم اشتیاق به استفاده از فضاهایی مثل فیسبوک برای شبکه سازی و اشتراک اطلاعات و تبادل نظر بیشتر شد. دیگر در هر جمع کوچک و بزرگی که بودی اسم یکی از این شبکهها را حتماً میشنیدی. از سال ۲۰۱۲ بود که در ایران هم زمزمه وجود یک اپلیکیشن جدید شنیده میشد اما هنوز به شکل امروزی نبود. اینستاگرامِ آن روزها با اینستاگرامی که امروز میشناسیم تفاوت زیادی داشت. اما در همان روزهای ابتدایی مورد توجه تعداد زیادی از فعالان فضای وبلاگها و سرویسهای شبکههای اجتماعی گرفت. امروز در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی اینستاگرام به فضایی پر رفت و آمد مبدل شده است که انتقال داده، تنها کار آن نیست. ترویج و تغییر سبک زندگی، تعاملات کاری و هر نوع خرید و فروش آنلاین، در کنار هزاران فعالیت دیگر در آن صورت میگیرد. این تبادلات در حدی است که حضور افراد در اینستاگرام روز به روز رو به افزایش است و در گشت و گذارهای اولیه و جذب شدن به این فضا، عطش بالا رفتن دنبالکنندهها (جذب فالوئر) به موضوعی چالشی تبدیل شده است چون در راستای این کار فعالیتها و تبلیغات زیادی در ازای دریافت هزینههای عجیب صورت میگیرد. صفحات کاری یا شخصی در اینستاگرام برای جذب بیشتر دنبال کنندهها اغلب به هر دری میزنند تا فالوئر بالایی را برای خود داشته باشند. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه سراغ چند نفر از فعالان اینستاگرام رفتیم تا از کم و کیف ماجرا باخبر شویم.
چند راه دارد؟
خانم فاطمه داداشی از جمله افرادی است که از سال ۸۶ فعالیت در فضای مجازی را با وبلاگ نویسی آغاز کرد و هماکنون در اینستاگرام به عنوان یک فعال فرهنگی شناخته میشود. او در رابطه با این موضوع میگوید: بالا رفتن تعداد دنبالکننده به دو روش انجام میشود. یا با تبلیغات، و یا با محتوای خود صفحه. اگر نوع اول را بخواهم بررسی کنم این طور است که با مراجعه به صفحههای پرمخاطب که در آنها تبلیغ میپذیرند و این تبلیغ باعث دیده شدن آن صفحه میشود و تعداد دنبالکنندههای صفحه بالا میرود. من در صفحه خودم تبلیغ خاصی نمیپذیرم مگر اینکه با کار و طرز فکر من همراستا باشد. اگر از مبلغ تبلیغ هم بخواهید بدانید این است که من مبلغ را مشخص نمیکنم. یا خودشان پیشنهاد میدهند و یا نسبت به تبلیغات موازی در صفحات دیگر مقایسه میکنیم و توافق میکنیم ولی چون مدتهاست تبلیغ نگذاشتهام نمیتوانم عدد بهروزی را بگویم. اما در مورد نوع دوم جذب فالوئر که نوع بالا رفتن صفحه من هم از همین طریق بوده باید بگویم که مهمترین عامل جذب، محتوای داخل صفحه است. اگر روی محتوای صفحه خوب تأمل شده باشد و برای آن فکر و پشتوانه فکری و مهارتی بوده باشد، در ابتدا علاقمندان به این موضوع و به مرور همفکرها و رقبا حتماً سراغ این صفحه میآیند. پس در این نوع از کار مهمترین رکن، تولید محتوای غنی و خوب است. چون کار و محتوای صفحه من فرهنگی است خیلی به اتفاقات روز اهمیت میدهم و تحلیل این اتفاقات از مهمترین بخش محتواهای صفحه من است که صدالبته بخش قابل توجهی از مخاطبین طرفدار تحلیل مسائل، در این فضا نیستند و چون دید تفریح و سرگرمی به اینستاگرام دارند صفحه مرا دنبال نمیکنند اما با همه این توصیفات اغلب افرادی که مرا دنبال میکنند بهعنوان دنبالکننده ثابت هستند.
تفاوت صفحه تجاری و شخصی
نسرین نراقی یک فعال دوسویه اینستاگرامی است. یک صفحه شخصی با شش هفت سال فعالیت دارد و یک صفحه کاری حدود سه سال است راهاندازی کرده است. «برای صفحه شخصی دلیل جذب فالوئر، محتواهای تولید شده بود. همزمان چند جا کار میکردم که فرزندم را خدا به من هدیه داد. تربیت فرزند و همزمان اشتغال یک زن برای اطرافیان و دوستان خیلی جالب بود. از طرفی من هم تجربیات خودم را در این صفحه به اشتراک میگذاشتم و این موضوع برای افراد خیلی جذاب بود و باعث شد صفحه مرا دنبال کنند و به مرور فالوئرها بالا بروند. بعضی اوقات تصویر پسرم که کوچک بود هم باعث بالا رفتن فالوئر میشد. در دوران قبل از کرونا که پسرم کوچکتر بود، دوتایی به طبیعتگردی میرفتیم. عکسها را به عنوان تجربه در صفحهام اشتراکگذاری میکردم و خیلی پیگیری میشد. حتی بعضی اوقات که از قبل اعلام میکردم که قرار است به جایی بروم و روز و ساعت میگفتم، هنگام مراجعه با افرادی مواجه میشدم که برای دیدن من به آنجا میآمدند و این یعنی به من و صفحه من اعتماد میکردند. خودم خیلی وارد شرایط پذیرش تبلیغات و کسب درآمد از این طریق نشدم اما برای صفحه کاریام خیلی تبلیغ کردم. در صفحههای مختلف. اول صفحهها را رصد میکردم و نشان میکردم. بعد از چند وقت سراغ آن صفحهای که تبلیغ را دیده بودم میرفتم و تأثیر را میدیدم. از ادمین پیج هم در دایرکت پرس و جو میکردم.
اگر از قیمت بخواهید باید مبالغ مربوط به سال گذشته را بگویم. مثلاً به ازای هر نفر فالوئر هزار تومان پرداخت کردم. اگر ۵ هزار فالوئر بخواهم باید ۵ میلیون پرداخت داشته باشم. خوب است بگویم که یکسری از بالا رفتنهای این فالوئرها فایدهای ندارد چون فالوئر مصنوعی (فیک) اگر باشد به مرور تعداد فالوئر اضافه شده افت میکند.
میانگین درآمد ماهانه اینفلوئنسرها
علیرضا علیین که ۶ سال است در حوزه «اینفلوئنسر مارکتینگ» کار میکند و مدیر این بخش در یکی از شرکتهای تبلیغاتی است میگوید که برای بالا بردن تعداد فالوئر برای شخصی که بخواهد یک فعال اینستاگرامی معروف باشد، لازم است هزینههایی انجام داد. از تأیید صحبتهای خانم داداشی که اگر محتوا خوب باشد خودش فالوئر جذب میکند، گفت تا اینکه در حوزههایی مثل لایف استایل، تنوع کار در آن زیاد است و رقابت سخت. نکته مهم در این نوع از ورود به فضای اینفوئنسلری این است که باید مورد اعتماد و تأیید شبکه اصلی و پرمخاطب حوزه انتخابی خودش باشد که برای ارتباطگیری و جلب اعتماد در همین زمینه هم قطعاً باید هزینه کنی! این هزینه بسته به خودت و مخاطبت دارد و قابل حدس زدن نیست. اما به طور کلی اگر استثنائات را کنار بزنیم میتوان گفت که یک پیج شخصی برای بالا آمدن بین ۵ تا ۵۰ میلیون باید هزینه مشخص کند. همه این اتفاقات لازم است شکل بگیرد تا زمانی که تعداد فالوئرها تا ۱۵-۲۰ هزار نفر بالا برود. از اینجا به بعد علاوه بر تبلیغات، دیگر رشد این صفحه به هنر خود شخص بستگی دارد. محتوای جذاب، حتماً فالوئر را بالا میبرد و نکته مهم اینکه اصلاً روی کیفیت بالای فنی محتواها صحبت نمیکنم. محتوا از هر روشی و به هر طریقی باید فقط و فقط جذاب باشد و مخاطب آن را بطلبد.
عرف صفحههای اینستاگرامی برای ارائه تبلیغ روزانه بین ۱ تا ۵ تبلیغ است. به ازای هر تبلیغ هم با توجه به مشخصههای درخواست کننده و تبلیغکننده، این قیمت بین ۲ تا ۷ میلیون تومان متفاوت است. از طرفی ما بر اساس تحقیقاتی که انجام دادهایم آماری داریم مبنی بر اینکه هر بلاگر بین ۱۸ تا ۳۰ روز در ماه کار میکند و در صفحه خود تبلیغ ارائه میدهد. اگر اعداد میانگین را برای درآمد حاصل از تبلیغ ۲۴ روز در ماه و هر روز ۳ تبلیغ و هر تبلیغ را با قیمت ۴.۵ میلیون تومان در نظر بگیریم، یک اینفلوئنسر در ماه درآمدی حدود ۳۲۴ میلیون تومان را میتواند داشته باشد. البته توجه باید داشت که چه شرایطی در بالا و پایین آمدن این عدد مؤثر است. اول اینکه یک صفحه چند فالوئر دارد؟ دوم اینکه در چه دسته بندی کار میکند؟ و سوم آینکه در چه سطحی از مهارت کار میکند؟
البته برای بالا رفتن فالوئر گروههایی هم هستند که با شخص قرارداد میبندند و به ازای تقبل تبلیغات برای مدت معلومی (مثلاً شش ماه یا دو سال) پیج او را بالا میبرند. اما این روش کم به کار میرود.
صفحات اینفلوئنسرها چهقدر به زندگی واقعی نزدیک است؟
خیلی از کاربرها مخاطب را به ظاهر جذب میکند اما در واقع شخص دنبالکننده را مأیوس میکند. مثلاً بسیاری از صفحات اینستاگرام در حوزه سبک زندگی جذابیتهای بصری دارند. رنگ و لعاب فراوان و تمیز و مرتب بودن دلچسب. اما از واقعیت زندگی که دور میشود بیشتر موجب یاس مخاطب میشود. بعد از دیدن این تصاویر حس ناتوانی و بیسلیقگی به بیننده صفحه القا میشود و از اینکه در روند زندگی شبیه صاحب صفحه نیست ناراحت میشود. اما در بعضی از صنایع بسیار هم مفید است. مثلاً بحث تکنولوژی. مخاطب که به اغلب صفحات این حوزه مراجعه میکند نه تنها یاس به دنبال ندارد بلکه باعث اضافه شدن دانشی به او میشود که اگر هم در آن لحظه بهدردش نخورد حس خوب بالا رفتن اطلاعات اقناعش میکند.
قیمتگذاری تبلیغات با چه معیاری انجام میشود؟
برای قیمتگذاری و البته بالا رفتن بیش از حد قیمتها در این تبلیغات دو گروه موثرند. یکی کارخانههای بزرگی که با ارائه تبلیغ به اینفلوئنسرها توقع رقابتی ایجاد میکنند و به افراد این تصور را القا میکنند که وقتی این تبلیغ با این مبلغ بالا را میتوانم بپذیرم چرا تبلیغ شخصی با دستسازههای خانگی را با مبلغ ناچیز قبول کنم؟ در صورتیکه باید در نظر داشت که برای یک اشتغال خانگی مبلغ یک تبلیغ با چه سختی بدست آمده و برای یک کارخانه به چه راحتی.
اما نوع دوم تأثیرگذاری در بالا رفتن قیمتها را مافیای این کار به عهده دارند. مافیایی که در بخش اینفلوئنسر مارکتینگ با اجرای کمپینهایی برای انحصارطلبی و بالا رفتن این قیمتها، باعث این اتفاق میشوند و مانع ثبات قیمت.
در این زمینه چهقدر امکان کلاهبرداری وجود دارد؟
علیین میگوید در بین اشخاصی که به عنوان اینفلوئنسر معرفی شدهاند کمتر کسی است که به سمت کلاهبرداری قدم برداشته باشد. حداقل در این چند سال من ندیدم. کلاهبرداری یعنی اینکه پول را بگیرد و تبلیغ را انجام ندهد. اما شیطنتهایی را دیدهام. از نظر آماری و تجربی بخواهم بگویم سه دسته کلاهبرداری داریم که نامحسوس است و اغلب مخاطبان متوجه نمیشوند و فقط اهل فن در این کار میتوانند آنها را بفهمند.
-گروه اول: تبلیغ را انجام میدهد ولی برای شخص درخواست کننده تبلیغ، فالوئر فیک میخرند و در نتیجهگیری، بسیار تبلیغ خوب جلوه میکند.
-گروه دوم: اطلاعات و آمار گزارش شده از طرف اینستاگرام را به صورت واقعی ارائه نمیدهد و« insight» ساختگی را به فالوئرها ارائه میدهد. این آمار شامل ورودی به استوریها و محتواهایی که گذاشته است و اینکه لینک مورد نظر چقدر باز شده است و… میباشد.
-گروه سوم هم برای زمانی است که مثلاً ویدئوی ضبط شده با کیفیت نیست. انگار با بیحوصلگی و بی میلی ضبط شده است و یا در ساعت مقرر گذاشته نشده و یا… که این گروه را بیشتر با عبارت «کمکاری» میتوان توصیف کرد تا کلاهبرداری!