خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - رؤیا فریدونی: درگیری مسکو-کی یف بر سر نفوذ و گسترش ناتو به شرق و مجاورت مرزهای روسیه هنوز ادامه دارد. شامگاه ۲۱ فوریه، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه استقلال دونتسک و لوهانسک، دو منطقه واقع در شرق اوکراین را به رسمیت شناخت. اتحادیه اروپا در واکنش به این اقدام از اعمال تحریمهایی علیه روسیه خبر داد.
پوتین بعد از بیش از یک ماه تنش در مرز اوکراین و حضور نیروهای نظامی روسیه، بامداد پنجشنبه ۲۴ فوریه رسماً دستور عملیات نظامی به اوکراین را صادر کرد.
دلیل اینکه اوکراین برای روسیه اهمیت دارد این است که حضور ناتو در مرزهای روسیه، برای مسکو غیر قابل تحمل است و پیوستن اوکراین به ناتو میتواند یک تهدید را برای روسیه در مرزهایش به وجود آورد.
سیاستهای آمریکا و غرب در این میان بی تأثیر نیست. آمریکا و غرب هر روز با مداخلاتشان آتش این درگیری را بیشتر میکنند. آمریکا به دنبال بهره برداری از بحران کنونی اوکراین برای رسیدن به اهداف خود است. واشنگتن در ظاهر طرفدار اوکراین است اما در عمل این طور به نظر نمیرسد. آمریکا میخواهد این درگیریها افزایش یافته و روسیه آسیب بیشتری متحمل شود، از سوی دیگر به دنبال این است تا اقتصاد اتحادیه اروپا تضعیف شود. غرب نیز با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه مسکو در پی تضعیف روسیه است.
خبرنگار مهر در خصوص این موضوع گفتگویی با «مهمت پرینچک» استاد دانشگاه مسکو انجام داده است که در ادامه ارائه میشود:
* آیا به نظر شما اروپا و آمریکا قصد دارند جنگ را در اوکراین فرسایشی کنند؟ اگر این قصد وجود دارد با چه اهدافی صورت میگیرد؟
میتوان گفت بحران اوکراین توسط آمریکا و با هدف ادامه پروژه جهان تک قطبی خود رخ داده است. آمریکا برای حفظ و تحکیم هژمونی خود در جهان میخواهد کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران و ترکیه را که دارای سنتهای ریشه دار دولتی، اقتصاد و ارتش بزرگی هستند، به زانو درآورد. پس از دهه ۱۹۹۰، ناتو پنج بار گسترش یافت و به مرزهای روسیه رسید به طوری که امنیت ملی روسیه را به خطر انداخت. بنابراین آنچه در اوکراین اتفاق میافتد در واقع به نوعی تجاوزگری آمریکا را نشان میدهد. واشنگتن با بحران اوکراین نه تنها روسیه را محاصره میکند بلکه با محاصره روسیه، ترکیه و ایران را نیز تحت الشعاع قرار میدهد. از سوی دیگر آمریکا میخواهد روابط رو به توسعه روسیه و اروپا را تضعیف کند.
بنابراین سیاستهای تهاجمی آمریکا مهمترین دلیل این درگیری است. باید بر این موضوع تاکید کرد که جبهه آتلانتیک در جهان در حال شکست است. به طور مثال، در افغانستان شکست خورده و طرحهای انقلاب رنگی آن در قزاقستان با شکست مواجه شده است، به اهدافش در خاورمیانه نرسیده و نتوانسته کشورهای پیشرو منطقه مانند ترکیه و ایران را تجزیه کند.
با نگاهی به بحراین اوکراین میتوان گفت آمریکا و غرب در مقابل اقدام دفاعی روسیه ناتوان مانده اند. آنها نمیتوانند از اوکراین حمایت نظامی کنند تاجایی که اوکراین از این موضوع شکایت دارد و به صراحت اعلام کرده است که ناتو و آمریکا در وضعیت درماندگی قرار دارد. از این نظر، تحریمهای اقتصادی آمریکا و غرب نیز نتیجهای نخواهد داشت. تحریمهای اقتصادی در مقابل این اقدام روسیه نقش جدی ایفا نخواهد کرد. این را در واقع در گذشته دیده ایم و ایران یکی از مصادیق مهم آن است. تحریمهای اقتصادی اعمال شده به هیچ وجه باعث به زانو در آمدن ایران نشده است.
تحریمهای اقتصادی علیه روسیه از یک سو در واقع تحریم علیه اروپا است. اروپا از اینجا آسیب بزرگی خواهد دید. از سوی دیگر، روسیه ممکن است در کوتاه مدت نوسانات اقتصادی را تجربه کند اما در واقع فرصتی برای توسعه اقتصاد و تولید ملی خود، ایجاد یک سیستم بانکی جدید و پایان دادن به هژمونی دلار در جهان خواهد داشت.
اقدام روسیه بیانگر تأسیس یک جهان چندقطبی است و بحران اوکراین در کتابهای تاریخ آیندگان اینگونه تعریف خواهد شد. بنابراین، چیزی که دراینجا ضرر خواهد کرد پروژه جهان تک قطبی آمریکا است.
* در طول جنگ اوکراین خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه تروریستها از سوریه به اوکراین منتقل میشوند و این اقدام با نظارت ترکیه صورت میگیرد، نظر شما چیست؟ هدف از این امر چیست؟
همانطور که گفتیم یکی از اهداف بحران اوکراین، محاصره کردن روسیه و کشورهای اوراسیا است. هدف دوم قطع کردن رابطه روسیه و اروپا و کنترل کردن اروپاست. یکی دیگر از اهداف بحران اوکراین ایجاد درگیری بین ترکیه و روسیه و تضعیف روابط آنکارا و مسکو است زیرا یکی از برنامههای آمریکا در منطقه برهم زدن همکاری ترکیه و روسیه است اما اتحاد روسیه-ترکیه به آن اجازه نخواهد داد و توسعه اقتصادی و ثبات و صلح را در منطقه به همراه خواهد داشت. به همین دلیل آمریکا به دنبال بهره برداری از بحران اوکراین در جهت برهم زدن روابط ترکیه و روسیه است. قبلاً به این طرح آمریکا اشاره کرده بودم که ممکن است به منظور هدف قرار دادن روابط ترکیه و روسیه، بدون اطلاع ترکیه نیروهایی از سوریه به اوکراین انتقال داده شوند. اگرچه اکنون در مورد انتقال نیروهای تروریستی از سوریه صحبت میشود اما به صراحت میتوان گفت این موضوع خارج از نظارت ترکیه و اقدامی تحریک آمیز علیه آنکارا است. منافع ترکیه در گرو شکست خوردن برنامههای آمریکا در اوکراین است. زیرا ترکیه از سوریه، مدیترانه شرقی، دریای اژه و منطقه تراکیه توسط آمریکا محاصره شده است و حضور آمریکا در اوکراین نیز بخشی از برنامه محاصره ترکیه است. از این نظر شکست برنامههای آمریکا در اوکراین به نفع ترکیه است. اگر آمریکا در اوکراین شکست بخورد، ترکیه میتواند در مبارزه با پ. ک. ک و پ. ی. د موفق شود و هچنین منافع ملی خود را در مدیترانه شرقی دنبال کند. علاوه براین، میتواند امنیت ملی خود را در دریای اژه و تراکیه تضمین کند. از این حیث، منافع عینی ترکیه با روسیه همپوشانی دارد و به نفع هر دو کشور است که با هم وارد عمل شوند و برنامههای آمریکا را مختل کنند.
* طی سالهای اخیر جنگهای متعددی در سطح جهان رخ داده است و جنگ سوریه و جنگ یمن از جمله این موارد است- جنگهایی که به آوارگی و کشتار انسانهای بیگناه منجر شد و جامعه بین الملل در قبال این موضوع سکوت اختیار کرد اما شاهد هستیم که از زمان آغاز جنگ اوکراین، نهادهای بین المللی و حقوق بشری و رسانههای غربی موضوع آوارگان اوکراینی و پیامدهای این جنگ را در رأس اولویتهای خود قرار داده اند، این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
استانداردهای دوگانه و دورویی غرب برای هرکس آشکار است. رسانههای غربی و افکار عمومی چشمان خود را به روی جنگ داخلی که هشت سال است در اوکراین ادامه دارد بسته اند. هشت سال است که بسیاری از غیر نظامیان در دونباس جان خود را از دست داده اند و شمار بسیاری آواره شده اند. نیروهای نئونازی که پس از وقایع سال ۲۰۱۴ در اوکراین به قدرت رسیدند، سیاستهای فاشیستی و سرکوبگرانه را در پیش گرفتند. رسانههای غربی تاکنون نه به کودکان و زنان کشته شده در دونباس اشاره کرده اند و نه حرفی از سیاستهای سرکوبگرانه در داخل اوکراین زده اند. آواره شدن مردم در اوکراین باعث آغاز جریان مهاجرت شده است. دولتهای غربی و آمریکا، اوکراین را علیه روسیه تحریک و باعث بوجود آمدن چنین وضعیتی شده اند. اوکراین با ایفای نقش در طرحهای آمریکا قبل از هر چیزی به مردم خود آسیب میرساند. از این نظر، اولین عامل آوارگی مردم در اوکراین، غرب و آمریکا است. این موضوع در خصوص تحولات یمن و سوریه و همچنین موج مهاجرتهایی که در حال رخ دادن است نیز صدق میکند.