برای رهایی از ویروس هولناک دیده شدن همگانی و مهم بودن هر شخص و اظهار وجود  فقط می‌توان در از بین بردن فاصله شدید علوم و تفکر و همچنین بازگشت به سرعت منطقی زندگی و حقیقت وجود  پناه برد.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: بهزاد اسدی دانشجوی دکتری فلسفه هنر دانشگاه تهران شمال در یادداشتی با نگاه به فیلم و کتاب جنگ جهانی زی به موضوع ویروس همگانی دیده شدن و مهم پنداشته شدن، پرداخته است. این یادداشت برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

مشروح متن این یادداشت کوتاه در ادامه می آید؛

اگر ما از کتاب و فیلم های آخرالزمان لذت می‌بریم، به این دلیل است که برای زندگی، بقا، و تأیید ما الهام‌بخشه این جمله ژیل دلوز است، سینمای وحشت و ترس و دلهره که زامبی بخشی لاینفک حال حاضرش است. بسیار مورد وثوق تماشاگران هست شمایل رو به ما نشان می‌دهند که از یک مرده متحرک با یک درصد امکان بقا میان بصل النخاع اش در جستجوی بقا و بازگشت به زندگی می گردد و بدون هیچ حس، عقل و غرایزی در مسیر صدای آدمی در حرکت است همین تعریف ظاهری از زامبی را می توان بسط داد به جوامع حال حاضر که مردم اسیر سلطه، سرمایه و دیکتاتوری قدرت در چنگال نولیبرالیسم که به مصرف گرایی، پوچ انگاری، بی تفکری و تعمقی، مصرف زدگی، بی درکی و احساسی، راحت طلبی و…عادت کرده و تن دادند حال از یک انسان بی معنا و بی وجود در حال انتقال به زامبی های عصر نوین تکنولوژیک شدند به گفته بیونگ چول هان (۱) فیلسوف آلمانی، کراه ای؛ نظام نوین لیبرال که روان را جایگزین وجود کرده و سیاست را از طریق راحتی روانی جامعه پی می‌گیرد برای ادامه سلطه سرمایه و قدرت خویش انسان عصر حاضر به ظاهر مدرن گرا را به شکل زامبی های بی هیچ انگاری درک کرده است این قدرت عصر نوین است یعنی شمایل زامبی محبوب درون سینما به انسان مصرف گرا ی بی تفکرِ تکنولوژی زده به بیرون سالن سینما که همان پوسته ملموس جامعه می باشد انتقال داده شده است.

- جنگ جهانی زی (زامبی)

برای به روز رسانی شکل و حالت روند زامبی در سینما بر اساس نظریه ها باید به رمان مکس بروکس (۲) اشاره کنیم که در سال ۲۰۰۶ بیرون آمد و از این رمان در سال ۲۰۱۳ فیلمی به همین نام یعنی جنگ جهانی زی (۳) به کارگردانی مارک فورستر و بازی برد پیت (۴) ساخته شد. اگر روند تبدیل حرکت سرعت و جابجایی زامبی ها در این فیلم را ببینیم متوجه تغییر جهش و نگرش زامبی با فیلمی چون طلوع مردگان رومرو خواهیم شد در اینجا بروکس ما را با دنیای عصر امروز همان رودررو می کند جایی که شخصیت گری لین با بازی برد پیت به عنوان یک شوهر و پدر دو دختر نمونه ای از خانواده های درگیر زندگی پسامدرن هستند مردم بر اثر دلایلی نامعلوم به زامبی تبدیل می‌شوند اما این زامبی با دگر زامبی ها تفاوت بنیادین دارد بروکس با هوشمندی جامعه تکنولوژی زده غرق در موفقیت های کاری پی در پی پوچ، مصرف زدگی و شبکه های اجتماعی، گوشی‌های هوشمند را نشانه گرفته است زامبی های بسیار هوشمند و سریع هستند همه دنیا درگیر این ویروس نامعلوم است. همه در فرار از زامبی شدگی هستند و هیچ نقطه و پناهی برای فرار نیست. همگی از جمله شخصیت گری لین اول کشور به کشور در جستجوی دلیل و چرایی و بعد دنبال درمان آن هستند زامبی های کتاب بروکس همان اِلمان و نشانه های قوی انسان نابود شده از عصر ما را دارد.

به شکلی که نمادهای بسیار علنی به ما می‌گوید از اینکه سرعت زامبی شدگی در زمان ما بسیار سریع تر از گذشته است مسئله دیگر حکومت های نئولیبرالیسم و سلطه برای هجوم زامبی ها از سالها قبل پیشگیری و پیش‌بینی کردند و خود را در اَمان نگه داشتند بی تفکری و راحت طلبی در دنیای تکنولوژی زده و انسان فردگرا و منفعت‌طلب دلیل شیوع این ویروس زامبی می شود.

هر فرد ۱۲ ثانیه بعد از آلودگی تبدیل به زامبی می‌شود که این نشانه از یک نسل و گذر و تغییر نسل ها در هر ۱۲ سال می باشد که نسل به نسل انسان به انحطاط خود بیشتر پی می برد یا تغییر میکند. در نقطه ای دیگر فرد دانایی را مشاهده میکنیم که تمام دندان های خود را میکشد و دلیل خود را اینگونه بیان می کند که من به زودی زامبی می‌شوم ولی نمی خواهم کسی را مبتلا کنم وبرای همین روند را قطع می کنم این همان پیشگیری فیلسوف مبتلا شده و دارای تفکر انسانی است که می‌خواهد از هر طریق و طرقی شده جامعه و نسل های بعد خود را نجات دهد حتی اگر به نابودی و مرگ خودش تمام شود.

یا در جایی دیگر دختر سربازی را می‌بینیم وقتی توسط زامبی گاز گرفته میشود در کمتر از ۱۲ ثانیه تا تبدیل زامبی شود، شخصیت گری دست او را قطع می‌کند که این اشاره به زدن و نابودی بخشی از جامعه و حذف آن هاست برای نجات باقی، راه حلی جز تصمیمات استبدادی برای مقابله با زامبی شدگی جامعه در حال انتقال نداریم. سرعت زامبی‌ها و حرکتشان انقدر تند و زیاد هست که هیچ عمل و عکس العمل نمی‌توان به آن داشت که این همان ظهور و سرعت علوم و تکنولوژیها هستند که بشر امروزی با هجوم شدید مواجه شده و هیچ راهی جز تسلیم ندارد چون فرصتی برای دریافت، تحلیل، فهم علوم و تکنولوژی ها ندارد تا به تفکر و حقیقت برسند برای همین همگی در هر سطحی از جامعه در مسیر زامبی شدگی قرار داریم.

در نقطه دیگر از کتاب ما میبینیم افراد که مریض و ناقص اند از نگاه عوام، هیچ خطر و گزندی به آنها نمی‌شود زامبی ها به سراغشان نمی‌روند و از کنارشان به سرعت می گذرند و این همان انسان دور از تکنولوژی و دارای تفکر و آگاهیست که از نظر عوام یک فرد عقب مانده، ناقص و یک مریض از نگاه مردم جامعه ست کسی یا کسانی که با تکنولوژی همگام با جامعه پیش نمی روند و سطح زندگی شان دیر به دیر عوض می شود این همان انسان روشن، دارای آگاهی و هوشیار و غیر مصرف گرا و غیر پوچ نگر است که از حمله و یورش زامبی ها در امان است.

و راه حل مقابله با این شیوع ویروس زامبی شدن جهانی چیزی جز همون تزریق ویروس به بدن برای ناقص شدگی و در امان ماندن از دست زامبی نیست این ویروس همان فاصله گرفتن انسان سریع حمله‌ور و عجول در برابر سرعت زندگی علوم و یعنی خود را به مثابه عقب‌ماندگی زده و کمی با مکث تامل و تعمق به ادامه زندگی پرداخته تا بشود با تفکر و آگاهی و فهم حقیقت دربرابر زامبی شدگی ‏ ایستاد.

در کل باید گفت نگاه مکس بروکس در این کتاب بسیار دقیق و شفاف است و یک رمان عوامانه می‌نویسد که بسیار پرفروش ولی در لایه‌های درونی اثرش حرف خود را دارد به وضوح بیان می‌کند و حرف او اینجاست انسان با همین شتاب و سرعت در زندگی راهی جز زامبی شدن در آینده نه چندان دور ندارد.

حال که ما انسان مصرف گرا بی تفکر راحت طلب و هیچ نگرش و آگاهی در مسیر زامبی شدن داریم سیر می کنی راهکار چیست؟ چه باید کرد؟ چه جور باید جلوی این مسیر و شتاب ایستاد؟ آیا کاری میتوان انجام داد یا باید تسلیم واقعیت شد و دستها را بالا گرفت تا مثل بره های آماده زامبی شدگی باشیم صورت مسئله ساده نیست ولی واضح عیان است انسان در هر جایی در امان نیست می خواهد در چین کره و ژاپن غوطه وری تکنولوژی باشد یا انسان عقب مانده صنعتی و زندگی در آفریقا یا جوامع روان بخش و ساده انگار اروپا همگی در مسیر این ویروس هولناک هستیم یک چرایی عمده پیش رویمان است اینکه چرا در ژاپن فرامدرن امروزی بیشترین میزان خودکشی در جهان است و بعد در کشور دانمارک که شادترین مردم دنیا هستند؟ دلیل آیا نمی‌توان رسیدن به نقطه پوچ بودن و بی مسئله ای باشد اینکه انسان تکنولوژی زده و بی تحمل به منطقه ای از زندگی و دنیای خود می رسد هیچ دغدغه، خواسته و حتی لذت غرایز مطبوع انسانی برایش وجود ندارد و در حال تبدیل به زامبی است یا زامبی شده برای همین چه به‌صورت دانسته و چه ندانسته دست به اتمام می‌زند چون این انسان مصرف گرا قادر به دیدن خود زامبی شده اش در آینه زندگی نیست.

خوب چه باید کرد؟ در بررسی هایی که شده و به نظر اینجانب می‌تواند دلیل بی تفکری و مصرف‌گرایی بی حد و حصر، ظهور علوم و تکنولوژی ها با سرعت ویران کننده باشد و دریافت حقیقت و تفکر که به آن نمی رسد همین عمده دلیل ظهور انسان توریست و در آینده نزدیک زامبی است.

ما برای جلوگیری از این واقعه دهشتناک انسان آینده راهی استبدادی نداریم راه‌حل به این رو در یک کلام زمان است یعنی زمان به مثابه سرعت، کاهش علوم، ترمزی موقتی برای تکنولوژی و علم های جدید و کاهش سرعت و مسیر زندگی برای به آرامش رسیدن انسان پسامدرن و پیدا کردن مسیر درست زندگی در این عصر اسمارت فون ها و شبکه های اجتماعی و حضور همه جانبه انسان در هر جایی که خود را در دسترس همگان و دیده شدن قرار می‌دهد ما با کاهشی از زمان و ایست موقتی حتی می توانیم خود را بازیافت و دوباره پیدا کنیم و فرصتی برای واکاوی انسان در این حد و وجود ببینیم.

با راه حل های منطقی فلسفی، جامعه شناسی، روانکاوی و رهایی از سیاست‌های نئورئالیسم موجود به جایی برای معنای انسان برسیم و زامبی شدگی جلوگیری کنیم. چون می توان دید که با همین راه و رسم مسیر انسان در بی تفکری، آگاهی و مصرف‌گرایی، مصرف زدگی، بی دغدغه بودند و از همه مهمتر سطحی شدگی عوامانه تمامی انسان و احساس دیده شدن در همه سطوح جوامع به عنوان فردی مهم و شخص دارای نظریه مهم و یک ابر انسان در عمق مفهوم و معنای سطحی و عمیقاً در لایه‌های ابتذال کامل را میتوان دید.

زامبی ها در شبکه های اجتماعی با گرفتن ویدیوها بدن نمایی، پورنوگرافی، خودنمایی، اظهار وجود و نظر و صحبت درباره همه چیز از قبیل سیاست قدرت جامعه و… انسان پوچ انگار در بستر شهرت و شهوت در نظام سلطه قدرت چیزی چون یک زامبی در سطح بیرونی جامعه نیست. برای رهایی از این ویروس هولناک دیده شدن همگانی و مهم بودن هر شخص و اظهار وجود فقط می‌توان در از بین بردن فاصله شدید علوم و تفکر و همچنین بازگشت به سرعت منطقی زندگی و حقیقت وجود پناه برد.

(۱) byung chul han

(۲) Max Brooks

(۳) World War Z

(۴) Brad Pitt