۲ بهمن ۱۴۰۰، ۱۳:۵۶

نقد تند مسعود فراستی به حراج تهران؛

هیاهو برای هیچ!

هیاهو برای هیچ!

مسعود فراستی روی آنتن زنده نقد تندی علیه ماجرای حراج تهران ارائه داد که ویدئوی آن نیز در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: خیلی از ما حتی اسم حراج تهران به گوش‌مان نخورده است و یا از بس درگیری‌های اجاره خانه ماهی سه چهار میلیون تومان‌مان که عقب افتاده است و برای جور کردن خرج و مخارج واجب زندگی از جمله نان سر سفره‌مان به گیر و گور افتاده‌ایم این کلمات (حراج تهران) را هم اگر شنیده باشیم به بازی و خنده فقط رد کرده‌ایم. چون پولی در این حد بزرگ نداریم که بخواهیم به خرید و فروش با آن بیاندیشیم. بعضی‌هایمان هم اگر این عبارات را می‌شناسیم و معنی آن را آشناییم در مرحله ارزش مالی بسیاری از این اثراتِ در حراج با بهت نگاه می‌کنیم و از خود می‌پرسیم مگر این تابلو چه دارد که فلان میلیارد تومان خرید و فروش می‌شود؟

مسعود فراستی روی آنتن زنده، نقد تندی به این نوع از آئین خرید و فروش آثار هنری کرد و گفت: «یک چیزی است که دو سه روز است اذیتم می‌کند. البته سال‌های قبل هم اذیتم می‌کرد اما نمی‌دانم چرا نگفتم؟ حراج تهران! من نمی‌فهمم آنها در چه مملکتی زندگی می‌کنند؟ در مملکتی که خط فقرش را مسئولین ۹ یا ۱۰ میلیون اعلام می‌کنند؟ در شرایط این‌طور، که این همه آدم در شرایط بد معیشتی هستند، این رقم یعنی چه؟ ۱۵۰ میلیارد در یک سالن کوچک پول رد و بدل شود برای اثر هنری که هیچکدام در واقع هنری نیستند! این‌جا کجاست؟ یا من نمی‌دانم اینجا کجاست یا این دوستان در یک قاره دیگر هستند. و چه اثرهایی! یکی سال‌هاست دارد می‌نویسد «هیچ» در سایزهای مختلف، کوچک، بزرگ و متوسط و می‌فروشد و پولش را یک عده دیگری می‌خورند و خودش را هم آلت دست کرده‌اند. از یک هنرمند تبدیل شده به یک… (سکوت معنادار)! یک جا باید می‌گفتیم آقا بس است این مسخره بازی. نه این کار مال ماست و شرایط ما و نه این اثرها هنر به حساب می‌آیند. در یک کشور سرمایه‌داری که معلوم هم است چه چیزهایی را حراج می‌گذارند و اینکه قیمت‌ها روشن است، می‌شود این کار را ارائه داد. ما کشور سرمایه‌داری نیستیم. در اینجا (کشور ایران) این کارها را راه انداختن و کارهای در بوق کردن و کارهای نازل را با این رقم‌ها چه کسی می‌خرد و که می‌فروشد؟ عده‌ای که این‌ها را می‌خرند، یعنی مثلاً کسی که ۱۴ میلیارد می‌دهد و یک تابلو را می‌خرد. اصلاً او می‌داند نقاشی یعنی چه؟! دومین سوالم این است که آن پول کجاست؟ کسی که ۱۴ میلیارد دارد که برای تابلو خرج کند از کجا آورده است؟ سوم اینکه این چه بازی ایست که هر سال دارید درمی‌آورید؟ دارید یک چیزهایی را در بوق می‌کنید که فرهنگ‌سازی بشود؟ هیچ! اگر من این را (اثر ارائه شده در حراج) را ببینم و با خودم بگویم من این را نمی‌فهمم و فقط می‌دانم که این گران است، آخر چه چیزی را نمی‌فهمم؟ یک «هیچِ» خوش خط ناچیز را؟ هیچ چیزی نیست جز ادای آن‌طرف (غرب) را درآوردن. ادای آن‌ور را درمی‌آورند و چکش می‌زنند که «فروخته شد به…» بس کنید بابا!»

* امیر مرادعلی

کد خبر 5406069

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha