آیت الله ری‌شهری در اوج بحران تصمیم گرفت خود او با «مهدی هاشمی» گفتگو کند. اثر این گفتگو، به گونه‌ای بود که متهم را مجاب کرد تمام جزئیاتی که تا آن لحظه پنهان کرده بود را بازگو کند.

خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست- زینب رجایی: ماجرای انتخاب «حسینعلی منتظری» به عنوان قائم مقام رهبری در سال‌های ابتدایی انقلاب و عزل او از این جایگاه، یکی از پرفراز و نشیب‌ترین وقایع سیاست داخلی کشور بعد از پیروزی نهضت امام خمینی (ره) به شمار می‌رود. ماجرایی که در زمان وقوع آن، مرحوم آیت‌الله محمدی ری‌شهری مسئولیت وزارت اطلاعات را بر عهده داشت و در کتاب خاطرات خود از آن دوران به عنوان «قصه پرغصه» یاد می‌کند.

سرمنزل قصه پر غصه امام و انقلاب

بنا بر شواهد متعدد تاریخی، امام خمینی (ره) از همان ابتدای امر، با قائم مقامی منتظری مخالفت داشت. آنچنانکه وقتی «آیت‌الله محمدی گیلانی» از اعضای خبرگان رهبری به امام می‌گوید که منتظری عابد و زاهد است اما امام خطاب به منتظری می‌گویند: «والله قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم. والله قسم من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم من رأی به ریاست‌جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام این موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»مناسب این مسئولیت نیست، امام نیز ضمن اعلام مخالفت خود، از منتظری گلایه‌هایی می‌کنند، از این رو مقرر می‌شود عدم صلاحیت او را به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی منتقل کنند تا او، مانع مطرح شدن قائم مقامی منتظری در جلسه خبرگان رهبری شود؛ اما از آنجا که این مسئله پیش‌تر در مجلس خبرگان رهبری مطرح شده بود به امام می‌گویند: «دیگر نمی‌شود کاری کرد» بنابراین منتظری به عنوان قائم مقام رهبری معرفی و شناخته می‌شود.

ری‌شهری درباره این ماجرا می‌گوید: «بی‌تردید اگر خبرگان پیش از آنکه اقدام کنند، نظر امام را می‌دانستند منتظری را به عنوان جانشین رهبری معرفی نمی‌کردند».

پس از آنکه خبرگان، قائم مقامی منتظری را اعلام کرد، امام نه تنها مخالفت نکردند، بلکه این عمل را مورد تأیید قرار دادند. با این تفاسیر این سوال به ذهن متبادر می‌شود که چرا امام واکنش نشان ندادند و همان موقع مخالفت خود را اعلام نکردند؟ ری‌شهری، پاسخ به این سوال را در نامه‌ ۶۸/۱/۶ که امام برای منتظری نوشتند، می‌داند و به قسمتی از این نامه اشاره می‌کند که امام خطاب به منتظری می‌گویند: «والله قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم. والله قسم من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم اما او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم من رأی به ریاست‌جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام این موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»

علت شکاف میان منتظری و انقلاب چه بود؟

این نامه نشان می‌دهد سیره حکیمانه امام به گونه‌ای بود که نظر مسئولان و مشاورانی که به آنان اطمینان داشته‌ را بر نظر خود مقدم می‌دانسته‌ است، مگر در مواردی که مصالح نظام به خطر افتاده یا احساس تکلیف قطعی در میان باشد، درست مثل مسئله قائم مقام رهبری منتظری که پس از جمع‌بندی، او را از این جایگاه عزل کردند.

ساده‌لوحی، مدیر و مدبر نبودن و اطرافیان ناصالح، نقاط ضعفی است که امام در منتظری می‌دیدند. ری‌شهری در این باره می‌گوید: «امام سال‌ها تلاش کرد که آقای منتظری حساب خود را از اطرافیان ناصالح جدا سازد و آنان را از خود طرد کند؛ اما موفق نشد و همین امر نیز مبنای برکناری او از قائم مقام رهبری شد.»

یکی از ناصالحانی که حضور او اطراف منتظری، امام را نگران کرده بود «مهدی هاشمی» بود، گرچه امام از سال ۶۱ اقداماتی را جهت دور کردن هاشمی از بیت منتظری انجام داد اما افاقه نکرد، بنابراین معمار انقلاب به این نتیجه رسید که منتظری نه‌تنها فاقد شایستگی رهبری است، بلکه به دلیل نفوذ جریان‌های سیاسی منحرف، درآینده کشور را با خطرات جدی مواجه خواهد کرد.

مرحوم ری‌شهری در خاطرات خود یادآوری می‌کند که امام تنها کسی نبود که از حضور هاشمی اطراف منتظری احساس خطر کرد. آیت‌الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان وقت نیز در نامه‌ای به منتظری، به او می‌گوید که نمایندگان مجلس خبرگان درباره اطرافیان او نگرانی‌هایی دارند.

با وجود همه تلاش‌های امام و مسئولان و علیرغم آنکه هاشمی از مسئولیت خود در سپاه برکنار شده بود، اما به واسطه حمایت‌های منتظری هنوز جایگاه بسیار مستحکمی داشت و به کارهای تشکیلاتی خود ادامه می‌داد. اندکی بعد، پس از اوج‌گیری فعالیت‌های هاشمی، امام توطئه شدیدی از سوی جریان او احساس کردند. بنابراین فعالیت‌های غیرمجاز او به شدت در دست پیگیری قرار گرفت.

پرونده «مهدی هاشمی» در دستان «ری‌شهری»

ری‌شهری می‌گوید: «به آقای منتظری گفتم ارتباط هاشمی با شما در شرایطی که همه وفاداران انقلاب مخالفند، ممکن است به مصلحت شما نباشد... بسیار محکم گفت همه آنان بیخود می‌گویند! من به او اطمینان دارم و به اینها کمک می‌کنم سلاح بخرند!»همزمانی مراحل اصلی پیگیری پرونده مهدی هاشمی و آغاز به کار ری‌شهری به عنوان وزیر اطلاعات، تسلط و حساسیت او به این مسئله حساس را بیشتر کرد. ری‌شهری به تدریج و با پیگیری‌های اطلاعاتی متعدد متوجه شد شب‌نامه‌های ایام چهارمین دوره انتخابات مجلس، توسط گروه مهدی هاشمی و با هدف تخریب آیت‌الله خامنه‌ای توزیع می‌شد.

سال ۶۴ در شرایطی که هیچ چیز جلودار حمایت منتظری از گروه و شخص مهدی هاشمی نمی‌شد، ری‌شهری به عنوان وزیر اطلاعات وقت به منزل منتظری رفت تا در این باره با او گفتگو کند، بلکه او را از خطرات اطرافش آگاه سازد. او در کتاب خاطرات خود خلاصه این دیدار را اینطور نوشته است: «به آقای منتظری گفتم ارتباط مهدی هاشمی و همکاران او با بیت شما در شرایطی که همه مسئولان و خطوط سیاسی وفادار به انقلاب با آنان مخالفت می‌کنند، ممکن است چندان به مصلحت شما نباشد. جناح‌های سیاسی، دفتر تبلیغات، جامعه مدرسین و حتی آقای هاشمی رفسنجانی نیز به این رابطه خوشبین نیستند. او(منتظری) بسیار محکم گفت همه آنان بیخود می‌گویند! من به او اطمینان دارم و از شما چه پنهان که من به اینها کمک می‌کنم که سلاح بخرند!»

این اعتراف تکان‌دهنده منتظری در تهیه سلاح برای گروه هاشمی، ری‌شهری را متعجب و ناامید می‌کند و او به امید آنکه گذر زمان و آشکار شدن حقایق، منتظری را آگاه خواهد ساخت، از این ماجرا می‌گذرد؛ اما سال بعد با بررسی مجدد پرونده هاشمی به نقاط تاریک‌تری در پرونده او پی می‌برد.

تلاش دوباره ری‌شهری برای نجات منتظری

اولین وزیر اطلاعات در خاطرات خود روایت می‌کند: «تحقیقات انجام شده نشان داد که مهدی هاشمی پیش از پیروزی انقلاب گزارش‌هایی بر ضد یکی از نمایندگان مجلس به ساواک داده است. در بررسی این موضوع به مطالب مهمتری رسیدم، اول آنکه نقش هاشمی در پرونده قتل مرحوم شمس آبادی قطعی بوده و دوم اینکه او با ساواک همکاری داشته است.»

پس از آنکه روشن شد، هاشمی در پرونده قتل دست داشته و با ساواک همکاری کرده است، ری‌شهری با اذن امام خمینی به دیدار با منتظری رفت تا شاید این بار با ارائه اسناد تخلفات هاشمی، قائم مقام رهبری را از ادامه این رابطه بازدارد اما با کمال تعجب، با توجیه‌های منتظری درباره همکاری هاشمی با ساواک مواجه می‌شود.

با پیچیده‌تر شدن ابعاد این ماجرا، رسیدگی به پرونده هاشمی توسط امام به شخص ری‌شهری واگذار شد، اما او که مطمئن بود منتظری مانع روند قانونی می‌شود، موقتاً پیگیری پرونده را متوقف کرد.

آغاز عزل منتظری

وزارت اطلاعات علیرغم تماس‌های مکرر منتظری، خانه تیمی را تخلیه کرد. ری‌شهری ضبط این خانه را نقطه آغاز برکناری منتظری از قائم مقام رهبری و بزرگ‌ترین رویداد رهبری ایران می‌شناسد.اندکی بعد یعنی شهریور سال ۶۵ مدیر کل اداره ضد جاسوسی با وزیر اطلاعات تماس می‌گیرد و می‌گوید که در جریان بازرسی یک خانه ضمن مواجهه با وسایل جعل اسناد، مواد منفجره، اسناد محرمانه، سلاح و مهمات، به ارتباط این خانه تیمی با مهدی هاشمی پی برده شده است.

ری‌شهری درباره این ماجرا نقل می‌کند: «در بن‌بست عجیبی گیر کرده بودم. ضرورت تخلیه خانه تیمی از یک سو و گره خوردن این اقدام به شخص قائم مقام رهبری از سوی دیگر …» او در نهایت تصمیم می‌گیرد از امام کسب تکلیف کند. امام قاطعانه در پاسخ می‌گویند: «بروید و کلیه موارد غیرقانونی را از آن خانه بیاورید» و اینگونه، مأموران وزارت اطلاعات به رغم تماس‌های مکرر منتظری، به سرعت خانه مذکور را تخلیه کردند.

ری‌شهری ضبط این خانه تیمی را نقطه آغاز برکناری منتظری از قائم مقام رهبری و همچنین بزرگ‌ترین رویداد رهبری تاریخ ایران می‌شناسد.

منتظری بر دوستی خود با هاشمی اصرار داشت

منتظری در خلال رسیدگی به پرونده «عرب‌زاده» متهم دستگیر شده از خانه تیمی، می‌کوشد تا با ری‌شهری ارتباط برقرار کند؛ اما وزیر اطلاعات وقت، این دیدار را تا پایان بازجویی‌های متهم عقب می‌اندازد. وقتی بالاخره زمان دیدار مقرر شد، منتظری که در جایگاه قائم مقام رهبری بوده از ری‌شهری می‌خواهد که متهم را نیز با خود به دیدار او بیاورد اما وزیر اطلاعات قاطعانه این شرط را نمی‌پذیرد.

وی درباره این دیدار در خاطرات خود نوشته است: «موارد غیر قانونی ضبط شده از خانه تیمی را به تفصیل برای آقای منتظری توضیح دادم و انتظار داشتم با شنیدن اینکه این تیم با پول و حمایت‌های او، پودر سرطان زا، مواد منفجره، تریاک و سلاح تهیه می‌کنند متأثر شود؛ اما او نه تنها متأثر نشد و تشکر هم نکرد، حتی شدیداً ما را توبیخ کرد که چرا بدون اجازه صاحب خانه وارد شده‌اید.»

ری‌شهری نقل می‌کند: «آقای منتظری همچنان بر دوستی با مهدی هاشمی و خطا بودن اقدامات وزارت اطلاعات در تخلیه خانه تیمی اصرار داشت و این دیدار متأسفانه با تلخی بسیار پایان یافت». وزیر اطلاعات پس از دیدار با منتظری، در نامه‌ای کلیات این گفتگو را به اطلاع امام می‌رساند و با توجه به التهاب شرایط و مقام حساس منتظری به امام پیشنهاد می‌دهد در صورت صلاح‌دید، پرونده خانه تیمی و مهدی هاشمی مختومه و عرب‌زاده نیز آزاد شود.

قاطعیت همه‌جانبه امام در ماجرای «هاشمی»

امام اما در پاسخی قاطعانه پیشنهاد ری‌شهری را رد می‌کند و می‌گوید: «این پیشنهادها درست نیست. او مجرم است و باید مجازات شود بلکه همه کسانی که در این مورد مرتکب خلاف شده‌اند مثل مهدی هاشمی باید دستگیر به امام گفته شد اگر اینها خلاف کارند، آقای منتظری هم خلاف کرده و اگر اینها باید دستگیر شوند، آقای منتظری هم باید دستگیر شود. امام بدون آنکه از قاطعیت کلام خود بکاهد پاسخ می‌دهد اگر او هم خلاف کرده او هم دستگیر شود.شوند». علیرغم آنکه مسئولان وقت با توجه به جایگاه منتظری، موافق دستگیری مهدی هاشمی نبودند اما امام (ره) قاطعانه تأکید داشتند او باید دستگیر شود.

ری‌شهری درباره قاطعیت امام، به یکی از گفتگوهای خصوصی‌اش با آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت اشاره می‌کند و می‌گوید: «آیت‌الله خامنه‌ای فرمود برای آنکه امام در دستور خود نسبت به دستگیری مهدی هاشمی تجدیدنظر کند، به ایشان گفته شد اگر اینها خلاف کارند، آقای منتظری هم خلاف کرده و اگر اینها باید دستگیر شوند، آقای منتظری هم باید دستگیر شود. امام بدون آنکه از قاطعیت کلام خود بکاهد پاسخ می‌دهد اگر او هم خلاف کرده او هم دستگیر شود.»

اگرچه منتظری امام را تهدید کرده بود که اگر تحت فشار قرار بگیرد، حساب خود را از نظام جدا خواهد کرد، اما با قاطعیت رهبر انقلاب قرار شد هاشمی به عنوان متهم دستگیر شود که پس از آن، منتظری ملاقات‌های خود را با تمام مسئولان قطع کرد.

رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی به جهت قرابت او با منتظری، وزیر اطلاعات را با حواشی و تنش‌های متفاوتی روبرو کرد. ری‌شهری برای به خطر افتادن جایگاه قائم مقام رهبری و موقعیت اجتماعی منتظری نگران بود بنابراین برای جلوگیری از لطمه خوردن به این دو، بار دیگر نظر امام را پرسید: «اگر حفظ موقعیت آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری ضروری است، آیا نباید پیگیری این ماجرا هر چه زودتر رها شود؟» امام باز هم در پاسخ به ری‌شهری قاطعانه می‌گویند: «این تکلیف شرعی توست که باید انجام دهی! به هرجا که می‌خواهد برسد؛ مسئله مسئله نظام است.»

کار دشوار وزیر اطلاعات در اجرای قانون

ری‌شهری در خاطرات خود نوشته است: «تردیدی ندارم که اگر به مصلحت‌اندیشی‌ها گوش می‌دادم یا مصلحت شخصی خود را بر انجام تکلیف الهی ترجیح می‌دادم امروز جمهوری اسلامی در جریان منحرف مهدی هاشمی فرورفته بود.»ری‌شهری که اولین تجربه وزارت خود را در وزارت اطلاعات و در روزهایی پرتلاطم تجربه کرد، در خاطرات خود آورده است: «در فضای سیاسی آن روزها، غربت وزارت اطلاعات کاملاً مشهود بود…در مواجهه با پرونده‌هایی همچون مهدی هاشمی در دوراهی مصلحت‌اندیشی مسئولان و اقتدار و قاطعیت امام (ره) قرار می‌گرفتم.» با همه اینها نهایتاً آنچه ری‌شهری انجام داد، فرمان رهبری و حکم شرع بود.

رو در رویی با منتظری در برخوردها و نامه‌های متعدد به عنوان کسی که رهبری او در آینده قطعی بود، کار را برای ری‌شهری دشوارتر ساخته بود. او در شرایطی امام را همراهی کرد که اغلب مسئولان به جهت جایگاه آینده منتظری، مایل نبودند در این راه که یک جراحی عمیق و سرنوشت ساز به شمار می‌رفت، مشارکت داشته باشند.

ری‌شهری در خاطرات خود نوشته است: «تردیدی ندارم که اگر به مصلحت‌اندیشی‌ها گوش می‌دادم یا مصلحت شخصی خود را بر انجام تکلیف الهی ترجیح می‌دادم امروز جمهوری اسلامی در جریان منحرف مهدی هاشمی فرورفته بود.»

گره کوری که به دست ری‌شهری باز شد

یک ماه از دستگیری مهدی هاشمی گذشت اما او به جزئیات آنچه مرتکب شده بود، اعتراف نمی‌کرد و این امر گره‌ها و بن‌بست‌هایی را ایجاد کرد که اجازه تکمیل پرونده و پاسخ به اذهان عمومی را نمی‌داد.

بازجوهای متعددی در جلسات پی در پی تلاش کردند تکه‌های گمشده پازل اقدامات مهدی هاشمی را از لابلای حرف‌هایش پیدا کنند و بیرون بکشند؛ اما بی فایده بود. نهایتاً ری‌شهری در اوج بحران تصمیم گرفت خودش شخصاً با متهم گفتگو کند. اثر این گفتگو که شامل نصایح و عتاب‌های ری‌شهری نیز می‌شد، به گونه‌ای بود که متهم را مجاب کرد تمام جزئیاتی که تا آن لحظه پنهان کرده بود را بازگو کند.

بدین سان گره کور پرونده‌ای خطیر و حساس در رده امنیتی و سیاسی کشور به دست اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی یعنی آیت‌الله محمدی ری‌شهری باز شد. پس از تلاش‌های او، مراحل تکمیل پرونده مهدی هاشمی سپری و محاکمه این متهم در دادگاه ویژه روحانیت انجام گرفت و شد آنچه شد...

برچسب‌ها