«دانشنامه شاهی» اثر ملا امین استرآبادی با مقدمه، تحقیق و تعلیق رولا جردی (استاد دانشگاه مک گیل کانادا) و رضا مختاری خویی، توسط مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل - دانشگاه تهران منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دانشنامه شاهی» اثر امین استرآبادی (م ۱۰۳۶ ق) با مقدمه، تحقیق و تعلیق رولا جردی (استاد دانشگاه مک گیل کانادا) و رضا مختاری خویی، با شمارگان هزار نسخه، ۴۴۰ صفحه و بهای ۱۵۰ هزار تومان توسط مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل - دانشگاه تهران، با حمایت و همکاری دپارتمان مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، در آخرین روزهای سال ۱۴۰۰ منتشر شده است.

این کتاب مقدمه‌ای در حدود ۱۵۰ صفحه درباره حیات علمی استرآبادی و بررسی آثار و اندیشه او دارد.

«دانشنامه شاهی» که جز آخرین نوشته‌های استرآبادی است، تقریباً یک دوره بحث اصول دین از توحید تا معاد است. وی در این کتاب ضمن انتقاد بر اصولی‌ها و متکلمین به طرح دیدگاه‌های اعتقادی خود پرداخته است؛ استرآبادی به دفعات تأکید می‌کند این مباحث و مشکلاتی که به دست او حل شده عنایات و الهامات غیبی به وی بوده است.

دانشنامه شاهی تقریباً مفصل‌ترین و جامع‌ترین نوشتار اعتقادی (فلسفی_کلامی) استرآبادی است، اهمیت کتاب با توجه به تألیف آن به عنوان یکی از آخرین نوشته‌های استرآبادی دو چندان می‌شود.

«دانشنامه شاهی» دارای چهل فائده است در مسائل کلامی، فلسفی، منطقی، اصول فقه و عبادات. محتمل است که مؤلف آن را برای قطب‌الدین محمدشاه دکنی، در مکه و پس از تحریر دوم کتاب «الفوائد المدنیه» خود نوشته و در دیباچه این کتاب می‌گوید: «چون این رساله در طریقه خاصه بمنزله کتاب اربعین فخر رازی است در طریقه عامه مرتب بر چهل فائده شد.»

در فائده اول دانشمندان را به ۶ فرقه تقسیم کرده اشراقیان، صوفیان متشرع، مشائیان، کلامیان، اخباری‌ها و تنها فرقه آخر را بر صواب دانسته است. در ذیل این فائده تاریخچه آغاز رواج علم اصول فقه و روش فلسفی و نظری را در اصول عقاید پس از کلینی و تحولات آن را تا زمان علامه حلی و پس از علامه تا زمان استاد خود، میرزا محمد استرآبادی (البته بر اساس معتقدات خود) شرح داده است.

وی علامه را پایه‌گذار و مروج طریقه مرکبه (خلط بین طریقه و نقلی در کلام و در اصول فقه) می‌شناسد و روشی را که او در باب تقسیم احادیث به چهار قسم ابداع و شیوه‌ای را که در تصحیح و جرح و تعدیل اخبار و اجماعات اتخاذ کرده و بعدها مورد پسند شهید ثانی و شیخ علی کرکی و دیگران قرار گرفته، به غفلت منسوب داشته و در بیان آغاز پیکار خود با مجتهدان می‌گوید: «پس ایشان (یعنی میرزا محمد استرآبادی) بعد از آنکه جمیع فنون احادیث را به فقیر تعلیم کردند اشاره کردند که - احیا طریقه اخباریان بکن و شبهاتی را که معارضه با آن طریقه دارد، رفع کن؛ مرا این معنی بر خاطر می‌گذشت لیکن رب العزه تقدیر کرده بود که این معنی بر قلم تو جاری شود- پس فقیر بعد از آنکه جمیع علوم متعارفه را از اعظم علما آن فنون اخذ کرده بودم در مدینه منوره سر به گریبان فکر فرو می‌بردم… تا آنکه به توفیق رب العزه… به اشاره لازم الاطاعه امتثال نمودم و به تألیف فواید مدینه موفق شدم و به مطالعه شریف ایشان رسید.»

استرآبادی در این کتاب از قطب رازی قوشچی و گرگانی به خوبی یاد کرده و بر دوانی و صدر دشتکی تاخته و هرجا مناسبتی پیش آمده از تعرض و طعن بر دوانی و صدرالدین شیرازی دریغ نداشته و به تکرار آن دو را مخرب دانش‌ها متظاهر و مرائی و افکار آنان را نادرست و واهی و خیالات فاسد خوانده است.

استرآبادی در یک جا می‌گوید: «منطق و حکمت و کلام… به برکت افکار صحیحه سلطان المحققین نصیر المله و الدین و انظار مستقیمه قطب المله و الدین و در نتیجه تنقیح سید المحققین… جرجانی و مولانا علی قوشجی تنقیح تمام یافته بود و چون نوبت… به ین دو مشکک مستعجل متخاصم حریص در تخریب کلام قوم به قصد تحصیل جاه و شهرت در میانه عوام رسید، طرفی از منطق و اکثر حکمت و کلام را حرکت قهقرائی به خلاف صواب دادند و فاضل دوانی می‌خواست به وسیله رد کلام محققین رئیس محققین شود و در واقع همگی افکار او واهی است چنان‌که در این رساله و در فواید مدنیه بیان کرده‌ایم.»

*محمدحسین بدری