خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه میرزاجعفری: رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز (سهشنبه ۲۳ فروردین ماه ۱۴۰۱) در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام کشور به نکات مهمی از اتفاقات روزهای پر التهاب دهه ۶۰ و جنگ ایران و عراق اشاره کردند و بخشی از این نکات را در قالب خاطراتی از آن روزها بیان کردند.
آیت الله سید علی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از سخنان خود در خصوص طمع ورزی های دشمنان تاکید کردند:
«البته دشمن طمع ورزی هایی دارد، حرفهای بی ربط و یاس آلودی هم میزند، حالا هم میزنند. آن اوایل انقلاب صدام حسین وقتی که حمله کرد به ایران یک مصاحبهای کرد در نزدیک مرزهای ما، طرف نزدیک ایلام و آنجا یک مصاحبهای کرد، گفت مصاحبه بعدی هفته آینده در تهران! این جوری گفت. وعده داد به خودش به مستمعینش که هفته بعد بیایند تهران، تهران را فتح کنند و مصاحبه بعدی را بکنند. دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و بعد از جنگ. در جنگ در یکی از عملیاتها وضع صدام حسین به جایی رسید که نزدیک بود به وسیله بچههای سپاه دستگیر شود؛ یعنی در فتح المبین واقعاً اگر چنانچه بچهها نیم ساعت زودتر میرسیدند، صدام را دستگیر میکردند؛ در رفت، شانس آورد. آخرش هم خب با آن فلاکت و بدبختی و قبول شرایط ایران و بعد هم پناه بردن به ایران، هواپیماهایش را یکی پس از دیگری پی در پی فرستاد بدون اجازه به اینجا در قضایای بعدی؛ آن آنجوری بود؛ اخیراً هم ظاهراً پارسال بود یک دلقک آمریکایی گفت کریسمس را در تهران جشن میگیرند از این حرفا هست، میزنند، منتها خب واقعیت با آنچه آنها دلشان میخواهد و دنبال میکنند فاصله زیادی دارد.»
ارجاع تاریخی این بخش از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام کشور در کتاب «صدام، از ظهور تا سقوطش» نوشته کان کاگلین با ترجمه بیژن اشتری که توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده، آمده است؛ کان کاگلین روزنامه نگار و نویسنده انگلیسی متولد سال ۱۹۵۵ است که کتاب دو جلدی «صدام» را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب اول زندگی صدام را از آغاز تا هنگام دستگیر شدنش به دست آمریکاییها پوشش داده. کتاب دوم که نقدهای بسیار مثبتی هم در نشریات آمریکایی دریافت کرده و برای خودش شاهکاری است، درباره ماههای پایانی زندگی صدام حسین در زندان، محاکمه و اعدامش است.
کتاب در جلد اول از کودکی صدام آغاز میشود و زندگینامهی او را تا زمان دستگیر شدنش توسط آمریکاییها شرح میدهد. بخشی از کتاب هم به جنگ و ایران اختصاص دارد که برای خواننده فارسی جالب توجه است.
جلد اول با فهرست: یتیم، آدمکش، انقلابی، انتقامجو، کشورساز، تروریست، کشورساز، تروریست، آقای رئیس جمهور، جنگسالار، فاتح، متجاوز، بازنده، جان بهدربرده، تهدیدگر، اسیر و محکوم برای مخاطب شرح داده میشود.
کتاب در جلد دوم درباره ماههای آخر زندگی صدام است. زمانیکه او در زندان بود و سپس محاکمه و اعدام شد. جلد دوم مورد توجه نشریات آمریکایی بوده و نظریات مثبتی دربارهاش نوشته شده است. جلد دوم کتاب از سه بخش و یک قسمت با عنوان «سرانجام کار»
در بخشی از جلد اول این کتاب با عنوان جنگ سالار آمده است:
«ایرانیها در اواخر مارس ۱۹۸۲ به پیروزی دراماتیک دیگری دست یافتند و در نتیجه موفق شدند ارتش عراق را چهل و پنج کیلومتر عقب برانند و پانزده هزار نیروی عراقی را به اسارت بگیرند، اما بزرگترین پیروزی نظامی ایرانیها در مه ۱۹۸۲ رخ داد و این زمانی بود که آنها در پی نبردی سی روزه توانستند عراقیها را از بقیه مواضعشان در خاک ایران عقب برانند و خرمشهر را آزاد کنند؛ طی این عملیات و هزار و دویست نیروی عراقی اسیر ایرانیها شدند.
طی عملیات مارس (عملیات فتح المبین ایرانیها) شایعهای در بغداد دهان به دهان پیچید مبنی بر اینکه صدام در حین حضورش در جبهه فاصله چندانی با اسیر شدن نداشته است شایعه صحت داشت کاروان خودروهای زرهی صدام حین عبور از جادهای در نزدیک جبهه ناگهان در محاصره نیروهای ایرانی قرار گرفته بود این در حالی بود که ایرانیها خبر نداشتند صدام را در محاصره خود دارند تنها یگان عراقیای که در آن نزدیکی بود و میتوانست صدام را از اسیر شدن به دست ایرانیها نجات دهند، یگان تحت فرماندهی ژنرال ماهر عبدالرشید، همشهری تکریتی صدام ویکی از قابل ترین ژنرالهای ارتش عراق بود. اما الرشید با صدام قهر بود زیرا چند سال قبل عموی او در جریان یکی از پاکسازی های صدام کشته شده بود.
الرشید قبل از اینکه وارد عمل شود کاری کرد که صدام شخصاً از او درخواست کمک کند و تلویحاً بابت مرگ عمویش از وی عذر بخواهد. صدام زیر بمباران شدید نیروهای ایرانی، و در حالی که محافظانش او را در بر گرفته بودند تا هدف هیچ ترکش بمبی قرارنگیرد، سرانجام توانست رضایت ژنرال الرشید را برای کمک به خودش جلب کند. الرشید بلافاصله دست به کار شد و با اعزام نیروهایش توانست رئیس جمهور را از حلقه محاصره ایرانیها بیرون بکشد. بعدها دختر ژنرال الرشید با عدی، پسر صدام ازدوداج کرد اما این وصلت هم باعث نشد صدام و الرشید بر نفرت متقابل از یکدیگر غلبه کنند. صدام قبل از پایان جنگ با ایران، ژنرال الرشید را در مزرعه خانوادگی اش در حومه تکریت حصر خانگی کرد و او برای سالهای طولانی در حصر باقی ماند.»
این کتاب در ۶۴۰ صفحه با قطع وزیری و با قیمت ۲۵۰ هزار تومان توسط انتشارات ثالث در اختیار مخاطبان قرار دارد.