رعایت حق الناس مقدمه رعایت حق الله است و این دو در پیوستگی جدی با هم هستند، پس باید پذیرفت رعایت حق الناس نشانه ایمان و عدم آن نشانه خروج از ولایت الله است.

خبرگزاری مهر - گروه دین و آیین- زینب حسینی روش: حق الناس اصطلاح مشهور در فقه و حقوق، به معنای حق مردم بر یکدیگر است؛ حقوقی که برای حفظ مصالح خاص دنیوی اشخاص و برای تثبیت حقی برای آنان وضع شده است. این حقوق شامل مال، جان، آبرو و موارد دیگر مرتبط با افراد جامعه می‌شود. در روایات اسلامی بر رعایت حق الناس تاکید بسیار شده است. آنچه بیشتر از حق الناس به ذهن متبادر می‌شود، دست درازی به اموال دیگران است. اما مصادیق حق الناس بسیار فراتر از این است. از جمله هتک حرمت، گناهان زبانی مانند غیبت، تهمت، شایعه، زخم زبان، سرزنش، اهانت و سخن چینی و هر عمل دیگری که موجب آبروریزی و تخریب شخصیت کسی گردد از مصادیق حق الناس به حساب می‌آید. همچنین هر عملی که دیگران را به زحمت اندازد از جمله سد معبر، رعایت نکردن قوانین رانندگی، ایجاد سروصدای زیاد، آلوده کردن آب و هوا، قطع بی منطق درختان و ریختن زباله در خیابان.

حق الناس در کنار حق الله از جمله مفاهیمی به شمار می‌رود که در قرآن از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در بسیاری از آیات قرآن از نماز به عنوان نماینده حقوق خدا بر بندگان و در مقابل از زکات به عنوان نماینده اصلی حقوق مردم یاد شده است. به طور کلی حق الناس مصادیق مختلفی را در برمی‌گیرد. برخی از مصادیق حق الناس ممکن است در ظاهر کم اهمیت جلوه کنند اما به هر حال هر حقی که جز حق الناس محسوب شود حائز اهمیت است و از سوی مؤمنین باید جدی گرفته شود. با توجه به اهمیت و ضرورت رعایت حق الناس و برای آشنایی بیشتر با این مفهوم و واجب قرآنی با عبدالامیر فائق نویسنده، پژوهشگر دینی و عضو هیأت علمی بنیاد دعبل خزاعی به گفتگو نشستیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

عبدالامیر فائق در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: حق الناس مسئله‌ای است که در معارف دینی توجه بسیار زیادی به آن شده است. اولین نکته‌ای که در خصوص حق الناس باید مورد توجه قرار داد این است که حق الله از حق الناس جدا نیست. آنچه به عنوان حق مردم شناخته می‌شود از حق خدا جدا نیست. بلکه حقوقی که مردم بر گردن یکدیگر دارند در حقیقت حقوقی است که خدای متعال قرار داده است بنابراین همانطور که انسان در برابر حق الله تکلیف دارد در مقابل حق الناس نیز تکلیف دارد و باید به گونه‌ای به حق الناس نگاه کند که گویا حق الله است. انسان مؤمن در رعایت حق مردم در حقیقت حق خدا رعایت می‌کند. امیرالمومنین علی (ع) در این باره فرمودند: «جعل الله سبحانه حقوق عباده مقدمه لحقوقه فمن قام بحقوق عبادالله کان ذلک مودیا الی القیام بحقوق الله» خداوند متعال حقوق بندگانش را مقدمه و زمینه‌ساز حقوق خود قرار داده است. پس آنکه حقوق بندگان خدا را ادا نماید حقوق الهی را نیز ادا خواهد کرد. بنابراین از منظر دینی رعایت حقوق مردم بر رعایت حق الله به اراده الهی مقدم است. کسی نمی‌تواند ادعا کند که من حقوق خدا را رعایت می‌کنم ولی حقوق مردم را رعایت نمی‌کنم یا به عکس من حق مردم را رعایت می‌کنم حق الله اگر رعایت نشود هم اشکالی ندارد و خدا می‌گذرد. حق الله و حق الناس در پیوستگی کامل با هم هستند.

وی افزود: در این میان حق دیگری نیز وجود دارد و آن حق نفس است. به این معنا که هر کسی بر خودش نیز حقوقی دارد. خداوند متعال انسان‌ها را صاحب عقل، تدبیر و قدرت اندیشیدن آفرید و از این جهت اشرف مخلوقات نام گرفت. بر همین اساس انسان خود نیز بر خود حقوقی دارد، حقی که در حیوانات یافت نمی‌شود. به این دلیل که حیوانات چنین ادراکی ندارند و آنها تنها به صورت غریزی از خود دفاع می‌کنند. از دیدگاه اسلام حق الله، حق الناس و حق النفس هر سه در پیوستگی با هم بوده و جدا از هم نیستند.

این نویسنده ادامه داد: امام صادق (ع) درباره حقوق برادران دینی بر یکدیگر می‌فرمایند: «ایسر حق منها ان تحب له ما تحب لنفسک و ان تکره له ما تکرهه لنفسک» ساده‌ترین حقوق این است که آنچه را برای خود دوست داری برای او دوست داشته باشی و آنچه برای خود ناپسند و زشت می‌دانی برای او هم ناپسند بدانی. این نکته ارزشمند در علم اخلاق با عنوان قاعده طلایی در رفتارهای اجتماعی مبتنی بر معارف دینی مطرح می‌شود.

رعایت حق الناس نشانه پذیرش ولایت الله

این پژوهشگر دینی با بیان اینکه رعایت حق الناس در آیات و روایات نشانه ایمان و تقوا و حتی پذیرش ولایت الله معرفی شده است، ابراز کرد: بر اساس آیات قرآن انسان‌ها به لحاظ پذیرش و عدم پذیرش ولایت الهی بر دو دسته هستند: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون» خدا یار اهل ایمان است آنان را از تاریکی‌های جهل بیرون آرد و به عالم نور برد و آنان که راه کفر گزیدند یار ایشان شیاطین هستند که آنها را از عالم نور به تاریکی‌های گمراهی درافکنند. این گروه اهل دوزخند و در آن همیشه خواهند بود. پذیرش ولایت الهی موجب می‌شود که انسان به مدد الهی از ظلمات شرک، گناه، جهل و همه تاریکی‌های دنیوی خارج شود و به سمت نور حرکت کند و کسانی که این ولایت را نمی‌پذیرند دقیقاً عکس این مسیر را طی می‌کنند و از نوری که خدای متعال در فطرت آنها قرار داده به طرف ظلمات حرکت می‌کنند. بنابراین و بر اساس آیات قرآن کریم رعایت حق الناس نشانه ایمان، تقوا و پذیرش ولایت الله است.

ایشان با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) در اهمیت حق الناس مطرح کرد: معلی بن خنیس از شاگردان امام صادق (ع) و راویان حدیث آن حضرت است که در نهایت به خاطر طرفداری جانانه از ولایت امام صادق (ع) توسط حاکم مدینه به شهادت رسید. از معلی بن خنیس نقل شده که گفت در محضر امام صادق (ع) عرض کردم حق مؤمن بر مؤمن چیست؟ حضرت فرمودند: همانا من نسبت به تو دلسوزم، می‌ترسم فراگیری و عمل نکنی، آنها را ضایع کنی و جانب حق را نگاه نداری. اظهار داشتم: لاقوه الا بالله. حضرت فرمودند: مؤمن هفت حق بر مؤمن دارد که واجب و حتمی است. چناچه یکی از آنها پایمال گردد از ولایت خداوند خارج گشته و ترک طاعت او کرده است و هیچ حظ و بهره‌ای از آن نمی‌برد. اینکه امام صادق (ع) می‌فرمایند اگر حق بردار مومنت را رعایت نکنی از ولایت خدا خارج شدی و بهره‌ای از دینت نمی‌بری نشان از اهمیت حق الناس دارد و بیانگر این مطلب است که رعایت حق الناس برگرفته از ایمان، تقوا و تعهد قلبی نسبت به مسئولیت‌های دینی است.

عبدالامیر فائق عدم پایبندی به دین را دلیل عدم رعایت حق الناس دانست و گفت: یکی از عواملی که سبب عدم رعایت حق الناس می‌شود عدم پایبندی به دین است. اگر بپذیریم که حق الناس همان حق الله و رعایت حق الناس مقدمه رعایت حق الله است و این دو در پیوستگی جدی با هم هستند باید بپذیریم که رعایت حق الناس نشانه ایمان، تقوا و پذیرش ولایت الله و عدم رعایت حق الناس نشانه عدم پایبندی به دین و ولایت الله است. امام صادق (ع) در این باره می‌فرمایند: «من عظم دین الله عظم حق اخوانه و من استخف بدینه استخف باخوانه» هر کسی دین خدا را بزرگ بدارد حق برادران دینی‌اش در نزد او بزرگ است و هر که دین خود را سبک شمارد برادران دینی خود را هم سبک شمرده است. رعایت حق الناس به قدری مهم است که امام صادق (ع) در این روایت آن را با تعظیم حق دین خدا و سبک شمردن آن را با سبک شمردن دین خدا برابر دانسته است.

این پژوهشگر دینی یادآور شد: دین اسلام از جهات مختلف تکالیفی برای مؤمنین تعیین و دستورات و حقوقی را بیان کرده است، همه این تکالیف، دستورات و حقوق در کنار هم یک پازل کامل است. اگر انسان مؤمن بخشی از این دستورات را عمل کند و بخش دیگر را رعایت نکند در همان بخش از دینداری خود دچار کمبود و نقص شده است. این نکته یکی از مسائل مهمی است که بسیاری از اوقات مورد غفلت قرار می‌گیرد. برخی گمان می‌کنند همین که پایبند به نماز، عبادات یا واجباتی که مربوط به حق الله است باشند حق دین را ادا کرده‌اند، در حالی که این تنها بخشی از دین است، دین انسان زمانی کامل است که همه جوانب آن را مورد توجه قرار دهد، نمی‌توان مسائل عبادی دین را رعایت کرد اما به مسائل اخلاقی آن توجهی نداشت و یا به عکس. همه جوانب دین در کنار هم و مانند یک پازل در پیوستگی کامل با هم هستند.

نقش صفات اخلاقی در رعایت حق الناس

این نویسنده با اشاره به نقش صفات اخلاقی در رعایت حق الناس، اظهار داشت: با توجه به ضرورت رعایت حق الناس این نکته حائز اهمیت است که برخی صفات اخلاقی انسان مؤمن را در رعایت حقوق برادران دینی و سایر مردم یاری می‌کند. بنابراین مؤمنین باید آن صفات اخلاقی را در خود ایجاد کرده و پرورش دهند و در مقابل برخی رذائل اخلاقی را از خود دور کنند. یکی از بهترین صفات حسنه‌ای که به انسان در رعایت حق الناس کمک می‌کند، انفاق است. انفاق به معنای بخشیدن بخشی از مال به انسان دیگر است و این انفاق تنها مختص به مؤمنین نیست و می‌تواند نسبت به غیر مسلمانان نیز صورت بگیرد. امیرالمومنین علی (ع) در نامه‌ای که به مالک اشتر نوشتند توصیه بسیار زیبایی در این خصوص کردند و فرمودند: «مردم دو دسته‌اند یا برادر دینی تو هستند و یا همنوع تو در خلقت». زیبایی این اخلاق حسنه در مؤمنین به این است که آنها اخلاق نیکو و حسنه را تنها در مقابل هم کیشان خود به کار نمی‌برند و به توصیه ائمه اطهار (ع) باید با همه مردم با اخلاق حسنه رفتار کنند.

وی افزود: انفاق یک فضیلت اخلاقی محسوب می‌شود، از این جهت افراد توانمند برای رعایت حقوق مردم باید به آن عمل کنند. در مقابل این اخلاق نیکو، حرص و طمع قرار دارد که موجب می‌شود انسان از رعایت حق مردم خودداری کرده و یا حتی به حقوق آنها دست اندازی کند. اینکه گاهی شنیده می‌شود بعضی از حقوق مردم در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی توسط برخی از توانمندان رعایت نمی‌شود به خاطر وجود همین صفات رذیله اخلاقی است. به طور کلی عدم پایبندی به اخلاق دینی سبب می‌شود رعایت حق الناس نادیده گرفته شود و در نتیجه آن مشکلات و گرفتاری‌های متعددی برای جامعه مسلمین ایجاد شود. تولید فقر در اجتماع یکی از آثار عدم رعایت حق الناس است. امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: «ان الله سبحانه فرض فی اموال الاغنیاء اقوات الفقراء فما جاع فقیر الا بما منع غنی» خداوند سبحان خوراک فقرا را در اموال اغنیا قرار داده، هر فقیری که گرسنه بماند در نتیجه دریغ داشتن اغنیا از مال خودشان بوده است. همچنین امام صادق (ع) در این باره فرمودند: مردم اگر حقوق و واجبات مالی خود را ادا می‌کردند مسلماً همه از یک زندگی مطلوب و رضایت بخش برخوردار می‌شدند.

عبدالامیر فائق در پایان خاطرنشان کرد: در روزگار کنونی که جامعه مسلمین با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم می‌کند رعایت حق الناس می‌تواند بارقه امید را در دل مردم ایجاد کرده و آنها را به ایجاد جامعه‌ای مملو از عدل، قسط و مهربانی امیدوار کند. بعضی از رفتارهای به ظاهر پیش پا افتاده مانند نوع رانندگی و برخورد افراد با یکدیگر در ترافیک و مانند آن ممکن است سبب تضییع حقوق مردم شود. مثال عینی دیگری که امروز در جامعه ما به وضوح قابل مشاهده است به مسائل اقتصادی برمی‌گردد. امروز بسیاری از مردم در وضعیت اقتصادی دشواری به سر می‌برند، یکی از مهمترین و اصلی‌ترین حق مردم حق حیات و تأمین مایحتاج اولیه زندگی است. بنابراین نه تنها مسئولین بلکه تک تک آجاد جامعه باید در این خصوص احساس وظیفه کنند و هر چه در توان دارند در ادای این حق بزرگ به کار گیرند.