خبرگزاری مهر - گروه دین و آیین- فاطمه علی آبادی: مرحوم حجتالاسلام محمدتقی فلسفی از خطبا و منبریان معروف معاصر بود. وی در ۶ سالگی به دبستان توفیق رفت و به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت و با پافشاری و اصرار مادر به منبر روی آورد. همچنین همزمان با نظارت شدید پدر به تحصیل درس پرداخت و ۲ روز در هفته را به منبر میرفت. اولین منبر را در سن ۱۵ سالگی در وصف امیرالمومنین (ع) آغاز کرد.
بر همین اساس همزمان با ایام ماه مبارک رمضان به منظور آشنایی بیشتر با این عالم ربانی و خطیب توانمند و اثرگذار با حجتالاسلام سیدمحمدرضا لواسانی نوه مرحوم حجتالاسلام محمدتقی فلسفی به گفتگو نشستیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
حجتالاسلام سیدمحمدرضا لواسانی در گفتگو با مهر در خصوص ویژگیهای مرحوم فلسفی گفت: خطیب یگانه و فرزانه و دانشمند نامی معاصر، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی عمر گرانسنگ خود را در راه نشر معارف عالیه اسلامی سپری کرد و همواره مدال نوکری و خدمتگزاری آستان مبارک سیدالشهدا (ع) را با خود داشت و علیرغم فراز و فرودهای بسیار در طی هفتاد سال عمر خطابه از آرمانهای مقدس اهل بیت (ع) دست برنداشت و ثابت قدم بود. این نقش ماندگار برکتی است که تجلی نگاه ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) را برای پاکسرشتان به رخ میکشد.
وی افزود: با وجود انزوای روحانیون در دوران پهلوی و علیرغم شکلگیری رسانههای جدید مانند رادیو و روزنامه، صدای رفیع منابر بهعنوان رسانههای سنتی روحانیت، تهدیدی در برابر سد حاکمیت بهشمار میآمد. میتوان اذعان داشت که منابر از خاستگاه اصلی خود فاصله بسیار داشتند. از اینرو تلاش عالمان و روحانیون خبیر در منابر بر این استوار شد که در این شرایط به نقش آفرینی و روشنگری بپردازند.
انگیزه مستمعین از شرکت در مجالس وعظ
مسؤول مؤسسه نشر آثار مرحوم حجتالاسلام محمدتقی فلسفی در ادامه با بیان اینکه در این آسیبشناسی جایگاه انگیزه و هدف مردم نیز مهم است، عنوان کرد: عدهای از روی عادت سالیانه و ایام مبارک مانند مناسک ماه رمضان یا آئینهای محرم و صفر در جلسات دینی شرکت میکنند. گروهی برای وقتگذرانی به این برنامهها ملحق میشوند و بعضی در پای منابر به خواب آرام فرو میروند. از اینرو منابر اینچنینی به ندرت مردمان شایسته، بیداردل و مؤمن واقعی تربیت میکنند. صاحبنفسانی باید باشند که با ذکر روایات منابر مفید و انسانساز را در سپهر سخنوری در ورای دیدگان نمایان سازند و این مهم از عهده هر صاحب سخنی بر نیاید.
دلایل علمی و روانشناختی منبرهای انسانساز
وی تصریح کرد: مرحوم آقای فلسفی عواملی را برای این نقشآفرینی اشاره میکنند؛ از آن جمله استقبال عموم مردم از منابر و سخنرانیهای تأثیرگذار مهمترین عامل معرفی شده است به حدی که ممکن بود حتی قهوهخانهای در مجاورت تکیه را نیز به تعطیلی کشاند، این جاذبه قوی از علاقه، اشتیاق و انگیزه عمومی برای گوش جان سپردن به سخنان احیاکننده روح و جان پرده برمیدارد و سیر تطور و تنوع جاذبههای دینی و معنوی را نشان میدهد. انسجام مطالب و برنامهداشتن دقیق برای منبر دلیل دوم به شمار میرود؛ چرا که برخی خطبا جملاتی به شکل طنز بیان میکنند که در جای خود میتواند جذاب باشد و سخنور دیگری منبر عالمانه و پختهای را ارائه میکند.
لواسانی اظهار داشت: ایشان در خاطرات خود گوشزد میکردند که این حرفه در طلیعه راه سخنوریشان، استاد و راهنمایی نداشت طوری که مجبور بودند منابر خطبای معروف عصر خود را درک کنند اما ثمری در این حضور نبود و اغلب بدون نتیجه و بهره از مجلس خارج میشدند. زیرا علیرغم بهرهمندی از آیه یا روایت آغازین منبر، با مطالب غیرمفید توأم میشد. اگرچه کسانی هم بودند که در ادای سخن توانمند ظاهر میشدند و در سخنوری شهره بودند. آهنگ گرم و صدای جذاب از دیگر دلایل جذبه مردم به سخن و سخنران محسوب میشود. با اینکه محتوای سخنان این خطبا تاریخ، شعر و مطالب کلامی و فلسفی بود، اما مرحوم فلسفی خود اقرار میکردند که من چیزی نمیفهمیدم و به طریق اولی عوام مردم نیز چیزی دستگیرشان نمیشد.
مسؤول مؤسسه نشر آثار مرحوم حجتالاسلام محمدتقی فلسفی بیان کرد: به راحتی میتوان اقرار کرد یکی از دلایل موفقیت خطابههای خطیب نامور مرحوم آقای فلسفی روایت امام صادق (ع) است که همواره نصب العین بوده است در اینکه عالم و دانشمند روزآمد، هیچگاه در هجمه اشتباهات واقع نمیشود. زمانشناسی و مخاطبشناسی از مقدمات اولیه یک ارتباط مؤثر است حتی روانشناسان نیز بدان معترفاند. این دو عامل برای پرورش افکار مخاطبان شرط لازم است. پس اگر در آن دوره و هر خطابهای کمتر کسی موفق بود به دلیل فقدان این دو مهم بوده است. ایشان شعر زیبایی را در خاطرات با برکتشان به یادگار گذاردهاند:
سخنگوی باشد زبان زمان که حال زمان را بود ترجمان
زمان را کسی ترجمانی کند که با منطقش همزبانی کند
درخت کهن کایدش بوی مرگ به پیوند نو، نو کند بار و برگ
کهن تا نگشتی نوآموز باش به هر روز دانای آن روز باش
لواسانی ادامه داد: از اینرو در آسیبشناسیهایی که خود مرحوم آقای فلسفی نسبت به بنا و مبنای منابر داشتند این نکته را مهم میدانستند که روش پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) در مسلمانسازی غیر از راهی است که برخی سخنوران میپویند. پرهیز از سخنان بیفایده و ثمر برای مردم سزاوار هر مجلس خطابه است. قرآن کریم بهترین سخن گفتن را سخن از خداوند میداند و بیان میکند سخنی که رنگ خدا ندارد و آدمی را به عمل نیک نراند بیرنگ و بوست و طبعاً اثر مؤثر در دل و جان مخاطب نمیگذارد؛ زیرا اوست سرآمد همه محبوبان. سخن از محبوب است که محبت آفرین میشود و مانند بذری در دل مستمع ریشه میدواند و سرانجام درختی شکوفا و سرسبز میشود و میوهاش عمل صالح میگردد.
وی افزود: در کنار این توصیه زیربنایی نیز ابزار و روشهای ورود و خروج به مبانی اعتقادی و اخلاقی نیز باید مراعات شود. روشهای علمی که مختص همان علوم است، روشهای روانشناختی، عاطفی که در اقناع مخاطب نقش دارد نیز محل تأمل است. مثلاً در بیان مسأله توحید، ابتدا باید خدا را اثبات کرد و دلایل وجودشناختی و هستیشناختی آن را به اقتضا مخاطب بیان کرد سپس از آیات الهی و دقائق خلقت سخن گفت و در مرحله بعد از علم و اراده و قدرت خداوند بحث کرد و تفاوت صفات ذاتی و افعالی خداوند را برای شنوندگان بیان کرد. از اینرو سزاوار نیست به گفتن یک آیه بدون هیچ توضیح و استدلالی بسنده کرد و مخاطب را در میان دریایی از ابهام و شبهه رها کرد. مهمتر آنکه شایستگی یک خطابه در این است که از واژگان مغلق و دور از فهم مخاطب و کلمات پرطمطراق پرهیز کرد.
مسؤول مؤسسه نشر آثار مرحوم حجت الاسلام محمدتقی فلسفی با تاکید بر اینکه یک منبر خوب و یک سخنرانی عالی و انسانساز حاوی تعالیم الهی است تا عقاید، اخلاق، اعمال و زندگانی مردم بر مبنای آن بنا شود، گفت: مطابق این مسلک، خطابههای مؤثر و ماندگار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فلسفی سلوک یافت تا مسیر منبر از وضع عادی آن روز به جهت مناسب دیگری سوق یابد و شنوندگان استقبال گرم کنند. نتیجه این آسیبشناسی آن شد که مجلس شورای ملی آن روز که در سه روز آخر دهه سوم ماه صفر مجلس عزاداری تشکیل میداد و از وعاظ معروف دعوت میکرد، ایشان را در سن نوزده سالگی در دو سال پیاپی برای سخنرانی دعوت کرد. این است مخاطبشناسی و روزآمد بودن یک عالم و خطیب سرشناس که در عنفوان جوانی و تنها در دهه دوم عمر خود (نه در سن ۹۴ سالگی) در مسندی ملی و مهم بر فراز منبر اهل بیت (ع) سخن از خدا و عمل صالح میراند و مردم را به حضرت حق و عمل الهی فرامیخواند. جالبتر آنکه حسین پیرنیا رئیس وقت مجلس شورای ملی این دعوتنامه را امضا کرده و ایشان را به «جناب مستطاب آقای شیخ محمدتقی فلسفی افصح المتکلمین دامت برکاته» نامیده و فراخوانده است.
وی با تاکید بر اینکه رمز روششناسی خطابههای این خطیب فصیح را میتوان از قرآن کریم جست، عنوان کرد: قرآن کریم میفرماید با «قول سدید» با مردم سخن بگویید. در تفسیر قمی آمده است که قول سدید به گفتار صحیح اطلاق میشود. گفتار صحیح سخنی است که محکم و استوار باشد و به تعبیر عامیانه مو لای درز آن نرود؛ یعنی کلامی که در عین اتقان علمی، به زیور فصاحت و بلاغت آراسته باشد و از فهم مخاطب دور نباشد، علاوه بر این مطابق مقتضای حال سخن گفتن است.
برخی از وقایع اجتماعی سیاسی و نحوه تعامل ایشان
لواسانی با بیان اینکه بعد از جریان حمله به مدرسه فیضیه منابر ایشان جلوه دیگری یافت، گفت: ایشان که تا قبل از آن در ممنوعیت منبر به سر میبردند، پس از آزادی از زندان در اواخر اسفند ۱۳۴۱ نامهای از آیت الله خمینی دریافت کردند که مناسب است به دلیل حوادث پیشآمده و صدماتی که به اسلام وارد شده است، آقایان علما تهران اعلان نمایند که امسال مراسم نوروز نخواهند داشت و همچنین در این اعلامیهها سخنی از شهادت امام صادق (ع) به میان نیاید. با این همه دهشتزا بودن و هولناکبودن فاجعه مدرسه فیضیه ایشان را بر آن داشت که منبرهای متعددی درباره عمل وقیح دستگاه شاه بروند و سخنرانیهای تندی را ایراد کنند. عمل دستگاه به قدری وخیم بود که ایشان میفرمودند: ایرانی عطوف و مهربان است و این رفتار با این وصف سازگاری ندارد. پشت پرده این حرکت، علاوه بر مقاصد سیاسی و ضداخلاقی به جاهطلبی و مقامخواهی صاحبان قدرت برمیگشت و ایشان را نسبت به روشنگری مردم وامیداشت.
وی به یکی از سخنرانیهای مهم آن مرحوم اشاره و تصریح کرد: یکی از سخنرانیهای مهم مرحوم فلسفی منبری بود که در مجلس ترحیم مرحوم آیت الله چهلستونی برگزار شد. دولت شاه از این منبر سخت غافلگیر شده بود. علاوه بر اینکه ساواک اطلاعات دقیقی از این منبر نداشت، نمیتوانستند بفهمند ایشان در آن منبر چه گفته است، به همین دلیل درصدد مقابله برآمدند و همهجا را گشتند تا نوار آن سخنرانی را محو کنند زیرا رژیم تا سر حد جنون به خشم آمده بود. از اینرو به سرکردگی تیمسار نصیری تصاویری مونتاژ شده علیه ایشان در سطح عمومی منتشر کردند تا بتوانند ترور شخصیت کنند اگرچه پیش از این در ترور جانی هم ناموفق بودند، این بار نیز تلاش کردند از سوی دیگری به اهداف خود نائل شوند. با اینکه تیمسار نصیری قبل از این اقدام پلید با مرحوم فلسفی اتمام حجت کرده بود اما نقشه خود را عملی کرد و مردم بعد از مواجهه با عمل وقیحانه آنان اظهار تأسف میکردند و بعضاً استقامت ایشان را در برابر دستگاه فاسد رژیم تبریک میگفتند خصوصاً آنکه جوابی متقن و دندانشکن به ساواک داده بودند و موجبات پشیمانی آنان را فراهم کردند بهگونهای که خودشان اقرار کردند پخش عکس ساختگی در بین مردم بیاثر بوده است و احتمالاً فلانی انتقاداتش را شدت میبخشد.
مسؤول مؤسسه نشر آثار مرحوم حجت الاسلام محمدتقی فلسفی در پایان خاطرنشان کرد: تعامل ایشان با گروهها و احزاب اجتماعی و سیاسی بهگونهای بود که چه پیش از انقلاب اسلامی و چه پس از آن موجب همگرایی آنان در اجرای احکام الهی و معارف متعالی اهل بیت (ع) میشدند، اینکه در هر دورهای سخنگوی نهاد مرجعیت باشند و در عین حال همه افراد اجتماع با هر سطح دانش و تجربه از منابر ایشان بهرهمند شده و با دست پر از مجلس وعظ ایشان خارج شوند خود گویای جامعیت و نقش مهم اجتماعی دینی ایشان در ثمربخشی سخنانشان در نهادهای اجتماعی و سیاسی دارد و این یکی از ویژگیهای کاریزماتیک شخصیتی خطیب ارزشمند مرحوم فلسفی به شمار میآید. این اثر چشمگیر را آیت الله بروجردی در کلماتشان به آقای فلسفی فرموده بودند که من از اینکه عموم طبقات اجتماع با هر سطح دانشی در مجلس واحد از منبر شما بدون هیچ ملال و رنجشی استفاده میکنند در تعجبم و این نیست جز عنایات ویژه رب العالمین به کسی که خالصانه در مکتب حضرت سیدالشهدا (ع) قدم بر میدارد و همواره مردم را به سوی خداوند دعوت میکند.